فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
تبلیغات در اول خرداد ماه هزار و سيصد و چهل و يک ه ش در حالي كه شيراز سرمست از عطر نارنج و بوي گل سرخ ، پذيراي رندان دلسوخته عالم بود. دلاور مردي از تبار شقايق پا به عرصه حيات گذاشت تا افتخار شهر و ديار خود باشد. «محمد» هديهاي غيبي و آسماني بود كه به خانوادهاي متدين و مذهبي در «شيراز» عطا شد. شهيد «محمد غيبي» دوران كودكي را در زادگاه خود «شيراز» و در جوار بارگاه ملكوتي شاهچراغ احمدبن موسي (ع) گذراند و در هفتمين بهار زندگي پا به حيطه علم و فضل و دانش گذاشت. دوران تحصيل را تا سوم متوسطه ادامه داد و اين در حالي بود كه كشور اسلاميمان در بحبوحه انقلابي عظيم ميرفت تا آخرين ريشههاي فساد و تباهي را از باغ خزان رسيده ميهن بركنده و نظامي الهي و آسماني را بنيان نهد. شهيد غيبي همدوش و همصدا با امت اسلامي و با شركت در تظاهرات و راهپيمائيهاي ضد رژيم و با پخش اعلاميههاي حضرت امام (ره) دين خود را به اسلام و انقلاب ادا نموده و از هيچ كوششي در جهت اعتلاي فرهنگ اسلام در جامعه دريغ نداشت.
خاطرات
در شب شهادت شهيد محمد, او و چندتن از فرماندهان تيپ در حال حمام كردن بودهاند و همه از زير دوش بيرون ميآيند و شهيد محمد همچنان زير دوش حمام بوده . يكي از دوستانش ميگويد محمد زودباش چقدر طول ميدهي . شهيد ميگويد: دارم غسل شهادت ميكنم كه خدا دلش نيايد مرا شهيد نكند همرزمش ميگويد: وقتي داشت بعد از حمام لباس ميپوشيد چنان چهرهاش نوراني و دگرگون شده بود كه ميخواستم جلو بروم و بگويم محمد مشخص است رفتني هستي و شهيد ميشوي لطفاً مرا هم شفاعت كن اما رويم نشد كه به او بگويم كه داري شهيد ميشوي . در هنگام شهادت تير دشمن به قلب او ميخورد كه در جيب سمت چپ لباسش زيارتنامه حضرت زهرا (س) بود كه سوراخ و خوني ميشود و همان زيارتنامهاي بوده كه ساعتي قبل از شهادتش زيارتنامه را ميخوانده است. در زمان قبل از انقلاب كه ايشان در دوره راهنمايي و سال اول دبيرستان تحصيل ميكردند و سن كمي داشتند ولي به دليل روشنگري كه از طرف پدر شهيد در منزل ميشد ايشان و ديگر اعضاي خانواده از حضرت امام كه در نجف تبعيد بودند تقليد ميكردند و عكس و رساله امام در منزل موجود بود و شهيد با سن كمي كه داشتند ميگفتند دوست دارم روحاني شوم و يا اينكه ميگفتند دوست دارم بزرگ شوم و به مستمندان و يتيمان كمك كنم و يا اينكه ميگفتند يعني مي شود ما در ركاب حضرت حجت (ع) باشيم؟ در جريان مبارزات اوايل انقلاب شركت فعال در پخش اعلاميه و راهپمايي داشتند و گاهي با لباس خوني به منزل ميآمدند و ميگفتند زخمي ها را حمل ميكرديم كوكتل مولوثف ميسازيم و به ارتشيها حمله ميكنيم. يكي از دفعاتي (نزديك به زمان شهادت) كه براي مرخصي آمده بود زمان برگشت به جبهه كه داشت خداحافظي ميكرد خطاب به يكي از خواهرهايش گفت: عكسي كه گرفتهام و برزگ كردهام براي زمان شهادتم است و اگر شهيد شدم مادر را دلداري بدهيد و بگويد او در بهشت راحت و در كنار امام حسين (ع) روسفيد هستي كه خواهرش ميگويد انشاء الله كه سالم بيايي و اجر شهيد را ببري و او ميگويد نه دعا كن شهيد شوم و خواهرش به او ميگويد پس اگر شهيد شدي قول ميدهي مرا شفاعت كني و شهيد نيز اين قول را به خواهرش ميدهد. وقتي فرزندش محمدحسين بدنيا آمد اسم او را محمد حسين گذاشت و مادر شهيد به او ميگفت اسم خودت محمد است چرا اسم پسرت را محمد گذاشتي ميگفت من شهيد مي شوم و اسسم بايد بماند. ايشان زمانيكه بيش از سيزده سال نداشتند صداقت, راستگويي, خوش خلقي, اعتماد به نفس, شجاعت و حق گوئي در او موج ميزد. خوش خلقي و مهرباني او باعث شده بود كه تمامي اعضاي كلاس درس را تحت تاثير قرار دهد بطوري كه همگي به نامبرده ابراز ارادت نمودند. با شروع جنگ تحميلي ايشان همراه گروه فدائيان اسلام به همراهي دكتر چمران در جبهههاي جنگ حضور مييابد و در مدت كوتاهي چنان شجاعت و شهامتي از خود نشان ميدهد كه مورد توجه قرار ميگيرد. يكي از همرزمانش نقل ميكرد (برادر جانباز عزيزي ـ اهل سعادت شهر كه هر دو پاي خود را در جنگ از دست دادهاند): در يكي از عملياتها از تشنگي داشتيم جان به جان آفرين تسليم ميكرديم كه يك دفعه ديديم فردي در ميان توپ و خمپاره يك گالن بيست ليتري آب را بدوش ميكشد و به طرف ما ميآيد, اول خيال كرديم كه سراب است بعد كه نزديكتر شد ديديم كه شهيد بزرگوار محمد غيبي است كه ياد سقاي كربلا را در اذهان ما زنده كرد. يكي از خصوصيات نامبرده ارادت به اهل بيت بود, ارادت وي چنان بود كه وقتي در مجالس دعا و عزاداري اهل بيت شركت ميكرد چنان از خود بي خود ميشد كه گوئي در اين دنياي فاني نيست و اين رفتارها را اينجانب شاهد بودم كه با اشك چشمانش در عزاي حضرت اباعبدالله حسين (ع) صورت خود را شستشو ميداد. شهيد والامقام از ابتداي جنگ در سمت فرماندهي دسته, گروهان, گردان, معاونت طرح عمليات تيپ احمدبن موسي (ع), فرماندهي گردان مستقل قائم (عج) و در نهايت به عنوان جانشين فرماندهي تيپ مستقل امام حسن (ع) به دفاع از انقلاب اسلامي پرداختند و در سحرگاه بيست و پنجم دي ماه سال هزار و سيصد وشصت و پنج خود را آماده ديدار با معبودش مينمايد.كبوتران مهاجر ز شهر ما رفتند ببين كه عاشقان سحر چه بي صدا رفتند.
آثار باقي مانده ازشهيد
بسمه تعالي قابل توجه برادران فرمانده و مسئولين 1- براداران فرمانده و مسئولين به پرسنل زير دست خود توجه و اشراف داشته باشند گاهي از اوقات بعضي از برادران سپاهي يا بسيجي گرفتاريهاي شديد خانوادگي و روحي دارند كه خدمت در بعضي از محلها براي آنان امكان ندارد. و بعلت عدم رسيدگي و توجه مسئولين و فرمانده ، زندگي برادر رزمندهاي دچار از هم پاشيدگي شده است و نهايتاً از سپاه و بسيج هم بيرون رفتهاند. 2- برادران مسئول و فرمانده با زيردستان خود خيلي مهربان باشند. اخيراً متاسفانه ديده شده كه از طرف برادران فرمانده سپاه با برادران بسيج برخوردهاي تند و زشت و زنندهاي ميشود. يك فرمانده بايد توجه داشته باشد كه موفقيت او هنگامي است كه برخورد عاطفي با پرسنل تحت فرمان خود داشته باشد. 3- فرماندهان و مسئولين از لحاظ مكان, غذا, پوشاك, استراحت و استفاده از وسائل بيت المال بين خود و ديگران هيچ فرقي نگذارند مگر در مواقع ضروري. بين پرسنل تحت فرمان هم تبعيض قائل نشوند. 4- فرماندهان توجه داشته باشند كه به آنها غرور دست نداده و اخلاص را فراموش كنند. 5- جايگزين نكردن روابط به جاي ضوابط. 7- فرماندهان و مسئولين توجه داشته باشند كه از موضع گيري در امور سياسي – اقتصادي و غيره كه موجب تشتت در سپاه مي شود جداً خودداري كنند. 8- فرماندهان و مسئولين عزيز با پرسنل تحت فرمان خود كاملاً رابطه داشته باشند و در ميان آنها باشند بخصوص در پايگاههاي آموزشي و پايگاههاي دور از شهر برادران را از نظر اخلاقي و عقيدتي و غيره كنترل كنند و مخصوصاً از اوضاع معاشرت آنان در خوابگاهها و محلهاي استراحت كاملاً مطلع باشند. 9- فرمانده و مسئول از عصباني شدن و غضب پرهيز داشته باشد. 10- فرماندهان و مسئولين از اعمال مكروه اجتناب نموده و اعمال مستحبي را انجام دهند اين كار در برادران تحت فرمان اثرات مطلوبي دارد. 11- فرماندهان و مسئولين بايد اعتماد به نفس داشته باشند و خضوع و فروتني را پيشه خود سازند. 13- فرماندهان و مسئولين عزير با وقار و سنگين باشند. 14- با برادران تحت فرمان با صداقت برخورد نمايند و از گفتار دروغ حتي الامكان در مواقع ضروري هم خودداري كنند. 15- فرمانده بايد قاطعيت در گفتار و عمل و ثبات قدم داشته باشد. و در پيشآمدهاي ناگوار صبر نموده و ديگران را به صبر دعوت كند. 18- در جايگزيني نيروها براي كارها دقت شود كه هر نيروئي را جايگزين كاري كنند كه خود آن نيرو از نظر روحي جسمي و ... آمادگي آن كار را داشته باشد و مناسب آن كار باشد. 19- فرماندهان و مسئولين خود منظم بوده و پرسنل تحت فرمان خود را به نظم و رعايت قوانين دعوت و تشويق كنند. 21- رعايت كليه موازين اخلاقي و اسلامي در برخورد با نيروها.
به اميد پيروزي رزمندگان اسلام بااستكبارجهاني خدايا خدايا تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار انشاءالله تعالي درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان فارس , برچسب ها : غيبي، محمد غيبي , محمد , بازدید : 368 [ 1392/05/09 ] [ 1392/05/09 ] [ هومن آذریان ]
:: |
||
[ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] |