فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
تبلیغات والا آزاد ,عليرضا
تقويم سال 1334 ه ش را نشان مي داد .در آن هواي دم کرده و شرجي مرداد ماه ,درآبادان مولودي پاک و مطهر چشم به جهان مي گشايد. در آن روزها فرعون ايران در پايتخت مي گفت:
" امروز ايران تبديل به جزيره اي آرام براي آمريکاييان شده است." سيد مجتبي نواب صفوي يکي از نامدارترين مبارزان تاريخ ايران به جرم حق گويي به جوخه اعدام سپرده مي شود. او لحظاتي قبل از شهادت گفت: "نواب را مي کشيد ولي از هر قطره خون نواب هزاران نواب متولد خواهد شد." خون نواب وهزاران شهيد راه آزادي و شرافت به ثمر نشست. عليرضا درمحله ي ايستگاه 13 آبان در شهر قهرمان آبادان ,مشق دفاع از حريم ولايت را ياد گرفت ودرکنار آن به تعليم و آموختن علم پرداخت. او در يک خانواده سعادتمند رشد و نموکرد.او بارها به جرم فعاليت عليه رژيم پهلوي مورد تهديد و تعقيب ساواک قرار گرفت و خانواده اش را آزار و اذيّت کردند.مدتها بود عوامل سازمان امنيت شاه ستمگر به دنبال او بودند تا او را در تهران دستگير و زندانيش کردند. دو ماه بعد توسط دوستان حزب اللهي اش آزاد شد. سال تحصيلي1353 - 1354 موفق به اخذ ديپلم طبيعي شد.مدتي بعد به سربازي رفت .دوران خدمت سربازي او همزمان بود با اوج مبارزات مردم ايران بر عليه حکومت ستمگر پهلوي؛عليرضا در حال انجام خدمت سربازي بود که در پي فرمان امام از پادگان فرار کرد. با پيروزي انقلاب او به جاي دو ماه باقي مانده ازخدمتش , مدتها داوطلبانه به جمهوري اسلامي خدمت کرد. بعد از آن با همکاري دوستانش کميته انقلاب اسلامي سابق را در آبادان راه اندازي کرد . سال 1358 ازدواج کرد و با فروش قالي نفيسي که جهيزيه ي همسرش بود, زندگي چهار جوان را سامان بخشيد. همسرش مي گويد: "به اهواز آمديم و براي شرکت در نماز وحدت به دانشگاه شهيد چمران رفتيم . در آن غائله که توسط کمونيستها و گروهکها به وجود آمده بود، بدن نازنين عليرضا؛ آن جوان رعنا و بلند قامت با چاقو دردمنشان مجروح شد. در بيمارستان مورد بي مهري يکي از پزشکان ضدانقلاب قرار گرفت . مدت مديدي از مجروحيت رنج مي برد .درآن غائله شهيدان جمال دهشور و سيد حسين علم الهدي غمخوارش شدند." به دستور امام صادق (ع) عمل مي کرد، اوهر روز به حساب اعمال خود مي رسيد .حتي در سالهاي حکومت ستم شاهي , معتقد به رعايت حدوداسلامي بود و اين مهم را به همه سفارش مي کرد.ا و معتقدبود, شيعه بايد زينت امام صادق (ع) باشد. 29شهريور1359ارتش تا دندان مسلح صدام به خاک مقدس کشورمان حمله ور شد.با آغاز جنگ عليرضا بي هيچ ترديدي به جبهه رفت.از آن پس ديگر زندگي اش در بود. خانه اش در اثر گلوله باران دشمن ويران شد اما او با اراده اي بيشتربه نبرد با دشمن پرداخت. خانواده اش را در هتل شقايق اسکان دادو دوباره به خط مقدم برگشت. عليرضا در جبهه آبادان فرمانده محور عملياتي بود. اودر درگيري که با متجاوزين عراقي داشت ,مانع از ورود آنها به خاک ايران شد وخودش نيز هدف 9 گلوله قرار گرفت و به علت وضعيت حادي که داتشت براي درمان به خارج از کشور اعزام شد .او بعد از مدتي بستري بهبود يافت و به ايران برگشت. به محض ورود به کشور دوباره به جبهه برگشت.اوبا جمع آوري نيازهاي رزمندگان در جبهه و مقداري دارو به جبهه آبادان برگشت وبا عهده دار شدن فرماندهي محور عمليات اروند به مقابله با دشمن پرداخت. مدتي بعد به جبهه بستانت رفت و مجاهداتش را درآنجا تداوم بخشيد . عليرضا والا آزاد پس از سالها مبارزه با طاغوت و دشمنان داخلي و خارجي مردم ايران در ظهر نهم آذر ماه سال 1360 درحالي که روزه بود به شهادت رسيد. او در نامه اي به همسرش مي نويسد: همسرم، زينب وار رسوا کن زر و زور و تزوير را. همسرش مي گويد:خانواده اي که با فرهنگ شهيد زندگي مي کند ,خانواده موفقي است. عليرضا در وصيت نامه اش نوشته: زندگي در قصر شيرين شهادت ,شيرين است و بس. دخترم: نماز و روزه را به جاي آور؛ جهاد اکبر را در خود پياده کن و سفر را فراموش نکن. اصل واساس اسلام ,يعني از روحانيّت اطاعت کن و قدر آنها را بدان. بازماندگانم: براي شادي روحم دعا کنيد، بگوييد، بخنديد، بذله کنيد، تا لرزه بر اندام، زور و تزور تاريخ بيفکنيد. منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان , برچسب ها : والا آزاد , عليرضا , بازدید : 236 [ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
||
[ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] |