فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

دربهار 1340 در روستاي « استخر سر » از توابع بخش« پل سفيد»درشهرستان« سوادكوه»و در يك خانواده مذهبي و مستضعف چشم به جهان گشود . تا دوم راهنمايي به تحصيلات ادامه داد ، اما به علت فقر مادي ناچار به ترك تحصيل شد و به عنوان كارگر در شركت راه سازي به فعاليت پرداخت .
دردوره مبارزه با حكومت طاغوت ، رفتار و كردارش تجسم عيني يك مسلمان وارسته ، چهره اش جلوه گاه نور ايمان و دلش سرشار از عشق به امام و اسلام بود . پس از پيروزي انقلاب شكوهمند به صف پاسداران انقلاب اسلامي پيوست . اولين ماموريت او مبارزه با قاچاقچيان مواد مخدروسوداگران مرگ وخوانين منطقه سيستان و بلوچستان بود . با شروع جنگ كردستان به مقابله با مزدوران داخلي آمريكا در مريوان پرداخت . درسال 62 به اهواز رفت و به عنوان جانشين گردان صاحب الزمان انجام وظيفه نمود . پس از آن به مدت سه ماه سر پرستي بسيج كارگري سپاه سوادكوه را به عهده گرفت ، اما روح بي قرار او پشت جبهه بودن را برنمي تابيد . دوباره ، براي مبارزه با تاريكي ها با كاروان نور به جبهه ها شتافت تا سر انجام در سال 64 در منطقه فاو به آرزوي ديرينه اش رسيد . پيكر مطهرش در ميان خاك هاي فاو سال ها ناپديد بود تا اين كه بعد از 12 سال به آغوش گرم خانواده برگشت . جز پلاك و استخوان و راهي ناتمام چيزي از او باقي نمانده بود .
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران ساري ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد



وصيتنامه
بسم الله الرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياً عند ربهم يرزقون (قران كريم)
كسانى را كه در راه خدا كشته مي شوند مرده نپنداريد بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خويش روزىمى‌خورند..
شهادت ارثى است كه از طرف اولياً به ما رسيده است. ((امام خمينى))
بار پروردگارا اگر تمامى روزهايمان عاشورا، و سرزمين هايمان كربلا، جبهه هايمان قتلگاه، و بهشتى‌هايمان حسين وار، مظلوم شوند و پشت خاكريزهايمان پر از بدنهاى على اكبرها شود، و دشمن پست و فرو مايه آب ونان را چون شب عاشورا بررويمان ببندد و خانه و كاشانه هايمان را چون خيمه‌ها به آتش گلوله‌هايشان بسپارند و هر روز كاروان سرخ پوش شهيدان از كوچه‌هاو خيابانها و مدرسه هايمان گذر كنند وتفت عزا در وجب به وجب شهرمان نصب و غم در سينه مادران كاشته شود هرگز دست از يارى مقتدايمان بر نخواهيم داست و فرياد خواهيم زد حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله . خداوندا تو خود مى‌دانى كه من براي رضاى توو براى دين و آيين مقدس اسلام عزيز به جبهه آمده‌ام ،بارالها از تو مى‌خواهم كه گناهان مرا بيامرزى و از تو عاجزانه مى‌خواهم كه امام عزيز ما را، نور چشم ما را تا انقلاب امام عصر(عج) محافظت فرموده وما را در صراط مستقيم ثابت قدم بداري.اما شما اي امت شهيد پرور،سعى كنيد مثل هميشه در صحنه باشيد نكند خداى نخواسته مثل مردم كوفه باشيد امام عزيز را تنها گذاريد و اين را بدانيد كه دنيا هيچ ارزشى ندارد اين مصيبت ها و سختي هاي زودگذر تمام شدنى است. ولى پاداش اين جانفشانيها و فداكاريها به نعمت‌هاى ابدى و بى‌پايان خداوند خواهد رسيد سعى كنيد در راه خدا گام برداريد و خدا را هميشه حاضر و ناظر در كارهايتان بدانيد و اگر روزى خداى ناخواسته از ياد خدا غافل شويم روز بدبختى مسلمانان و جشن ابرقدرتهاست حضورتان در جبهه نور عليه باطل ظلمت را ثابت نگهداريد در امام و پيروان امام بيشتر دقيق شويد و عظمت آنها را بيابيد و خود را هميشه تسليم حق سازيد حتى اگر بر ضررتان تمام شود صداقت و اخلاص خودتان را حفظ كنيد و اما شما اى عافيت طلبان سعى كنيد با ديد وسيعترى به انقلاب امت قهرمان نگاه كنيد. بياييد يك انقلاب در درون خود به وجود بياوريد و خود را از دست شيطان رها سازيد و هر عملى
نيكوئى انجام بدهيد تمامش فقط و فقط براى رضاى خدا باشد. عمر انسان زودگذر و تمام شدنى است و فقط ايمان و عمل صالح است كه بدرد انسان مى‌خورد شهدا ديروز در بين شما بودند و امروزبراى شما عبرت هستند و اما اى مادر مهربانم: سعى كن مانند ديگر مادران شهدا صبور باشي خداوند تبارك وتعالى انشاالله به شما صبر عنايت فرمايد. سعى كنيد در زندگيتان با از دست دادن من ناراحت نباشيد از زحمات شما شرمنده‌ام. انشاالله مرا مى‌بخشيد. من كه وظيفه‌ام احسان به والدين بوده خطا نموده‌ام و ازاين رو سخت پشيمانم و طلب عفو مى‌نمايم و از شما مى‌خواهم در پيشگاه خداوند منان در حق من دعا كنيد. مبادا به خاطر از دست دادن من منتى بر سر كسى بگذاريد و خداى نخواسته از انقلاب انتظارى داشته باشيد و هميشه اين آيه شريفه را به ياد داشته باشيد انا الله و انا اليه راجعون) و اما اى برادران و خواهرانم شما تقوا را پيشه كنيد و سعى كنيد فرزندانتان را زينب گونه و حسين گونه تربيت كنيد كه بتوانيد پيرو خط سرخ آنها باشند صبر داشته باشيد كه( ان الله مع الصابرين ) و اما تو اى همسر عزيزم: من با موافقت شما به مدرسه خودسازى (جبهه) آمده‌ام مبادا در هنگام نبودن من در خانه ايجاد ناراحتى نمائيد صبور و شجاع باش مثل ديگر همسران شهدا و تمامى رزمندگان، و امام عزيز را دعا كن و امام را يار و ياور باش پيام امام حرف امام را سرلوحه زندگيت قرار ده.
همسرم افتخار كن كه شوهرت را در راه خدا تقديم نمودى. بنابراين بايد از اين موضوع خوشحال باشى. همچون زينب(س) و همانند جدت فاطمه زهرا(س) استقامت از خود نشان ده. هميشه شهداى كربلا حسين مظلوم را پيش خودت مجسم كن. هرگز نگذار كسى اشك تو را ببيند. من در اين مدت كوتاه جز نيكى از شما چيزى نديدم. در كارها و راهت بيشتر بينديش و اين را بدان كه من اين راه را (سپاه پاسداران) را با آگاهى كامل يا قلب يقين و با چشمان باز انتخاب كرده‌ام و هرگز نظرم در اين مورد بر نخواهد گشت.
اين جانب وابسته به هيچ گروه و سازمان و تشكيلاتى نيستم و هيچگونه دخالتى در جريانات شهرى نداشتم يك سرى انتقاد بود كه از برادرها داشتيم و اين دال بر اين نمى‌باشد كه ما جريانى باشيم. فقط خط امام، تشكيلات سپاه و بس. اين را بدان كه هرگز خون شهيدان هدر نمى‌رود. خون شهيد هر قطره‌اش به دريائى تبديل مى‌شود وبه قول استاد شهيد مطهري در پيكر اجتماع تزريق مى‌شود. اگر مى‌خواهيد گريه كنيد براى مظلوميت حسين(ع) سرور شهيدان گريه كن و به خاطر اين گريه كن كه چرا با اين همه شهيد مجروح ما هنوز فكر دنيا هستيم. فرزندم را طورى تربيت كن كه ادامه دهنده راه زينب(س) باشند . جز به اسلام و قرآن چيز ديگرى فكر نكنيد. همسرم اگر جنازه مرا نياورند نگران نباش، و اما فرزند كوچكم اين را بدان كه پدرت براى حفظ ارزشهاى اسلامى و انسانى جان ‌داد. بدان پدرت با يزيديان زمان يعنى آمريكاى جنايت كار جنگيد .بدان پدرت هميشه در دلش از كفر الحاد نفرت داشته از نفاق و منافق و از تفرقه و دوگانگى نفرت داشت.
راه اصلى همان اسلام و قرآن است كه فعلاِ در اين برهه از زمان خيلى مظلوم واقع شد.
در خاتمه سلام مرا به امام عزيزمان و خانواده شهدا برسانيد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
بى عشق خمينى نتوان عاشق مهدى شد.
مرگ بر آمريكا مرگ بر شوروى مرگ بر اسرائيل و منافقين و صدام.
اجرم عندالله. والسلام عليكم و رحمك‌الله و بر كاته. الياس حامدى.


 

خاطرات
احمد راد:
سال 1361 كه بنده در اهواز پادگان شهيد بهشتي بودم پدر پاسدار روح الله اميري براي ديدار فرزندش به اهواز مي آيد و شام ما را به اتفاق شهيد الياس حامدي دعوت مي نمايد كه غروب به اتفاق هم به شهر اهواز مي رويم . نماز جماعت را با توجه به تقيد شهيد به نماز اول وقت و جماعت در مسجد اهواز به جماعت مي خوانيم و بعد براي شام روانه رستوران مي شويم كه شهيد در بين راه مي گويد:
حاج صادق آهنگران امشب در مسجد حضور مي يابد . ما به ايشان مي گوئيم که شما از كجا متوجه اين قضيه شديد ؟ ايشان مي گويند كه ماشين آهنگران در جلوي مسجد پارك بود . ما به رستوران نمي رويم و مجدداً به مسجد مراجعت مي كنيم . داخل مسجد شديم ديديم كه آقاي آهنگران آنجا نشسته اند. بعد از مدت كوتاهي شروع به مداحي مي نمايند .ضمناً آن شب ميلاد مبارك مولا امير المومنين(ع) بود كه ما بعد از اتمام مداحي و روبوسي با حاج صادق آهنگران دوباره راهي شهر شديم براي صرف شام و بعد از صرف شام راهي پايگاه شديم . آن شب از روحيات معنوي آن شهيد بهره مند گشتيم.

علي اكبر گرزين تبار:
در سال 63 در مردادماه در واحد تخريب لشگر 25 كربلا مشغول خدمت بودم .وست عزيزم الياس حامدي در گردانهاي پياده لشگر با مسئوليت فرماندهي تشريف داشتند .
يكي از روزها كه با اين شهيد بزرگوار قدم مي زدم شهيد الياس در ميان فرمايش خود فرمودند:اكبرآقا اگر ما در اين جنگ توفيق شهادت را پيدا كنيم سعادتي بزرگ نصيب ما خواهد شد .
بنده گفتم: چرا ؟ فرمودند :چون بعد از جنگ سالم ماندن براي نيروهاي رزمنده خيلي مشكل خواهد بود. چون فعلاً اين معنويت حاكم بر جامعه از بركت خون شهدا است و بعد از جنگ جنگ فسق و فساد و بي بندباري در جامعه زياد مي شود.
و بقول پيامبر اسلام (ص) مومن بودن و با تقوا بودن به منزله آتش در كف دست است

قلي هادوي:
عمليات والفجر مقدماتي تمام شده بود. از اين كه نتوانسته بوديم در عمليات شركت كنيم
ناراحت بوديم شهيد الياس حامدي معاون گردان صاحب الزمان (عج) راديو كوچكي داشت كه اخبار جبهه ها را از آن پيگيري مي كرد. يك روز كه موج راديو را مي چرخاند.
برحسب اتفاق راديو عراق را گرفت .وقتي گوينده اعلام كرد كه با چند نفر از اسراي ايراني قصد مصاحبه دارد، شهيد حامدي كمي مكث كرد تا از اسرا خبري كسب كند .
بعد از چند لحظه اسيري خود را اهل انديمشك معرفي كرد و گفت : با شماره تلفني كه اعلام مي كند خبر سلامتي او را به خانواده اش برسانيم. شهيد حامدي شماره تلفن را يادداشت كردو گفت : بيا برويم به خانواده اش خبر بدهيم ...
بنا به دلايلي آن روز نتوانستيم خبر سلامتي آن برادر را به خانواده اش برسانيم .
شب همان روز شهيد حامدي دو سيد نوراني را در خواب مي بيند كه به او مي گويند :
« چرا خبر سلامتي اسير را به خانواده اش نرسانديد ؟ اين اسير پسري به نام عباس داردكه ديشب تا صبح براي پدرش گريه كرده است »
آن دو سيد بزرگوار به شهيد حامدي مي گويند شماره تلفني را كه يادداشت كرده ايد .اشتباه است و شماره تلفن صحيح را به « الياس » مي دهند .
صبح ، وقتي شهيد حامدي خواب را برايمان تعريف كرد مو در بدنمان سيخ شد باورم نمي شد. همين حس كنجكاوي مرا برانگيخت تا به همراه شهيد حامدي به انديمشك بروم .وقتي به انديمشك رسيدم اول شماره تلفني كه آن اسير اعلام كرده بود را گرفتيم، ديديم كسي جواب نمي دهد .من گفتم بهتر است همان شماره اي را بگيريم كه در خواب به شما الهام شده. همين كار را كرديم پيرمردي جواب ما را داد . بعد از احوال پرسي آدرس او را گرفتيم و به اتفاق هم به سمت منزل اين مرد که عربي تكلم مي كرد رفتيم، وقتي الياس ماجراي خواب را براي ايشان تعريف كرد به خصوص در مورد اسم پسر كوچك اسير و گريه ي شب گذشته اش مطالبي را گفت، آن مرد عرب بلند شد و گفت : « تا امروز شك داشتم ولي ديگر باورم شد که شما سرباز واقعي امام زمان (عج) هستيد . »

به اتفاق شهيد الياس حامدي در گردان صاحب الزمان بوديم .فرمانده گردان شهيد دماوندي از بهشهر بودند وشهيد حامدي معاون گردان بودند . شهيد الياس حامدي هميشه آرزو داشت شايد بارها و بارها به من گفت دوست دارم مفقود شوم و دعا نيز مي كرد كه مفقود گردد و خدا نيز دعاي او را اجابت كرد و بعد چند سال برادران تفحص پاره اي از استخوان چه بگويم پاره اي از نور را برايمان آوردند .
شهيد الياس حامدي به واجبات به خصوص نماز و دعاها خيلي توجه داشت.




آثار باقي مانده از شهيد
دست نوشته سردار شهيد الياس حامدي كه از دفترچه يادداشت شهيد برداشته شد .
جرم من مادر حكم قرآن بود نهضتم بنگر حفظ قرآن بود
اگر مي خواهيد گريه بكنيد بخاطر اين گريه كنيد كه چرا ما هنوز در فكر دنيا هستيم
و چرا با اين همه شهيد و زخمي ما هنوز به فكر دنيا هستيم .
آنان كه در راه عشق گزيدند همه در كوي سعادت آرميدند همه
عمر انسان زود تمام مي شود و فقط ايمان و عمل صالح است كه در قيامت بدرد قيامت مي خورد.من ديروز در بين شما بودم و امروز براي شما عبرت هستم .لحظه رفتن فرا رسيده است و در رگهايم بجاي خون عشق مي دود برايم دعا كن ،برادر روحاني برايم دعا كن از اين رهگذر هر روز شهيدي مي گذرد اما من و تو چه مي كنيم ؟!

يادداشت روزانه
روز شنبه مورخه 25/4/62 در قسمت تبليغات جنگل ، صبح به شيرگاه رفته و پس از گرفتن برگه ماموريت با برادر ح . ر به روستاي او رفته و پس از دادن چند عكس امام و چند تا پوستر به پايگاه ، به روستاي وليلا رفته و فيلم يا زهرا (س) را نمايش گذاشتيم
پس از آن ساعت 7 غروب از آنجا به مقر ( روابط ) برگشتيم.
روز يكشنبه مورخه 26/2/62 با تنظيم كردن چند عكس امام ... جهت تقديم كردن به خانواده محترم شهدا و همچنين داشتن جلسه با برادران كه جهت كار عمراني جنگل قرارداشتيم.
در خدمت برادر ح . ر در آن جلسه شركت داشتيم و بعد از جلسه فيلمي را براي پايگاه سرخ كلاه برديم و پس از آن ساعت 7 غروب به مقر برگشتيم .
روز دوشنبه مورخه 27/2/62 صبح بعد از مراسم صبحگاهي به ساري رفتم و بعد از تحويل دادن فيلم يا زهرا (س) فيلم قصه هاي بيدار را از آنجا تحويل گرفتم و بعد از ظهر جلسه اي در روابط عمومي بود كه شخصاً در آن جلسه شركت داشتم .
در تاريخ 11/2/61 جلسه اي با برادر كريمي داشتيم ،موضوع جلسه توجيه كردن فرماندهان نسبت به مسائل آموزشي و برنامه ها نيروها در گردان .
در مورخه 6/12/62 جلسه اي كه با فرماندهي گردان داشتيم.
موضوع جلسه :
بازسازي خود و نيروها و رفع كمبودها و رسيدگي به مشكلات نيروها .
در مورخه 25/12/62 جلسه اي با فرمانده گردان داشتيم .
موضوع جلسه :
1- آمارگيري نيروها به موقع باشد
2- سركشي از نگهبانهاي شب
3- آمارگيري در غروب
4- راه ندادن افراد و غيره ( بيگانه ) در چادر گروهان اگر ملاقاتي است بايد بيرون از چادر باشد.
5- موقع بردن تجهيزات و چك كردن اسلحه
6- حقاً بايد بين گروهان جلسه اي باشد
7- به هيچ وجه بي سيم نبايد از مسئول گروهان جدا شود
8- برادر مسئول تعاون حقاً بايد آمار برادراني را كه پلاك ندارند را داشته باشند
9- آتش در منطقه روشن نكنند ، 5/5 اذان صبح آماده براي نماز ، 6 ورزش ، 30/7 صبحگاه،ورزش صبحگاهي بر عهده برادر شعباني ، حضور و غياب بر عهده برادر بلباسي ، ورود و خروج نيروها بر عهده برادر فلاح مي باشد .
در مورخه 2/1/63 جلسه در زمينه نيروهاي و اركان گردان و گروهان داشتيم و در اين جلسه اعلام شد كه 3/1 گروهان به مرخصي مي روند .
در گروهان اصلاً نبايد تسويه حساب مطرح شود وسيله رفت و برگشت نيرو به همراه لشگر مي باشد وسايل جنگي مثل فشنگ - نارنجك به هيچ وجه در ساك نباشد .آمار برادران پاسداري كه وضع مالي آنها خوب نيست گرفته شود .
از خدا مي خواهم آمدن به جبهه ما اين نباشد كه مردم منطقه به ما بگويند كه فلاني اينقدر مدت به جبهه رفته است .خدايا ما را از شر و وسوسه شيطان و ريا به تو پناه مي بريم .
شرف بزرگ شهدا در راه حق حيات عند الرب و ورود به ضيافت الله است .
امام خميني
دفاع از اسلام و كشور اسلامي و احوال و نواميس مسلمين از واجبات كفائي است .
امام خميني
خداوند فقط عملي را قبول مي كند كه خالص براي او و براي رضاي او انجام گرفته باشد .
پيامبر اكرم (ص)
در تنگ و تاريكي قبر هيچ كس نيست ياور و پشتيبان ما باشد مگر عمل صالح .
خداوندا ما را از صالحان در راه خودت قرار بده.


بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
يا مقلب القلوب والابصار يا مدبر الليل والنهار يا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الي احسن الحال
اي گرداننده دلها و ديده ها ، اي مدبر شب و روز ، اي مناجات كننده حال و حالتها ،بگردان حال ما را به بهترين حال
صدام حيواني است تا خفه نشود منطقه درست نخواهد شد
امام خميني (ره)
با سپاس به خداوند يكتا كه ما را خلق كرد و در بين ما انسانها برانگيخت تا بتواند اسوه و الگوئي براي ما باشد و با سلام و درود به ارواح پاك طيبه شهداي از صدر اسلام تاكنون و با سلام و درود به خميني كبير اين كوه هميشه استوار و با سلام و درود به فرمانده اصلي جبهه نور عليه ظلمت يعني آقايمان صاحبمان امام زمان (عج) و با سلام به روحانيت بيدار هميشه در صحنه اين نشر بيدار كننده مغزهاي خفته شده تاريخ و با سلام به خانواده محترم و صبور شهدا و با سلام به گلگلون كفنان انقلاب يعني شهدا
و با سلام به تو همسر خوب و مهربانم نامه ام را آغاز مي كنم همسر محبوبم ! نامه پر محبت آميز شما در مورخه 27/12/62 بدستم رسيد و از رسيدن نامه تان بي نهايت خوشحال شدم و حال لازم دانستم نامه ناقابلي برايت تقديم كنم همسرم نمي دانم به چه بگويم و از جا بگويم از ناله هاي نيمه شب و رزمندگان بگويم و يا از اشك چشم يتيمان شهدا بگويم يا از آه و ناله خانواده شهدا بگويم و از جگر سوخته شده آنها بگويم آيا مي توانيم چيزي بگويم يا نه هرچه فكر مي كنم باز مي بينم اصلاً لياقت اين را ندارم چيزي از اينها بگويم اي كاش من هم لياقت اين را داشتم در صف شهدا باشم اي كاش من به دنياي پوچ و توخالي طبيعت وابسته نمي شدم اي كاش از اوايل ورودم به سپاه كمي فكر مي كردم اي كاش من هم مثل ديگر شهدا صداقت و خلوص داشتم اي كاش من بين را داشتم اوايل جنگ به جبهه مي آمدم و از رزم بي امان غيور مردان جبهه توحيد درس مي گرفتم
اي كاش كمتر گناه مي كردم اي كاش بيشتر با نفس عماره خود درگير مي شدم اي كاش اصلاً به دنيا نمي آمدم اي كاش من هم يك پاسدار بودم پاسداري كه امام مي فرمايد وقتي كه امام عزيز در مورد پاسدار اينطور مي فرمايد با اين همه خصوصيات اخلاقي و روحي كه برخوردار مي باشند .
همسرم همسر خوب و مهربان و دلسوزم اي كاش مي توانستم در حقت شوهري نمونه و اسوه باشم اما هرچه بخواهم بگويم نمي توانم چون اگر انسان كمي فكر كند بقول مولايمان علي (ع) كه مي فرمايد يك فرد مسلم بايد فكر كند از كجا آمده كجا هست و به كجا مي رود آيا من در اين مورد چيزي مي انديشم خير واي بر من گنه كار اما تنها چيزي كه مي تواند ملهم قلبم شود دعاي شماست دعاي شمائيكه بدون هيچ چشم داشتي يك پاسدار را انتخاب كرده و با او تشكيل زندگي مشترك داده ايد شمائيكه چون كوه استوار و مقاوم هستيد و با صبر خودتان چگونه صبر داشتن و تحمل كردن مصائبها و سختيها را براي رضاي خداوند بزرگ و بلند مرتبه تحمل مي كنيد با آموختيد يك نصيب صادقانه بشما مي كنم و دعاهاي شما استجاب خواهد شد و اما همسرم كآن اينكه در نمازهايت هيچگونه سها انكاري نكن خصوصاً نماز صبح بعد ازنماز ذكر بگودعا براي امام و رزمندگان را فراموش نكن و براي شفا يافتن مجروحين انقلاب دعا كن توسل را بيشتر بخوان بعد از نماز هم كه شده بتنهايي در گوشه اي خلوت كن با خداي خود راز و نياز كن زيارت عاشورا را بخوان دعاي ندبه را جمعه ها بخوان و اين دعاهاست كه انسان را بخدا نزديك مي كند و هر بنده اي بسوي خدا دست دراز كند خداوند او را نااميد برنمي گرداند و اين دعاهاست كه تقواي انسان را تكميل مي كند و تنها بنده اي پيش خدا ارزش دارد كه به اعمال خود اعتراف كند و ما كه گناه زياد كرديم محيط ما را غرب زده ها فاسد كردند ما هم اسير دنياي پوچ هستيم فقط بايد تقوا كه همان عمل صالح است كه بدرد انسان مي خورد
در تنگ و تاريكي قبر كه نه زن فرزند و نه دوست و نه آشنا بدرد انسان مي خورد
فقط و فقط عمل صالح مي تواند كه سوالات كه از طرف خداوند مي شود چرا بگو باشد
عمر انسان روز گذرد تمام شدني است و فقط ايمان و عمل صالح است كه در قيامت بدرد انسان مي خورد بياييم يك انقلاب درون خود ايجاد كنيم و خود را از دست شيطان رها سازيم و هر محلي كه انجام مي دهيم فقط فقط براي رضاي خدا باشد دوري من اگر چه برايت مشكل باشد اگر خدا بخوادكه تحمل آن بخاطر خدا باشد بقول امام عزيز لازمه انقلابي بودن تحمل سختي هاست خداوند انشاء ا... من و ترا از اين آزمايش الهي پيروز گرداند و اما در مورد آدرس خودم كه نوشته بودي من هيچ وقت نمي توانم در نامه بنويسم كه من در كدام منطقه هستم و شما هم متقابلاً هم بنابراين انتظار را داشته باشيد
فعلاً در منطقه اهواز هستم آدرسي كه با تلفن بتو گفتم و در ضمن راجع به شماره تلفن فرموديد شماره تلفن متاسفانه نداريم كه تماسي برقرار كنيم پايگاه شهيد بهشتي تلفني دارد اما ما در پايگاه نيستيم همسر خوبم در نامه تان در مورد عكس فرموده بوديد بچشم من عكس گرفتم و فيلم را در اختيار عكاسي قرار دادم در اسرع وقت چاپ شد برايت مي فرستم من كه لياقت اين را ندارم كه همسر خوبي برايت باشم حقي كه شما بر گردن من داريد خيلي زياد است اما من اعتراف مي كنم كه شما خيلي همسر خوبي برايم بوده و هستيدو اما اگر همسرم اگر اين لياقت شهادت را داشتم اگر خدا بخواهد گناهانم بخشيده بشودو جزء شهدائي باشم كه در بهشت قرار بگيرم شفاعت ترا خواهم كرد
و در آنجا منتظر تو خواهم بود و اما تو بايد رسالت زينب گونه ات را انجام دهي مثل ديگر همسران شهدا باش اگر مي خواهيد كه گريه كني بخاطر اين گريه كني كه چرا ما اين همه شهيد مجروح و معلول ما هم فكر دنيا هستيم همسرم دنيا به كاروان سرايي مي ماند كه بما بعنوان مسافر در آن اسكان داريم و هرچه دير يا زود بايد رفت سفر را بربنديم بله ما مسافريم و اين توفيق را پيدا كرديم كه در جمع برادرها رزمنده قرار بگيرم رزمندگان كه اسطوره هاي ايثار و دلاوري مردان جوان مشتاق و آتش فشانهاي بيدار عشق و خشم به پيش مي روند تا آخرين ضربات را بر ستون فقرات و لرزان بعثيون عراق فرود آورند كه بقول امام عزيزمان اگر به خاك عراق برويم براي اسلام و سرنگوني حزب بعث خواهيم جنگيدچرا كه مرد جنگيم خدايا از شر شيطان به تو پناه مي بريم كه اين پيروزيها ما را مغرور نكنددر بيش از اين مزاحم اوقات شريفت نمي شوم خدمت تمام دوستان و فاميلان دعا و سلام برسانيدبه آقاجان و مامان و ملوك خانم ، به علي جان خوبم سلام برسان به محمد و عبدالرضا ، سپيده آبجي و ساره آبجي و اگر مرضيه آبجي در پل سفيد است دعا و سلام برسان و از قول من از همه آنها غذرخواهي كن كه جداً نتوانستم فرزندي و برادري نمونه براي خانواده آنها باشم ببخشيد
در خاتمه براي شادي ارواح شهداي اسلام و بخصوص شهداي سواد كوه و علي الخصوص پاسدار شهيد سيد غلامرضا عمادي فاتحه بخوان. به اميد پيروزي لشكريان اسلام بر كفر جهاني و به اميد زيارت كربلا و آزادي قدس عزيز انشاء ا...
والسلام خدانگهدار به اميد زيارت در كربلاي مظلوم همسرت الياس حامدي



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مازندران ,
برچسب ها : حامدي استخر سر , الياس ,
بازدید : 165
[ 1392/05/14 ] [ 1392/05/14 ] [ هومن آذریان ]
موحد ,الياس

 


اوفرزند جاويد مکتب قرآن بود . به نماز ايستادنش ديدني و قرآن خواندش شنيدني. الياس يکي از منتظرين واقعي مهدي (عج) بود ,و هميشه چشم انتظار ظهور حضرتش .
مادرش مي گويد: صبح يکي از روزهاي گرم تابستان سربندر ,کودک زيبايش به دنيا آمد، پدرش با تفال بر قرآن نامش را الياس گذاشت ,تا ياد آورپيامبر خوبي ها باشد، اذان را در گوش راست و اقامه را در گوش چپش خواند و او را به دامن مکتب قرآن و اهل بيت (ع)سپرد . از کودکي دعاهاي پدرش به ثمر نشست و دلداگي الياس به قرآن سبب سرور و شادماني در خانواده موحد گرديد.
دوران ابتدايي را در زادگاهش ,سربندرگذارند و شاگرد اول اين دوره ي تحصيلي در سربندر شد. اداره آموزش و پرورش اورا براي اين موفقيت تشويق کرد.
الياس عاشق و دلباخته قرآن بود.ا و گمشده اش را و پاسخ سوال هاي بي پاسخش رادر قرآن مي يافت.
در دوران نوجواني هميشه بچه ها را جمع مي کرد تا قرآن بخوانند, خودش به آنها قرآن ياد مي داد. براي گذارندن دوران دبيرستان به اهواز مهاجرت کرد و در رشته اتومکانيک ديپلم گرفت، بعد از اخذ ديپلم به عنوان پاسدار وظيفه در سپاه مشغول به خدمت شد .او در اين مدت در دفتر امام جمعه سربندر به مراجعات ومشکلات مردم مي پرداخت وبا انتقال آنها به امام جمعه شهر پيگيري هاي لازم را براي حل مشلات مردم انجام مي داد.
بعد از انجام خدمت سربازي به عضويت رسمي سپاه در آمد.
هرجا به مشکلي برخورد مي کرد ودر تمام لحظات زندگي ورد زبانش امام عصر (عج) مهدي موعود بود . نمازش را سر وقت مي خواند و با آداب واحترام خاصي قرآن را تلاوت مي کرد. خستگي در زندگي او معنا نداشت، خود را متعلق به همه مي دانست ,و حلال مشکلات دوست و آشنا و همه مردم بود.
سالهاي اول جنگ به جبهه شتافت. ابتدا به عنوان مربي آموزش قرآن در جبهه حضور داشت وبه رزمندگان در يادگيري وتلاوت صحيح قرآن کمک مي کرد.
مدتي بعد و با آشکارز شدن توانايي ها و شجاعتش به عنوان قائم مقام فرمانده گردان مهندسي انتخاب شد.
بعد از آن به سمت فرمانده مخابرات ناو تيپ کوثر انتخاب شد تا با استفاده از نبوغ و ابتکارات خود تغييراتي را در اين بخش انجام دهد.
حضور موثر و کار آمد الياس در جبهه ها ,فرماندهان را بر آن داشت ,اورا به عنوان قائم مقام فرمانده ناوتيپ کوثر منصوب نمايند.
الياس در اين سمت آسماني شدو در روز چهارم دي ماه سال 1365 در عمليات کربلاي 4 با خون پاکش سجده نمود و در کنار مولايش حسين بن علي (ع) آرام گرفت.
او در بخشي از وصيت نامه اش مي نويسد:
هنگامي بايد ديگران را سفارش نمود که خود پا به ميدان عمل نهاده و مسئوليت اسلامي بودن و مطيع امر خدا بودن را به انجام رسانيده باشيم.
منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد


درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان ,
برچسب ها : موحد , الياس ,
بازدید : 198
[ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 1,437 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,714,129 نفر
بازدید این ماه : 5,772 نفر
بازدید ماه قبل : 8,312 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 4 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک