سال 1342 بود كه رستمعلي زارعي در روستاي عليآباد در شهرستان اسدآباد پا به جهان گذاشت. فضاي معنوي و بي آلايش خانوادهاش محيطي خوب براي رشد مذهبي او فراهم آورده بود. از اين رو با انس به قرآن و اسلام و اهل بيت (س) قدم در مسير تعالي گذاشت.
تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند .وقتي در دوره ي تحصيلات راهنمايي مشغول تحصيل بود و عليرغم سن كم و جثه كوچكش به مبارزه برعليه رژيم پهلوي روي آورد . اوبا همکاري معلش، کارهاي مؤثري در اين زمينه انجام داد.
آشنايي او با آيت الله جنتي باعث شد تا به فعاليتهاي خود شدت ببخشد.ا و مخفيانه با ايشان ديدار مي کرد ومشکلات مسائلي که در راه مبارزه با حکومت بود را هماهنگ مينمود.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جهت تحكيم اين نظام نوپا كوششهاي بي دريغي نمود .او باعضويت در بسيج به فعاليتهايي پرداخت که حاصل آن ايجاد نظم و آرامش براي مردم بود.
هنوز نيروهاي بسيجي به همراه پاسداران در مبارزه با ضد انقلاب وعوامل خارجي بودند که سعي در ايجاد نا امني و آشوب در کشور داشتند؛در اين شرايط دشمنان خارجي مردم ايران مبادرت به تحميل يک جنگ تمام عياربر عليه ايران نمودند.
او طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت وبراي دفاع از تماميت ارضي کشور راهي جبهه ها شد. رستم در اين دوران به عضويت سپاه در آمده بود.
او از طريق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به مناطق جنگي اعزام شد وبعد از مدتي حضور در جبهه وفعاليت در بخشهاي مختلف بهعنوان فرمانده يكي از گردانهاي لشکر 43 امام علي (ع) منصوب شد.
او در طول مدت حضور درجبهه خدمات مؤثري از خود برجاي گذاشت، عمليات والفجر 5 ، بدر و ميمك و... فرصتي بود تا او آموزه هاي ديني وتجارب خود را از مبارزات نظامي به نمايش گذارد. سرانجام در تاريخ اول مهر ماه سال 64 13در منطقه پنجوين به آرزوي خود رسيد و به مقام رفيع شهادت دست يافت.
رستم علي زارعي از بيستم اسفند ماه 1363آمادگي شهادت را در خود حس مي کرد,او در اين روز وصيتنامه اش را نوشت.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهيد
وصيتنامه
به نام خداوند كه بر بندگان
ببخشايد و بس بود مهربان
با درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران حضرت امام خميني و درود و سلام به روان پاك شهداي اسلام از كربلاي حسيني تا كربلاي ايران .
با عرض سلام به مادر، برادر و دوستان و آشنايان اميدوارم كه هميشه تحت توجهات حضرت امام مهدي (عج) و نائب برحقش امام خميني بوده باشيد. مادر جان و ايبرادرانم و اي كساني كه پوينده راه اسلام هستيد ,خود ميدانيد كه تنها دين و اسلام است كه موجب سعادت انسانهاست ,سعي كنيد كه در تبليغ آن بكوشيد « الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور » هدايت به چيزي است كه نتوان در مردم دميد. هدايت موهبتي است خدائي و آنان كه در راه خدا بكوشند ,خدايشان هدايت ميكند.
ايمان به خدا موجب توجه در رسالت نبوت و نگرش در راه فرو رفتن در اعماق پيام معجزهوار قرآن, كوشيدن در صراط مستقيم و فريادهاي مجريان اين مقام در طول زمان و قيام خونين آنان عليه دستاندر كاران ريا و نفاق و مولود نامباركشان، ظلم و استكبار است.
رهبري پيامبر گونه خميني انسان را بر آن ميدارد و خويشتن را در اعماق درياي هواها جا گذاشته و با روح پاك خدايي به اين موج عظيم « انا لله و انا عليه راجعون » بسپارد ,پس اي امت مسلمان, اي پويندگان اسلام ,هرگز امام را تنها نگذاريد , رهبري كه وجودش مايه فخر اسلام و توده عظيم امت اسلامي و مستضعفين جهان ميباشد.
تنها چيزي كه انسان فهميده و آنهايي كه به حقانيت خدا و انسانيت آگاهند و خواهان آن ميباشند و من در ضمير خود روشنايي ميبينم يا از اينكه در اين راه پيروز شويم كه ايران و اسلام و انقلاب را مانند مزرعهاي كه علفهاي هرزش را وجين ميكنند و ميزدايند ,ما هم دشمنان اسلام و ضد بشريت را از تاريخ انقلابي ايران بركندهايم و اگر كشته شديم چه سعادتي بهتر از اينكه در نزد خداييم ,دوش به دوش شهداي سرخ علوي وايران و در دنياي ديگر پيش سرور شهيدان امام حسين (ع) رو سفيد هستيم.
اگر شهيدان رفتند و يا پيروزي نهايي را نديديد بدانيد آنها زنده هستند و بر اين انقلاب نظاره ميكنند, آنها با نثار خون خود پيروزي را به ثمر رساندند و به دست ما سپردند و ما هم تا به اينجا توان داشتيم و از اين انقلاب پاسداري نموديم و از اين به بعد هم به شما ملت غيور و نيرومند اسلام ميسپاريم و شماها بايد شجاعانه بجنگيد و مبارزه نمائيد تا پرچم خونين انقلاب مابر سراسر جهان به احتزاز در آوريد و به دست صاحب اصلي آن يعني ( منجي عالم بشريت امام مهدي (عج) بسپاريد. گر چه شماها غيورتر از آن هستيد كه بنده وصيتي براي شما داشته باشم اما وظيفهاي است بر گردنم و بايد به انجام برسانم. اي كساني كه براي ياري دين حق به پا خواستهايد ,بيدار باشيد ,دشمن زبون كه با روبرو شدن نيروهاي قدرتمند اسلام مايوس شده, اقدام به تخريب منازل مسكوني نموده كه به اين وسيله روحيه ملت و رزمندگان را تضعيف نمايد اما شما تنها از بمباران كردن شهرها دلسرد نخواهيد شد بلكه بايد نيرومندتر و قويتر گرديد. اگر يك نفر چه در اثر بمباران و چه در صحنه جنگ به شهادت ميرسد جاي او را در جبههها پر نمائيد و دشمن را به نيروي الله از پاي درآوريد.
اما تو اي مادرم, از تو ميخواهم مرا ببخشي و حلالم نمائيد. نتوانستم جوابگوي زحمات بينهايت شما باشم و جبران نمايم .
در آخر از همه برادران و خواهرانم حلاليت ميطلبم. سعي كنيد گريه اگر ميكنيد براي سرور شهيدان و ياوران آن مظلوم و شهيداني كه انتظار داشتند, پيروزي نهايي انقلاب را به چشم خود ببينند ولي نديدند, گريه تان براي شهداء باشد. در آخر سلامم را به امام امت ,خميني بت شكن ميرسانم و آرزوي سلامتي تا انقلاب حضرت مهدي (عج) براي آن حضرت مينمايم. الهي در ظهور حضرت مهدي (عج) تعجيل فرما . خداوندا رهبر كبير انقلاب، اميد مستضعفان، بت شكن زمان ,حامي رزمندگان ,خميني بت شكن را تا انقلاب مهدي (عج) حتي كنار آن حضرت او را در معيت خود نگه دار . آمين يا رب العالمين . والسلام على من تبع الهدى 20/12/63 رستمعلى زارعى
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان همدان ,
برچسب ها :
زارعي ,
رستمعلي ,
بازدید : 199