فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
تبلیغات قنواتي,عبدالستار
سال 1338 ه ش در رامهرمز ,شهري که به زادگاه سلمان فارسي ,تنها صحابه ي حضرت رسول (ص),که آن حضرت درباره اش فرمود:سلمان از ماست؛متولد شد. اهل خانه با تمام وجود خداوند متعال را سپاس گفتند و شکر گذاراين نعمت شدند. عبدالستار بر اساس احکام نوراني اسلام تربيت شد .درشش سالگي راهي مدرسه شد، در اين دوران بيشتر اوقات فراغت به ورزش مي پرداخت، بازيهاي مورد علاقه اش بازي محلي چوب و کليد، هفت سنگ ويا فوتبال بود. دوران تحصيلات دبيرستان اوهمزمان با اوج گسترش قيام مردم ايران اسلامي بر عليه رژيم ستم شاهي بود. عبدالستار به توضيح وتحليل انديشه هاي حضرت امام خميني در بين جوانان مي پرداخت. اونه تنها يک مبارز وانقلابي بود بلکه در هدايت و آشنايي مردم با افکار امام خميني واهداف انقلاب اسلامي تلاش زيادي به خرج مي داد. اين مسائل و حضور او دربطن مبارزات مردم بر عليه حکومت فاسد پهلوي ,مانع از اين امر نمي شد که او در انجام وظايف خود نسبت به اعضاي خانواده اش کوتاهي کند. مادرش مي گويد: "رابطه اش با من بسيار صميمي بود و هر کاري به او مي گفتم با جان ودل انجام مي دا د. " در صحبتهايش از ائمه اطهار و به خصوص علي (ع) الگو مي گرفت، اگر کاري خلاف نظر اسلام و مراجع صورت مي گرفت موضع مي گرفت و نصيحت مي کرد. بيشتر اوقات فراغتش را در ميادين ورزشي و مساجد مي گذارند و يا به مطالعه کتابهايي مي پرداخت که در زمان حکومت پهلوي به دليل ايجاد آگاهي در ميان مردم به کتابهاب ممنوعه معروف بودند. اويکي از منابع مبارزان رامهرمز و روستاهاي اطراف در دسترسي به پيامهاي امام خميني(ره)در وران مبارزه و تبعيد 15ساله ي امام از ايران بودند.چندين نوبت با مأمورين شهرباني درگير شد,شب و روز با نيروهاي نظامي وانتظامي حکومت شاه خائن در جنگ و گريز بود. با پيروزي انقلاب اسلامي به جهاد سازندگي(سابق)رامهرمز رفت و مشغول فعاليت شد. ا و به عنوان مسئول اداره عشاير اين نهاد به ساختن خانه و مسکن براي مردم مناطق محروم اقدام کرد وبا تلاشهاي خود موجب خانه دار شدن عده ي زيادي از مردم محروم شهرستان رامهرمز و روستاهاي اطراف شد. سال 1358 به خدمت سربازي رفت.ا و حدود يک سال از خدمت خود را درمناطق بحراني وجنگ زده ي غرب کشور انجام داد. از محبوبيت خاصي در ميان مردم و بستگانش بر خوردار بود .عبدالستار جواني خوش اخلاق بود و با همه صادقانه برخورد مي کرد. سال 1360 به عنوان بسيجي به جبهه رفت. همرزمش مي گويد: "او چنان صميمي و دوست داشتني بود که هر انساني را به طرف خود جذب مي کرد، از دوران بازي هاي کودکانه در کوچه ها تا پشت ميز مدرسه و تا فرماندهي ,هميشه اورا يک جور مي ديديم. در شهادت دوستانش به ماهي دور افتاده از آب مي ماند، سطر سطر روز شمار زندگي اش بوي شهادت و شهيدان مي داد. " بعضي روزها از کارهاي روزانه اش يا داشت برداري مي کرد امادر پايان هر روز مي نوشت: روزگاري که برادران شهيدم سيد نور الدين، عبدالرحمن و حسين نباشند, روزي که جمهوري اسلامي در معرض خطر باشد ،من نبايد باشم. قبل از شهادت عبدالستار سه برادر او سيد نور الدين، عبدالرحمن و حسين در دفاع از اسلام ناب محمدي و تماميت ارضي ايران بزرگ به شهادت رسيده بودند. او درصحنه هاي بي شماري مجاهدت و تلاش کرد ,عرصه هايي چون عمليات خيبر، والفجر 8 ؛ کربلاي 4، و کربلاي 5 و سرانجام در عمليات کربلاي 5ومعراج پاک ترين بندگان خدا در شلمچه به آب و آتش زد و حماسه هاي کم نظيري خلق نمود .او در اين عمليات سمت فرمانده گروهان و جانشين فرمانده گردان امام حسين (ع) را به عهده داشت. ششم اسفند ماه سال 1365 بر اثر اصاابت ترکش خمپاره ي دشمن به شهادت رسيد .پيکر مطهر او در گلستان شهداي رامهرمزپرچمي براي افتخار همه ي مسلمانا ن و آزادي خواهان جهان است. او در وصيت نامه اش نوشته: سپاس و ستايش خدايي را اين امام بزرگوار,امام خميني را براي ما فرستاد و ستايش و سپاس خدايي را که به ما توفيق جبهه رفتن را عطا نمود .خداوندا به خودت قسم اگر دنيا با تمام وسعتش بهشتي شود که همه در آرزوي آنند، بدون آن ياران با وفا و برادران عزيزم هيچ ارزشي برايم ندارد. به برادران شهيدم اطمينان مي دهم که آسوده خاطر بخوابند که تفنگشان بر زمين نخواهد ماند. منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان , برچسب ها : قنواتي , عبدالستار , بازدید : 280 [ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
||
[ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] |