فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

پرویز، مسعود

 

پرویز، مسعود
(ملیت :  ایرانی قرن : 15)
شهید مسعود پرویز : فرمانده گردان قدس لشکر17 علي ابن ابيطالب(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) واژه ها رابايد ازجوهر عشق وشور احساس لبريز كرد تا شايد بتوان قصه اي از ايثار وشجاعت شهيدان را نوشت, سخني از حماسه ي خونينشان به زبان آورد ويا شعري در رثايشان سرود. شهيداني كه آرمانهاي مقدسشان آنان را وا داشت تا از هر چه غير دوست گذشتند وسر در قدم معبود نهادند. آنان همان دم كه از سرچشمه ي عشق وضو ساختند ,چهار تكبير به هر چه هست زدند واز سروجان ومال وهمسر وفرزند گذشتند وبه سوي حق شتافتند . آنان نه تنها فراتر از ماديات ومقولات دنيايي مي انديشيدند بلكه با بصيرتي الهي وچشماني پاك پشت صحنه ي آفرينش را به نظاره ايستادند وبا بينش و ژرف انديشي راهي را انتخاب كردند كه در حفيقت نزديك ترين راه وصول به منشأ كمالات معنوي وپسنديده ترين شيوه ي مورد نظر معشوق ازلي ست. آري آنان راه كوتاه وميانبر شهادت را برگزيدند وبارسفربستند وازخاك رستند وبه وسعتي بي واژه كه فراتر ازافلاك است رحل اقامت افكندند. خوشا به حال آنان كه ازخاك گذشتندوبه خدا رسيدند. خوشا به حال كساني كه مرگشان را از ازل با شهادت رقم زدند ودرنهايت درجوار بهشت رضاي الهي آرميدند. مسعود پرويز فرمانده ي خط شكن گردان قدس از لشكر 17 علي بن ابيطالب (ع) از جمله این بندگان بر گزیده خداست. سال 1331 در قزوين كودكي پا به عرصه وجود گذاشت كه با آمدنش زمين به خود باليد, آسمان به وجد آمد و خورشيدبراي لحظاتي به درنگي عميق فرو رفت؛ ستارگان به حيرت آمدند. ديري نپايید كه احساس او با ذهن سبز درختان گره خورد وباغ از بلوغش جشن گل به راه انداخت. كودكي او درنگي از جلوه گري يك شبنم گل نداشت و او مي رفت تا لحظه لحظه ي حياتش راهمانند شبنم به خورشيد درخشان بسپارد. او با گلگشت در باغ زندگي به راز سرسبزي درختان پي برد .براي همين مانند نسيم مهربان بود وبه هر كجا قدم مي گذاشت شكفته شدن را به ارمغان مي آورد . پرنده را دوست داشت وزمزمه ي رود را مي فهميد .دستانش نور قسمت مي كردند وكلامش چشمه سار روشن معرفت بود. او برگزيده شده بود. اخلاق ورفتارش نمونه ي بارز يك اخلاق ورفتار متعالي بود. همه خود را به او نزديك احساس مي كردند. مقيد به نمازشب بود. هميشه ودر همه حال توكلش به معبود بودوبه همه سفارش ميكرد كه كارها را به دست خدابسپارند. والاترين آرزويش قرب الي الله وشهادت در راه خدا بود. اوبراي رسيدن به آرزويش از هيچ تلاشي فروگذاري نمي كرد. قبل ازاينكه شهيدشود 3بار مجروح شده بود. دوستانش مي گويند: مسعود در حقيقت چندبار شهيد شده است نه يكبار. وقتي او با پيكري كه زخم دارد به خاك مي افتد ,همرزمانش با توجه به بازماندنش از آنان و گرفتار شدن در منطقه استقرار دشمن اينگونه مي پندارند كه او به شهادت رسيده است به همين خاطر اينگونه مي پندارند كه او به شهادت رسيده است، به همين خاطر اندوهي عميق همه را فرا مي گيرد ودرحاليكه خبر شهادتش را به خانواده اش مي رسانند در شهر تابوتي خالي به عنوان نشانه وسمبل او تشييع مي شود. اما ازآنجا كه مشيت الهي حكمي دیگر دارد,او را پس از مدتي در يكي از بيمارستانهاي ايلام زنده مي يابند. جواد حضرتي از دوستان نزديك ويكي از همرزمان شهيد درباره او چنين مي گويد: او از جمله مبارزاني بود كه سابقه ي مبارزه آنان به قبل ازانقلاب اسلامي برمي گردد. آشنايي من با شهيد پرويز زماني بود اودر سبزه ميدان سه راه خيام ويا در مسجدنبي (ص)مبادرت به فروش كتابهاي سياسي _ مذهبي كه در آن روزگار هر كسي جرأت حتي دست گرفتن آنان را نداشت مي كرد ضمن اينكه اعلاميه هاي حضرت امام را هم در اختیار افراد مورد اعتماد مي گذاشت. البته كتابهاي خاصي را هم كه اصطلاحاً در آن روزگا ربه آنها كتابهاي زير زمینی گفته مي شد را نيز در اختيار كساني كه به آنان اطمينان كامل داشت قرار مي داد. ازجمله كارهاي به يادماندني اوتكثير وفروش عكسهاي حضرت امام (ره) بود ودرواقع جزء اولين كساني بود كه عكسهاي امام را به قزوين آورد ودراختيار جوانان پرشورانقلابي گذاشت. شهيد پرويز از لحاظ مذهبي وعبادي فردي بسيار مقيد بود. يكي از اقوام نزديك ايشان هم به نام آقاي خلج زمينه كارهاي اخلاقي وعرفاني داشت وهمين در شهيد پرويز روحيه ي خاصي ايجاد كرد ه بود. كه بسيار پايبند به مسائل شرعي واخلاقي بود ودرمسير سير وسلوك عرفاني هم به نوعي وارد شده بود. نماز را دراول وقت ادا مي كرد ونسبت به خواندن اذكار ودعاهاي مخصوص و نيز پرهيزاز محرمات وحتي مكروهات دقت زيادي داشت. ازافرادي بودكه روي مسئله ولايت وپايبندي به اصول اعتقادي اسلام تأكيد زيادي داشت وبا اطلاعات كافي وجامعي كه حاكي ازعمق آگاهيش بود,معمولاً به عنوان يك راهنما براي بچه هاي سپاه محسوب مي شد. از قدر ت انظباطي فوق العاده اي برخوردار بود و ازمعدود افراد قديمي سپاه بود كه به نظم سازماني وانضباط تشكيلاتي معتقد بود و به جرأت مي توان گفت كه جزء اولين كساني بود كه شيوه اي از مديريت ونظم را به پيكره ي سپاه حاكم كرد. مراسمي كه در آن زمان برگزار مي كرد بسيار حساب شده مرتب ودقيق بود و روز به روز پاسداران را به شرح وظايفشان بيشتر آشنا مي كرد. درهمان اوائل دهه ي 60ودر شورشهاي منافقين در صف اول مبارزه بانفاق وكفر قرارگرفت. شيوه ي مديريت ونظم خاص او با خونسردي وآرامشي كه نشات گرفته از روح بلندش بود گره خورده بود. همين شيوه مديريت باعث مي شد كه درلحظات سخت وبحراني معمولاً عاقلانه ترين تصميمات را اتخاذ كند. در این ماموریت خطیر شهدایی مانند اصغرمظفري و خوئيني كه از افراد هم رديف شهيد پرويز به حساب مي آمدند ودر اول جنگ در جبهه ميمك به فيض شهادت نائل آمدند. هميشه تبسمي روي لبانش نقش بسته بود يك خونسردي وآرامش منحصر به فردي داشت كه بسيار عجيب بود. همه ي رزمنده ها خالصانه او را دوست داشتند وبه اوعشق مي رزيدند. رفتارش به گونه اي بود كه همه را جذب خودش مي كرد. یکی از همرزمانش می گوید: يك شب قبل از شهادت ايشان خطي كه بچه ها بودند با اينكه تثبيت شده بودولي چند جاي خاكريز گسستگي داشت وعراقيها در پاتكهايي كه مي زدند معمولاً بيشترين فشاررا متوجه آن نقاط مي كردند. عصرروزي كه فردايش شهيد شد با توجه به تحركات وسيعي كه از ناحيه دشمن مشاهده مي شد شهيد پرويز با تشخيص درستش متوجه شد كه عراق به زودي جهت بازپسگيري مناطقي كه در عمليات رمضان از دست داده بود حمله ي گسترده را آغاز خواهدكرد. اين درحالي بود كه با آن وضعيتي كه خاكريز ماداشت احتمال سقوط خط مابسيار زياد بود. بافرماندهي تيپ تماس گرفت وچون به لحاظ امنيتي امكانش نبود كه موضوع را دقيقاً بافرماندهان درميان بگذارد به من گفت بيا برويم مقر فرماندهي تيپ. متعاقب آن موتور را برداشت وبا هم حركت كرديم وقتي به مقر فرماندهي رسيديم همه به گرمي ازاو استقبال كردندوبه ما اصرار مي كردند كه داخل سنگر برويم امااو در پاسخ به تعارف آنان گفت الان نيروهاي من در سنگرهاي بدون سقف هستند و تا وقتي اين طور هست من براي يك لحظه هم كه شده داخل سنگر سقف دار نمي شوم او خطاب به آنان ادامه داد: مشكلي كه ما الان داريم خاكريزي است كه از چند جاگسستگي دارد وعراق فردا پاتك مي كند وتمام زحمات و خونهايي كه ريخته شده همه هدر مي رود. بايد به هر نحو ممكن به ما تجهيزات مهندسي بدهيد تا ما ببريم وخط را ترميم كنيم. ظاهرا امكانش نبود يا اينكه تهيه اش درآن موقع مشكل بود گفتندخب باشد براي فردا ما آن را روبراه مي كنيم. شهيد پرويزگفت : فردانه همين امشب بايد اين كار انجام شود او از شدت فعاليت عرق كرده بود ولباس پاسداري كه به تن داشت خاكي وبعضي ازقسمتهايش گل آلود بود. درنهايت اصرار برسر اين كه تجهيزات مهندسي را همان شب برايش فراهم كنند با پرخاش وعصبانيت همراه شد كه اين موضوع براي شخص من تازگي داشت. خيلي با احساس ودلسوزي تمام فرياد مي زد بچه ها آنجا وضعيت خوبي ندارند ما براي گرفتن اين مناطق خون داده ايم واگر بنا باشد به خاطر دو تا لودر نتوانيم خط را حفظ كنيم تمام زحمات وخونهاي ريخته شده هدر رفته است. اصرارها وفريادهايش بالاخره نتيجه داد آن شب با هر زحمتي كه بود چند دستگاه لودر آماده شدند تا خاكريز را متصل نمايند. عمليات اتصال خاكريز با موفقيت انجام گرفت. وهنگامي كه نيزوهاي خودي متوجه گرديدند كه خاكريز متصل ومحكم شده است,درنهايت با مقاومت جانانه اي كه بچه ها از خود نشان دادند دشمن را وادار به عقب نشيني كردند. ولي در همان صبح پاتك شهيد پرويز ازجمله كساني بود كه مزد جهادش را گرفت درحقيقت اين شهيد باتوجه به چندبارمجروحيت شديد كه هركدام جرياني مختص به خود را دارد نه يكبار بلكه چندين بارشهيد شده بود. سردار عراقي فرمانده سابق لشگر 17 علي ابن ابيطالب ازنحوه ي شهادت شهيد چنين مي گويد. شهيد پرويز درميدان نبردودر لحظات نفس گير هرگز خود را نمي باخت ,لحظه اي آرام وقرار نداشت به نقطه نقطه ي استقرار نيروهايش سركشي مي كرد وضمن دلجويي ازآنان رأسا با هرسلاحي كه در دسترس بود به مقابله با نيروهاي دشمن مي پرداخت. بعد ازعمليات رمضان بود و ما در گرداني بوديم كه شهيد پرويز فرماندهي آن گردان را به عهده داشت. تقريباً منطقه وسيعي را گردان ما تحت پوشش خود داشت . دشمن با توجه به شكست سنگيني كه در طي چند روز قبل از نيروهاي ما خورده بود قصد داشت با جمع آوري نيرو وتجهيز دوباره بر عليه مااقدام به پاتك نمايد. همين طورهم شد از ساعات اوليه بامداد حمله ي دشمن با انواع ادوات جنگي آغاز شد. شهيد پرويز همه بچه ها را در جاهاي مشخصي قرار داد. دشمن هرلحظه به خط مانزديك ونزديكتر مي شد اما بچه ها كه از روحيه ي بالايي برخوردار بودند به شدت به مقابله با دشمن پرداختند. نبرد در تمام طول خط بافداكاري وازخود گذشتگي بچه ها مي رفت كه به نفع ما تمام شود بالاخره مديريت صحيح وتلاشهاي بي وقفه ي رزمندگان نتيجه بخشيد ودشمن با حالتي شكست خورده پس نشست تا اينكه صبح زود وقتي پاتك دشمن تقريباً تمام شده بود ناگهان خمپاره اي در نزديكي شهيد پرويز فرود آمد وتركش آن درست به قلبش خورد وآن را شكافت. ما بالاي سريش آمديم و او را در آغوش كشيديم اما او ديگر به شهادت رسيده بود. او به دنيا تعلق نداشت قفس تن را شكست ومرغ روحش را در بيكرانه ها به پرواز درآورد .آخر او با آن بلندي روحش تا كي مي توانست مانند پرنده اي بي قرار دراين قفس زنداني باشد. همسر شهيد درباره ي نحوه ي آشنايش وچگونگي شكل گيري ازدواجش مي گويد: يكي ازفاميلهاي شهيد جهت طرح مسئله ازدواج به منزل ما آمد وبعد براي اولين بار خود شهيد به همراه خانواده اش جهت صحبت نهايي و روشن شدن مسئله به خانه ما آمدند .من هم چون حدود يك ماه پيش ايشان را درخواب ديده بودم ونيز اسمشان را درخواب شنيده بودم بي هيچ تأمل ودرنگي ازدواج با ايشان را پذيرفتم. جالب اينجاست كه خود شهيد نيز خوابي مشابه خواب همسرش قبل از ازدواج با او ديده بود همسر شهيد در ادامه ميگويد. شناخت من ازاو همين مقداربود كه مي دانستم فقط به جبهه مي روند وازآنجا كه تمايل داشتم شوهر آينده ام مردي باشد كه در آن مقطع حساس كه انقلاب به شدت نيازمند ياري وپاسداري بود ايثارگري نمايد و ازاينكه من نيز مي توانستم دراين امتحان ايثار سهمي داشته باشم خوشحال بودم. ولي اصل پافشاري وپاسخ مثبتم با درخواست ازدواج با او فقط وفقط به خاطر همان خوابي بود كه ديده بودم. حتي طرز نشستن شهيد در روزي كه به خانه ما آمدند درست به همان صورتي بود كه من درخواب ديده بودم با همان لباسهايي كه به تن داشت . 



درباره : ايثارگران , خادمين عرصه ايثار وشهادت ,
بازدید : 226
[ 1392/04/23 ] [ 1392/04/23 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 1,240 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,710,341 نفر
بازدید این ماه : 1,984 نفر
بازدید ماه قبل : 4,524 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک