|
فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
|
ارتباط با مدیر |
تبلیغات دشتي زاده ,محمد رضا
 دريکي از روزهاي گرم و دم کرده ي تابستان 1337 ه ش در خرمشهر به دنيا آمد .نامش را محمدرضا گذاشتند. تحصيلات ابتدايي تا دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاشت و پس از پايان دوره دبيرستان و اخذ ديپلم در آزمون ورودي سازمان انرژي اتمي شرکت کرد و به عنوان دانشجوي کار آموزي انتخاب شد .
سال دوم تحصيل او در دانشگاه همزمان شد با اوج گيري مبارزات مردم مسلمان ايران برعليه حکومت طاغوت .محمدرضا که با تمام وجود ظلم و ستم حکومت شاه را لمس کرد ه بود,وارد مبارزه علني با حکومت طاغوت شد.آن روزها تهران در تب و تاب انقلاب مي سو.خت وروزهاي سرنوشت ساز يکي پس از ديگري طلوع مي کردند, 17 شهريور و پر پر شدن جوانان مبارز ,واقعه ي شهادت دانشجويان در دانشگاه تهران و... محمد رضا در تمام اين صحنه ها حضور فعال داشت وپس از پايان يافتن تظاهرات او و دوستانش زخمي ها را به بيمارستان و خانه هاي همجوار مي رساندند تا مورد شناسايي ماموران شاه واقع نشوند. هنوز انقلاب اسلامي به پيروزي نرسيده بود که محمد رضا به خرمشهرباز گشت. محمدرضا ودوستانش در خرمشهر بارها مراکز نظامي واماکن اشاعه دهنده فساد که از سوي عوامل حکومت پهلوي اداره مي شدند را مورد حمله قرار داد. مدتها بود مورد تعقيب ساواک قرار داشت اما او با زرنگي تمام وبدون برجا گذاشتن هيچ رد پايي فرار مي کرد,ماموران سازمان امنيت شاه از دستگيري او عاجز بودند. در يک مورد پس از بازرسي خانه ي پدرش گالن بنزين و لوازم اوليه ساخت کوکتل مولوتف را پيدا کردند و همين امر باعث باز داشت محمدرضا شد. ساواک او را به عنوان يکي از عوامل نا آرامي شهر معرفي کرد، پس از دستگيري چون نتوانستند اعترافي از او بگيرند ,محمد رضا را به زندان ساواک تهران منتقل کردند.ا و تا پيروزي انقلاب اسلامي در زندان به سر برد. انواع شکنجه هاي سخت وطاقت فرساي رواني وجسمي نتوانست هيچ ترديدي در اراده ي الهي اين مرد بزرگ ايجاد کند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي محمد رضا از زندان آزاد شد وبه خرمشهر برگشت وبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست.اوتا زمان آغاز جنگ تحميلي در اين شهر بود وبه مبارزه با گروه هاي ضد انقلاب وعوامل تجزيه طلب داخلي که عامل برخي کشورهاي عربي بودند ,مشغول بود. با شروع جنگ تحميلي,محمدرضا گفت: "خدايا حسين زمان اکنون حاضر است اين همه در سوگ جدّش گريه و زاري کرديم و ناله سر داديم که کاش در زمانش بوديم و رکابش را مقدم سرهايمان مي کرديم، حال وقت عمل فرا رسيده و بايد حسين را ياري کرد. " اوفرماندهي گروهي از پاسداران و بسيجيان خرمشهر را به عهده گرفت وبه مقابله با دشمن برخواست. در روزهاي آغاز جنگ حدود250رزمنده مردمي,پاسداروارتشي در خرمشهر حضور داشتند.اين گروه اندک که با خيانت برخي از مسئولان داخلي مثل بني صدر خائن ,اولين رئيس جمهور ايران مواجه بودند ,واز رسيدن سلاح ومهمات به آنها جلوگيري مي شد توانستند حماسه اي خلق کنند که تنها در افسانه ها مي توان نمونه ي آن را پيداکرد.آنهابا دست خالي و سلاح هاي ابتدايي 45 به مقابله با چندهزار نيروي مجهز دشمن که از طريق هوا ,دريا وتوپخانه ي دوربرد پشتيباني مي شدند,واز حمايت صدها دستگاه تانک وخودروهاي نظامي ديگربرخورداربودند ,برخواستند. محمدرضا دشتي زاده يکي از قهرمانان وفرماندهان اين نبرد اسطوره اي است. آنها با 45روز حماسه و ايثار ضربه ي مهلکي به ارتش دشمن وارد کردند.محمدرضا وگروه تحت فرمانش با نفوذبه صفوف دشمن تلفات زيادي به آنها وارد کردند . اين سردارملي در چهارم آذر 1359 طي درگيري با دشمن در جبهه ي جنوب به شهادت رسيد. در وصيت نامه اش نوشته: خداوندا ,نور ايمان را هميشه در دل و افکارم بتابان تا با روشنايي آن هميشه جبهه حق و باطل را بتوانم تشخيص دهم. خداوندا همانطوري که هميشه مانند مستمندان از تو خواسته ام، مرا به صراط مستقيم هدايت کن و از انحرافاتي که در مسير تکامل من پيش مي آيد ممانعت فرما. منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان , برچسب ها : دشتي زاده , محمد رضا , بازدید : 210 [ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
|
| [ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] | ||
