فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
تبلیغات آخرين آرزو
اما او کسي نبود که خود آرام و قرار داشته باشد . سوار يکي از آمبولانس ها شد و در بين مجروحين حضور پيدا کرد و مانند يک امداد گر ، فعالانه شروع به رسيدگي به آنها کرد و در حين انجام کار از سازماندهي نيروها نيز غافل نبود .
در يک لحظه همراه گرد و خاک حاصل از انفجار موشک کاتيوشا به هوا رفت . لبهايش تکان مي خورد ، گرچه خاک آلود شده بود اما ايشان را شناختم . ترکش به سفيد ران او اصابت کرده و آن را متلاشي کره بود . سرش را روي زانو گذاشته و صورتش را پاک کردم ؛ صدايش به گوشم رسيد ، خيلي آهسته براي خودش زمزمه مي کرد .خواستم به او دلداري بدهم ، گفتم : آقاي انصار الحسين مساله اي نشده ان شاء الله حالتان خوب مي شود اما در کمال تعجب ايشان با آن حالت روحاني که داشت گفت : من آرزوي شهادت را دارم و از خدا مي خواهم که مرا قبول کند . در آن لحظات ، به مادرش زهرا (س) خدا را قسم مي داد که شهادت را نصيب او نمايد . در آن لحظات سخت او اين آيه را بر زبان جاري مي کرد : يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربک راضيه المرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي . پس از آن نام فاطمه الزهرا (س) را بر لبان جاري ساخت . در زير آتش سنگين دشمن با کمک بچه ها او را به بيمارستان برديم . سر انجام اين پاک زهرا به آرزويش رسيد . عليرضا يزدانخواه درباره : فرهنگ جبهه , مجروحین , برچسب ها : آخرين آرزو , بازدید : 376 [ 1392/04/27 ] [ 1392/04/27 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
||
[ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] |