نام : پری دریای: پیکر یافته شده – Mermaids: The Body Found ژانر : مستند کیفیت : PDTV x264 – خوب فرمت : MP4 رزولیشن : 468×832 تاریخ انتشار : 2013 مدت زمان : 83 دقیقه ناشر : Discovery Channel زبان : انگلیسی زیر نویس فارسی : یافت نشد خلاصه داستان : در سال 2004 دریانورد زیست شناس دکتر Brian McCormick به طور اتفاقی به صداهای ضبط شده ی عجیبی از زیر دریا برخورد کرد تصمیم به کشف موجودی که عامل این صدا بوده است، گرفت. او و تیم تحقیقاتی اش در جستجوی یک مدرک قطعی به بندرگاه بزرگی در جنوب افریقا رفتند. در آنجا به پیکر نیم خورده ی موجودی برخوردند که هیچ یک از افراد تیم قادر به شناسایی آن نبود. وقتی هر یک از اجزای بدن آنرا کالبد شکافی کردند ابعاد جدیدی از معما را به دست آوردند. وقتی تصویر کامل آنرا ساختند دکتر McCormick به نتایج حیرت انگیزی رسید: این موجود دریایی جدید به انسان ها مربوط است… این جستجو های جذاب ادامه پیدا می کند تا قبل از اینکه دیر شود از این راز پنهان پرده بردارد. تصاویری از محیط این فیلم مستند:
مستند سقوط جمهوری توضیح می دهد چگونه کارتل های شرکت های بزرگ اقتصاد، آمریکا را با طراحی از قبل، نابود کرده اند. رهبران سیاسی اعلام می کنند که زمان دولت جهانی (World Government) فرارسیده است و دلار باید با یک واحد پول جهانی جایگزین گردد. این مستند بیان می کند که چطور باراک اوباما به صورت گستاخانه ماده یک بخش نهم قانون اساسی را با نشستن بر کرسی ریاست شورای امنیت سازمان ملل متحد زیر پا گذاشته است. در قسمت هایی از این مستند می بینیم که دانشمندان و متخصصان نظام دیکتاتوری در مرحله نهایی رسیدن به موفقیت در طرح خویش هستند و قوانینی که از آزادی های مدنی و حقوق بشری حمایت می کند به صورت جهانی نادیده گرفته می شوند و یک پرده آهنی از دیکتاتوری با تکنولوژی بالا بر روی جهان در حال کشیده شدن است.
مستند سقوط جمهوری به این مسئله می پردازد که چگونه یک رژیم جهانی که توسط خواصی که از طریق انتخابات برگزیده نشده اند کنترل می شود و مالیات بر کربن را – که طرحی بر گرفتن مالیات بر سوخت های فسیلی و هر چیزی است که گاز کربن دی اکسید تولید می کند – را ابزاری قرار دادند که تمام فعالیت های بشری را تحت الشعاع قرار می دهد و یک سیستم نئو فدرال بردگی ایجاد می کند. وعده های دروغین اوباما، نظیر عدم افزایش مالیات مردم، تعطیلی شکنجه گاه ها، آزادی اطلاعات، ملغی کردن قانون میهن پرستی، عدم بازداشت شهروندان بدون احراز جرم آنها در دادگاه، پایبندی به شعارهای ضد جنگ، پایبندی به قانون اساسی آمریکا، عدم حمایت از گروه ها و لابی های فشار، اطلاع رسانی شفاف درباره قوانین پیش از تصویب، خروج از پیمان نفتا، و … در بخش دیگری از این مستند بررسی شد.
هم چنین مستند سقوط جمهوری قصد دارد که بیان کند اوباما تنها مانند یک اسب تروی است که برای آرام کردن مردم ساخته شده تا در این مدت کسانی که در حال سامان دادن یک حکومت جهانی در زمین هستند به اهداف خود برسند. کسانی که توسط رسانه ها و سایر ابزار قدرت تصویر سازی و کنترل قلب وذهن مردم را دارند یک تصویر ناجی جهانی از اوباما ارائه کرده اند. این فیلم که طرح معماران نظم نوین جهانی (New World Order) را افشا می کند و آنچه که مهمتر است این که جامعه آمریکا چطور می تواند کنترل دولت را به مردم برگرداند و این جریان جنایت کارانه را بچرخاند و ظلم را تبدیل به عدالت کند.
فیلم مستند سقوط جمهوری / Fall of the Republic Documentary
فیلم مستند سقوط جمهوری / Fall of the Republic Documentary
فیلم مستند سقوط جمهوری / Fall of the Republic Documentary
لازم به توضیح است که که الکس جونز سازنده این فیلم یکی از فیلم سازان مشهور مخالف سیاست های جنگ طبلانه آمریکا است که حتی مخالف حمله نظامی ناتو در جنگ اخیر علیه لیبی بود. از جمله تلاش های وی نشان دادن مضرات جهانی سازی، تلاش های ضد جنگ و در زمینه فریب ۱۱ سپتامبر را می توان مثال زد. از مستندهای او کشور پلیسی، ۱۱/۹ راهی به سوی استبداد، دیکتاتورهای آمریکایی و پایان بازی را می توان نام برد..
دیه گو آرماندو مارادونا فوق ستاره کوتاه قد فوتبال آرژانتین و بی شک یکی از استوره های دنیای فوتبال و همچنین یکی از پر حاشیه ترین آنها است. در سال 2002 مارادونا در رای گیری اینترنتی فیفا جهت انتخاب بهترین بازیکن فوتبال قرن بیستم رای اول را بدست آورد و بعنوان بهترین بازیکن قرن بیستم توسط طرفداران فوتبال جهان شناخته شد. در همین سال گل دوم وی به انگلستان در جام جهانی 1986 بعنوان برترین گل قرن معرفی شد. او علاوه بر جادوگری در مستطیل سبز به علت جهت گیری های خاص سیاسی و حاشیه های فراوانی که همیشه با خود دارد یکی از چهره های خبرساز و محبوب خبرنگاران است.
مستند حاضر کاری از Emir Kusturica کارگردان مطرح صرب که جوایز بسیاری از جمله جایزه نخل طلایی فستیوال کن را در کارنامه خود دارد است و به روایت زندگی مارادونا از دریچه ای که شاید چندان تا به حال به آن توجه نشده بود میپردازد.
مارادونا هنگامی که کودکی هشت ساله بود با انجام حرکات نمایشی با توپ فوتبال در اماکن عمومی سعی میکرد بخشی از خرج خانواده فقیرش را تامین کند. مارادونا در دوران جوانی درخشش خود را با تیم بوکاجونیورز آرژانتین آغاز کرد و پس از آن به بارسلونای اسپانیا رفت و با این تیم به مقام قهرمانی جام حذفی اسپانیا رسید. در جام جهانی ۱۹۸۲ علی رقم انجام بازیهای دیدنی به دلیل یک حرکت غیر ورزشی در دیدار برابر برزیل در دور دوم از زمین اخراج شد و بدون مارادونا آرژانتین از جام جهانی خداحافظی کرد. چهار سال بعد در جام جهانی ۱۹۸۶ در مکزیک مارادونا فوتبال زیبای خود را به نمایش گذاشت. در اوج حساسیتهای این جام دو تیم آرژانتین و انگلستان در مرحله یک چهارم نهایی در برابر هم قرار گرفتند. جنگ جزایر فالکلند در میدان ورزشی به منصه ظهور رسید. مارادونا با به ثمر رساندن دو گل تاریخی موجب پیروزی آرژانتین شد. نخستین گل مسابقه را مارادونا در ابتدای نیمه دوم با دست به ثمر رساند گلی که به دست خدا معروف شد. چند دقیقه بعد در حالی که در میانههای میدان صاحب توپ شده بود با دریبل زدن هفت بازیکن انگلیسی توپ را وارد دروازه پیتر شیلتون (دروازه بان انگلستان) نمود. هنرنمایی خارق العاده مارادونا آرژانتین را به قهرمانی جهان در سال ۱۹۸۶ میرساند اما بعد از آن است که دوران افول مارادونا و ورود او به حاشیه های فراوان آغاز میشود و به دفعات به اتهام استفاده از مواد مخدر و نیروزا از فوتبال محروم میشود و همین حاشیه های فراوان بالاخره باعث پایان دوران فوتبال شد.
صهیونیست ها تعیین کننده سیاست های استعماری انگلیس / راز آرماگدون یک / قسمت چهارم / لینک مستقیم دانلود
همیشه این سوال وجود داشته است که آیا انگلستان یا بریتانیای کبیر که به عنوان استعمار پیر معروف است، صهیونیسم رو به خدمت خود گرفته است یا این صهیونیسم جهانی بوده که از امپراطوری بریتانیا استفاده کرده و حتی او را تحت سلطه خود درآورده و زیر پرچم و نقاب انگلیس، به استعمار ممالک و سرزمین های دیگر پرداخته است؟
آیا اینکه در تمام طول تاریخ استعمار پیش از ظهور امپریالیسم آمریکا، همواره هر توطئه جهانی، با نام انگلیس همراه بوده، همه حقیقت تاریخ است؟ آیا کانون های پنهان برای دستیابی به مقاصد تاریخی و آرمانی خود، در طی تاریخ معاصر از این حربه برای پنهان نگه داشتن نام و نشان و عنوان خود بهره نگرفته اند؟
برای پاسخ به این سؤالات، و بررسی مستندات تاریخی مرتبط، این قسمت از مستند راز آرماگدون را حتماً مشاهده فرمایید.
صهیونیست ها تعیین کننده سیاست های استعماری انگلیس / راز آرماگدون یک / قسمت چهارم
کانون های صهیونیستی در رژیم رضاخانی (۱) / راز آرماگدون یک / قسمت نهم / لینک مستقیم
در دوره پهلوی بالغ بر ۲۸ سازمان صهیونیستی در ایران ایجاد شد که دارای شعبات متعدد در ۱۸ شهر یهودی نشین ایران بود و هدف آنها ارتباط با سازمانهای صهیونیستی خارج از کشور در راستای ایجاد اسرائیل بزرگ و سلطنت جهانی صهیونیزم (در پوشش سازمانهای خیریه و فعالیتهای عمرانی و اقتصادی) بود؛ که برخی از آنها عبارتند از:
اتحادیه جهانی اسرائیل (Israeli Universal Alliance) ، مجمع مرکزی تشکیلات صهیونیست ایران (Central Committe of the Zionist Organization of Iran)، جمعیت سری ابناء صهیون، صندوق ملی یهود وابسته به سازمان جهانی صهیونیزم (World Zionist Organization) ، کمپ بهشتیه (آموزش نظامی افراد جهت اعزام به فلسطین اشغالی)، اداره کمک به دولت و ارتش اسرائیل (مکبیت)، آژانس یهود (Jewish Agency)، انجمن اکابر پارسیان هند و …
در این راستا طرح تصرف اراضی ایران و واگذاری زمین به یهودیان توسط راب عزیزالله نعیم (رئیس تشکیلات صیومیت ایران) در سال ۱۳۱۰ شمسی (۱۹۳۱ میلادی) در ۸ ماده تدوین و در دوره پهلوی پیگیری شد.
کانون های صهیونیستی در رژیم رضاخانی (۱) / راز آرماگدون یک / قسمت نه
کارگردان: سعید مستغاثی
کاری از: گروه اقتصادی-سیاسی شبکه خبر
هدف این طرح که به طور خلاصه شامل، اسکان یهودیان مهاجر در ایران، اعطای زمینهای حاصلخیز به صورت مجانی به آنها، تهیه امکانات کشاورزی با هزینه دولت ایران برای آنها، تساوی حقوق آنها با سایر ادیان، اعطای تابعیت ایرانی به آنها، و … میشد، تصرف و اشغال بخش وسیعی از اراضی ایران، ایجاد پایگاههای پوششی، استقرار یهودیان مهاجر از سراسر جهان بویژه اروپا و در نهایت تسلط کامل بر ایران به طور خزنده (مشابه آنچه در سرزمینهای اشغالی فلسطین انجام دادند) با این تفاوت که این ایده با اسم رمز صهیونیزم بدون صهیون علاوه بر ایران چندین نقطه دیگر دنیا نظیر آمریکای لاتین و آفریقا را نیز در بر میگرفت.
فراماسون ها جاده صاف کن حکومت پهلوی / راز آرماگدون یک / قسمت هفتم / لینک مستقیم دانلود
انگیزه ماسونها از نشاندن رضا خان میرپنج بر تخت شاهی گذشته از بازکردن دروازه های کشور به روی جهانخواران و بیگانگان، یورشی خونبار به مراکز اسلام و تضعیف آن و در نهایت زمینه سازی برای اجرای شدن تفکر سلطه جهانی صهیونیزم بود که تنها به دست عناصری بیمایه بیاراده و سر سپرده میتوانست انجام پذیرد و رضاخان برای انجام چنین مأموریت ننگینی سر از پا نمیشناخت.
کودتای ۱۲۹۹ در واقع، یک کودتای ماسونی است که از همه طیف ها در آن حضور دارند: بهایی ها، یهودی ها، مسیحی ها، علی اللهی ها ، صوفیها و به خصوص روشنفکران غربزده. این قسمت به بررسی نقش محمد علی فروغی (ذکاءالملک)، به عنوان یکی از موثرترین و پرنفوذترین اعضای فراماسونری ایران (بعد از اردشیر ریپورتر) در لژ بیداری، در به قدرت رسیدن رضاخان، تاسیس سلسله پهلوی و حفظ از آن طریق انتقال قدرت از پهلوی اول به دوم آن می پردازد.
فراماسون ها جاده صاف کن حکومت پهلوی / راز آرماگدون یک / قسمت هفتم
کارگردان: سعید مستغاثی
کاری از: گروه اقتصادی-سیاسی شبکه خبر
کمی در مورد محمد علی فروغی:
محمدعلی فروغی درسال ۱۲۵۴ شمسی بهدنیا آمد و پس از مرگ پدر به ” ذکاءالملک ” ملقب شد. به گفته مهدی بامداد، جدّ اعلای این خانواده از یهودیان بغداد بود، که برای تجارت به ایران آمد در اصفهان سکنی گرفت. پدر فروغی، محمدحسین ذکاءالملک متخلص به فروغی، از معاریف فرهنگی زمان خود بهشمار میرفت. او تحت تاثیر میرزا ملکم خان از پیشکسوتان ترویج فرهنگ غربی و فراماسونی در ایران شد. میرزا محمدعلی در چنین مکتبی تربیت شد و بهنوبة خود به یکی از برجستهترین روشنفکران غربگرا و بزرگ ـ فراماسون ایران بدل گردید.
محمدعلی فروغی برای نخستین بار, به همراه وثوقالدوله (میرزاحسنخان) و دبیرالملک (میرزامحمد حسینخان بدر)، قانون اساسی و سایر اسناد بنیادی فراماسونری را به فرمان “ لژ بیداری ایران ” از فرانسه به فارسی ترجمه کرد و واژه فراماسونری و معادلهای فارسی آن، چون “ جمعیت رفیقان ” و “ فتیان ” را در واژگان فارسی جا انداخت. فروغی در سن ۳۲ سالگی از بنیانگذاران “لژ بیداری ایران” در سال ۱۲۸۶ شمسی(۱۹۰۷ میلادی) بود و در این لژ به مقام استاد اعظم با عنوان خاص “ چراغدار” نائل آمد.
فروغی از مدرسین و مدیر مدرسه علوم سیاسی بود، که توسط فراماسون های سرشناس میرزا نصرالله خان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسن خان بنیاد نهاده شد. این مدرسه، که بعدها دانشکده حقوق شد، مکتبی بود که فرزندان طبقه حاکمه ایران را به خود جذب کرد و دولتمردان و” رجال سیاسی ” ایران آینده را پرورش داد و بذر فرهنگ و روان شناسی فراماسونی را در نسلهای متمادی تحصیل کردگان و دانشگاه دیدگان غرب گرای ایران افشاند.
فروغی حلقة واسط نسل کهن فراماسونهای عهد قاجار (ملکم و مشیرالدولهها) با فراماسونهای نسل بعد بود. او در رأس حلقهای از متفکران و برجستگان فراماسونری ایران (حسن پرنیا، تقیزاده، محمد جم، علی منصور، ابراهیم حکیم الملک و…) روح فراماسونری را، از طریق اهرم حکومت وسیاست، در کالبد فرهنگ جدید ایران، که در دوران پهلوی شکل گرفت، دمید. فروغی در سالهایی که بهظاهر خانه نشین بود، به جذب استعدادهای برجسته علمی و فرهنگی پرداخت و با کمکهای بیدریغ مادی و سیاسی آن ها را مورد حمایت قرار داد و بدین سان بر مشاهیر فرهنگی زمان خود نفوذ معنوی چشمگیر یافت.
فروغی بخش مهمی از وقت خود را صرف شاهنامه کرد و به تنظیم خلاصه دوجلدی و منتخب یک جلدی آن پرداخت. تلاش فروغی، بعدها توسّط شاگردان و پیروان “مکتب” او پیگرفته شد و حتی به افراط کشیده شد. در نتیجه، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی به “کتاب مقدس” ایدئولوژی شاهنشاهی بدل گردید. چیزی که روح حکیم فرزانة طوس، که شاهنامه خود را “ستم نامه عزل شاهان” و ” دردنامه بیگناهان” میخواند، از آن بیزار بود. استفاده جهتدار از اشعار فردوسی خارج کردن ابیات از متن و کاربد متملقانة آن، و حتی تعریف فردوسی و جعل ابیات، به چنان ابتذالی کشید، که مرحوم ملک الشعرای بهار را به فریاد آورد. اوگفت:
اشعار بیپدر و مادر را پهلوی هم قراردادهاند و اسم آن را شاهنامه گذاشتهاند. بنده وقتی میگویم این شعر مال فردوسی نیست، میگویند تو وطنپرست نیستی… آقا این وضع زندگی نیست… افرادی میخواهند احساسات وطنپرستی مردم را بدینوسیله تحریک کنند و بالا بیاورند، هرچه دلشان خواست در آن میگنجانند و هر چه در آن گنجانیده شده قبول میکنند و میگویند این شاهنامة ملّت ایران است.
فروغی به عنوان یک محقّق و اندیشه پرداز دارای تصنیفات متعددی است. او به عنوان یک دولت مرد، نماینده دوره های اوّل و دوّم و سوّم مجلس شورای ملی بود و در مجلس دوّم چندیبه مقام ریاست نیز رسید. پنج بار وزیرخارجه، چهار بار وزیر دارایی، سه بار وزیر دادگستری، چهار بار وزیر جنگ، یک بار وزیر اقتصاد و چهار بار نخستوزیر شد. فروغی در ۵ آذر ۱۳۲۱ هنگامی که وزیر دربار محمدرضا پهلوی بود، در اثر عارضه قلبی درگذشت.
جاسوسان کانون های صهیونیستی در راه حاکمیت رضاخان / راز آرماگدون یک / قسمت هشتم / لینک مستقیم دانلود
دیگر عنصری که از عوامل روی کار آمدن رضاخان محسوب می شود، سید ضیاء طباطبائی، مدیر روزنامه رعد بود که در وابستگیش به سازمان های اطلاعاتی انگلیس در میان مورخین و محققین تقریبا اجماع نظر وجود دارد. حضور سری سید ضیاء در کمیته سری زرگنده یا کمیته آهن، که به عنوان مجری طرح های سرویس های اطلاعاتی انگلستان مشهور شد و وظیفه آن سرکوب نهضت جنگل و تلاش برای استقرار یک دیکتاتوری آهنین در ایران، دلیلی بر این اجماع هست.
این قسمت برنامه، ابتدا به بررسی وابستگی سید ضیاء طباطبائی به انگلیس و اسرائیل و به خصوص نقش وی در خرید زمین های فلسطینی ها و تحویل آن به صهیونیست ها و همچنین کودتای رضاخان می پردازد. در ادامه نیز نقش پنهان بهائیان در انجام کودتا بررسی شده است.
پیوند و همکاری بهائیت با رژیم پهلوی – که تاریخ، آن را به دو ویژگی «فساد» و «وابستگی» میشناسد – از واقعیات آشکار تاریخ است. این همکاری و تعامل، که به نحو «فزاینده» تا آخرین لحظات عمر آن رژیم ادامه داشت، سابقهای حتی بیش از عمر سلطنت پهلوی داشت و به سالها پیش از کودتای ۱۲۹۹ میرسید. اسناد و مدارک تاریخی حاکی است که، محفل بهائیت در ایران، مدتها پیش از کودتای «انگلیسی» سوم اسفند ۱۲۹۹، توسط مهره نشاندار خویش: حبیبالله عینالملک (پدر هویدا نخست وزیر مشهور عصر پهلوی)، رضاخان را کشف و به سر جاسوس بریتانیا در ایران (سر اردشیر ریپورتر یا اردشیر جی) برای انجام کودتا معرفی کرد. جز این، عوامل دیگری نیز از بهائیان با کودتاچیان همکاری داشتند که پس از پیروزی کودتا حتی به کابینه سیدضیاء (رهبر سیاسی کودتا) راه یافتند. پارهای گزارشها حاکی است که رضاخان نیز متقابلاً (در تعهداتش به انگلیسیها) وعدههایی درباره میدان دادن به این فرقه در ایران داده بود.
جاسوسان کانون های صهیونیستی در راه حاکمیت رضاخان / راز آرماگدون یک / قسمت هشتم
کارگردان: سعید مستغاثی
کاری از: گروه اقتصادی-سیاسی شبکه خبر
مختصری در مورد سید ضیاء طباطبائی:
سید ضیاء الدین طباطبایی که بعدها به “سید نعنا ” معروف شد، در تابستان ۱۲۶۸ ه.ش در شیراز به دنیا آمد. پدر وی، “سید علی آقا یزدی” در جریان جنبش مشروطه به صف هواداران مشروطه پیوست و در زمان محمدعلی شاه قاجار و استبداد صغیر، به شهر ساری تبعید گردید. خود سید ضیاء، بسیار تندروتر از پدر بود و در پیگیری اهداف مشروطهخواهان، با جدیت تمام عمل میکرد.
نویسندگی و روزنامه نگاری تخصص سید ضیاء بود و همین امر موجب شد که انگلیس به سرعت او را در جهت منافع خود به کار بگیرند. انتشار روزنامههای متعدد کاری بود که سید ضیاء به خوبی آن را فرا گرفت. وی، به نمایندگی از مطبوعات ایران، در جشن تاجگذاری پادشاه انگلیس (جرج پنجم) شرکت کرد و پس از بازگشت به ایران، معروفترین روزنامه ی خود یعنی روزنامهی رعد را منتشر نمود.
سید ضیاء به عنوان یک روشنفکر طرفدار مشروطه، ماهیت واقعی روشنفکری در ایران را به نمایش گذاشت. او در این روزنامه آشکارا از منافع انگلیس سخن میگفت و مانند یک انگلیسی واقعی، به دشمنان بریتانیای کبیر می تاخت. روزنامهی رعد از تشکیل پلیس جنوب توسط انگلیس و قرارداد ۱۹۱۹ (اعلام رسمی تبدیل ایران به مستعمرهی انگلیس) با کمال جرأت حمایت نمود.
اقدامات سید ضیاء در حمایت از سیاستهای انگلیس، به نگارش روزنامه ختم نمیشود. او با نظر سفارت انگلیس، گروهی با نام “کمیتهی آهن” یا “کمیته ی زرگنده” (به مناسبت قرار داشتن اقامتگاه تابستانی سفیر انگلیس در زرگنده) تدارک دید که در عین پیگیری تصویب قرارداد ۱۹۱۹، در کار برنامهریزی برای اجرای مطامع انگلستان بودند. این اقدامات سیدضیاء، او را در ردیف معتمدان انگلیس قرار داد و موجب شد در اجرای کودتای سوم اسفند، نقش کلیدی به او واگذار گردد.