زندگي نامه شهيد به روايت خواهرش:
حسين در سال 1342 فروردين متولد شد و ازهمان دوران كودكي، ساكت ودرس خوان بود . 2 ساله بود كه پدرم از دنيا رفت و ايشان بدون پدر تربيت يافتند .
ديپلم را در مدرسه نظام وفا گرفت . دوران فراغت ازتحصيل را کار مي كرد ، تا خرج خود وخانواده را بدهد و در مواقع بيكاري، به مطالعه كتابهاي استادمطهري مي پرداخت. در فعاليت هاي مذهبي و مساجد شركت داشت و در دوران انقلاب اعلاميه ها ونوارهاي امام را پخش مي كرد.انقلاب اسلامي پيروز شد واوعضو رسمي سپاه شد .بعد از آن درجبهه حضور پيدا كرد.
به حلال وحرام زندگي بسيار توجه داشت و در سفره اش اگر دو نوع غذا بود، يكي را مي خورد. مي گفت: اسراف مي شود. به ما توصيه مي كردحجاب اسلامي خود رارعايت كنيم و درنماز اول وقت و نماز جماعت شركت داشته باشيم.
يادم هست روزي كه مي خواست به جبهه برود، وصيت زباني كرد وگفت: اگر من صبح به جبهه رفتم، برايم سه روز، روزه بگيريد واگر بعد ازظهررفتم، برايم 2 روز روزه بگيريد . بسيار كم حرف بود و رازش را با كسي درميان نمي گذاشت.
وصيتنامه
بسم الله الرحمن الحيم
اشهدان لا اله الاالله. اشهدان محمد رسول الله.
اشهد ان علي ولي الله.
اي كساني كه ايمان آورديد، آگاه باشيد، خداوند قومي را بسيار دوست دارد، که در راه او جهاد کنند.اگر شما دست از امام و رهبرتان برداريد ، اين انقلاب ضربه مي خورد . نه از امام عقب بمانيد و نه از او جلو بزنيد. اي مردم مواظب باشيد كه ازآيين خدا خارج نگرديد و به تمام جهان بفهمانيد، كه ملت ما تا رسيدن به كربلا و قدس از پاي نخواهد نشست و از جنگ خسته نخواهد شد و از امام دست بر نخواهد داشت. درضمن از همه آشنايان وفاميل و همسنگران و خصوصاً خانواده ام، حلاليت طلبيده و التماس دعا دارم.
به اميد زيارت كربلا. محمدحسين اكبري رضايي فرد
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان قزوين ,
برچسب ها :
اكبري رضايي فرد ,
محمدحسين ,
بازدید : 302