|
فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
|
ارتباط با مدیر |
تبلیغات محمودي ,زمان
 به قول شهيد چمران آن عارف,سردار, دکترو... که فرمود: هر گاه شيپور جنگ نواخته شود, آن روز مردان واقعي از نامردان شناخته شوند. زمان محمودي جواني شجاع و قهرمان بود. شجاعتي به وسعت ايل بختياري . روزي که شيپور جنگ نواخته شد او مردانه به جنگ با متجاوزان شتافت تا ننگ حضور بيگانه در خاک پاک ايران را نبيند ودر اين را ه برادرش هرمز را نيز همراه خود کرد. چند سال بعد هر دو برادر با هم سرود شهادت را زمزمه کردند و جاودانه شدند. سال 1338 ه ش در روستاي سوسن در چند کيلومتري شهرستان ايذه در منطقه ي کوهستاني شرق استان خوزستان به دنيا آمد، پدرش کشاورزي با ايمان بود که اغلب اوقات خود را پس از کار در مزارع کشاورزي با خواندن قرآن و تدريس آن در سطح روستا مي گذراند، زمان محمودي در 7 سالگي با از دست دادن پدرش در حالي که داراي مادر و برادر و دو خواهر کوچکتر از خود بود، بار سنگين مسئوليت زندگي را به عهده گرفت. ديري نگذشت که که دو برادر کوچکتر از خود را نيز از دست داد ولي اين همه مصيبت نه تنها وي را گوشه گير و افسرده نکرد بلکه هر روز بيش از پيش با اراده اي قوي به وظيفه و کار خود که سر پرستي خانواده، خواندن درس و پرداختن به کشاورزي بود ,عمل کرد. از کودکي چنان علاقه و اشتياقي به خواندن نماز و قرآن داشت که موفق شد تا سن هفت سالگي نماز و قرآن را نزد پدرش فرا گرفته و به انجام اين فرائض الهي بپردازد. پس از به اتمام رساندن دوره پنج ساله دبستان در زادگاهش ,به مسجد سليمان مهاجرت کردند. در سال 1357 که با اوجگيري انقلاب اسلامي ايران با شناختي که از فسادها و ستم هاي رژيم منفور پهلوي داشت براي سر نگوني آن رژيم فعالانه در تظاهرات ومبارزات سياسي و خياباني مسجد سليمان شرکت مي کرد. او به سهم خود نقش مهمي در شناساندن ارزشهاي انقلاب اسلامي به افراد آشنا و فاميل داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره) و با تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي, از اولين افراد تشکيل دهنده سپاه بود .او ضمن پايبندي شديد به فرائض ديني و اصرار به پياده کردن برنامه هاي خود سازي در سازمان سپاه؛ با شجاعت و شهامتي که داشت در واحدهاي مختلف عملياتي سپاه خدمت کرد و شجاعانه به مبارزه با منافقين و اشرار پرداخت. در طول خدمتش در سپاه مأموريت هاي زيادي رفت. در زمستان 1358 دو ماه به کردستان رفت و در آنجا با گروهک ها و عمال آمريکا به مبارزه پرداخت . با اتمام مأموريتش به شهر خود برگشت و به آموزش نظامي افراد و گروه هاي مذهبي پرداخت. سپس در دومين مأموريت نظامي خود به جبهه ي شلمچه و خرمشهر رفت. در 18 ارديبهشت 1359 ازدواج کرد که ثمره ي اين ازدواج مبارک فرزند دختري است که به گفته ي خودشهيد توانست وي را به هدفش نزديک تر سازد. در ادامه به کار مربيگري وآموزش نظامي پاسداران و بسيجيان پرداخت و توانست شجاعانه افراد و گروهاي اعزامي به جبهه هاي جنگ را آموزش نظامي دهد و آماده اعزام به جبهه سازد. روح مبارزه طلبي و شوق جهاد با کفار بعثي تاب ماندن از او را چنان سلب کرده بود که با وجود مسئوليت مهمي که در سپاه داشت بارها و بارها براي اعزام خود به جبهه ثبت نام کرد ولي مسئولين سپاه مانع اعزام وي شدند. در 10 اسفند 1359 موفق شد با يک گروه از پاسداران مسجد سليمان طي يک مأموريت 45 روزه به خط اول جبهه فياضيه درآبادان اعزام شود. پس از اتمام اين مأموريت همه به شهر برگشتند و شهيد با وجود عشق و ايماني که به اسلام و انقلاب و به جهاد با کفار پيدا کرده بود, کوچکترين خستگي احساس نمي کرد . مدت اين مأموريت برايش بسيار اندک بود و با به عهده داشتن مسئوليت و سر پرستي گروههاي اعزامي از مسجد سليمان بار ديگر تمديد مأموريت نمود و طي چندين بار تجديد مأموريت خود توانست حدود پنج ماه در آبادان و در خط اول جبهه فياضيه به جهاد خود ادامه دهد . به قول خودش هر چه بيشتر در جبهه مي ماند بيشتر عاشق اين جنگ الهي مي شد . چهار ماه نيز در دهلاويه وسوسنگرد به دليرانه ترين جانبازي ها و ايثارها تن داد و با روحيه اي خستگي ناپذير در عمليات و حمله ها و ضد حمله هاي بسياري شرکت کرد . مدتي بعد به لشکر عاشورا رفت ودر اين لشکر فرماندهي گردان امام محمد باقر (ع) را به عهده گرفت. عمليات طريق القدس يکي از بزرگترين عمليات نيروهاي مسلح ايران بود که ضربات جبران ناپذيري به ارتش دشمن وارد کرد. زمان محمودي با سازماندهي نيروهاي خود در اين عمليات شرکت کرد وپس از خلق حماسه هاي ماندگار, در نيمه هاي شب هشتم آذر ماه سال 1360 در حال پيشروي و فتح مواضع دشمن در منطقه بستان به فيض عظماي شهادت نائل آمد. منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد وصيت‌نامه بسم الله الرحمن الرحيم من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظرو ما بدلوا تبديلا برخى از آن مومنان بزرگ مردانى هستند كه به عهد و پيمانى كه با خدا بستند كاملا وفا كردند پس برخى ديگر بر آن عهد ايستادگى كردند تا براه خدا شهيد شدند و برخى به انتظار مقاومت كرده و هيچ عهد خود را تغيير ندادند. قرآن کريم همسر مجاهد و فداكارم سلام عرض مي كنم . اينك كه عشق به الله و پيروزى بر كفر و عشق پيوستن به خدا سراپاى مرا فرا گرفته و طلب پيروزى از خدا را دارم و شهيد شدن در راه او ، چند نكته را با تو همسر با وفا و شجاعم در ميان ميگذارم : تو را دوست دارم اما مكتبم را بيش از تو ، چون مي دانم كه اگر خدا و مكتبم را دوست دارم بايد در عملم نشان دهم و شجاع و پايدار به عهد خود وفا كنم و بايد كه راه خدا را بر روى همه مظلومان باز كنيم و سدها را بشكنيم و انسانهاى مظلوم را از زير سلطه ظالمان و منافقان و كفار جهانخوار بيرون بياوريم و ظالم را همچون صدام و لشكر ترسويش نابود كنيم . همه اين مجاهدتها را بايد كرد و زير بناى اين اعمال بايد تنها توحيد باشد تا پيروزى يا شهادت را نصيب خود گردانم . همسرم : ميدانم كه ناراحت مي شوى از اينكه در ميان شما نيستم اما خوشحال هم باشيد كه الله راضى است و رضايت خدا سبحان رضايت مومنان است ، دلشاد باش و صبر و استقامت پيشگيرعمل خود را براى خدا خالص كن ، قرآن را تلاوت كن و قلب خود را محكم به ياد خدا نگهدار كه به گفته قرآن اگر جهان به كفر بر گردد تو راه خود را پيشگيرى و اسلام و قرآن را فراموش نكنى ، خود را تقويت كن فراموش نكن ، ايمان به خداست كه انسان را نجات مي دهد و تو تنها با تقويت ايمانت ميتوانى سعادت آخرت را براى خود كسب كنى . ايمان به خداست كه انسان را نجات ميدهد و تو تنها با تقويت ايمانت ميتوانى سعادت آخرت را براى خود كسب كنى .همسر مجاهدم : سفارش ميكنم اگر كوه بلرزد تو از ترس كفار و منافقين و ظالمان نترس حق را دنبال‌كن‌كه بهتراست ازهمه چيز و خداوند كفايت است دركارمومن ، به گفته‌هاى امام گوش فرا دهيد و ببينيد كه چه فرازهايى دارد و چقدر انسان را شيفته شهادت مي كند و شيفته مبارزه عليه كفر . همسنگرم : انتخاب كن و بهترين را هم انتخاب كن ، مي دانم كه انتخاب كرده‌اى همان اسلام را ، بكوش دراين انتخاب و لحظه‌اى وظيفه خود را فراموش نكن ، مبارزه و مجاهده و پيكار بر عليه كفر و ظلم و تقويت ايمان به خدا خصلت مومن است . همراهم : در پايان از تو مي خواهم كه بكوشى و تلاش كنى در راه خدا تا هر چه زودتر به اين پيمانى كه با هم و با خداى خود بسته بوديم كه ( ازدواج ما روزيست كه به شهادت ميرسيم ) وفا كنيم و من هم منتظر تو هستم كه در پيشگاه خدا عذاب منافقان و مشركان و كفار را تماشا كنيم .(انشاءالله ) فرزندى را هم كه خداوند به ما عطا فرمود اسمش را خودت انتخاب كن و در تربيت او و به راه خدا قرار گرفتنش تلاش كن و او را يك مجاهد جنگجو و شجاع كه به جز خدا از هيچكس نترسد, پرورش ده و راه مرا به او ياد بده. تو و فرزند عزيزمان را به خداى بزرگ مى‌سپارم و شما امانت خدا هستيد، بدان كه در يك امتحان بزرگى قرار گرفته‌اى و بكوش كه پيروزشوى و امتحان ما هم ايثار و از جان گذشتگى در راه خداست ، نكند يك حركتى بكنيد كه خداى ناكرده در اين امتحان مردود شويد و من هم امتحان خود را زمانى توام با موفقيت و پيروزى مي دانم كه به شهادت مي رسم . خدا را شكر، اميدوارم در اين مدت توانسته باشم همسرى خوب براى تو باشم ، از مادرم مواظبت كن و او را راضى نگهدار و از او بخواهيد كه مرا حلال كرده و ببخشد، خداوند سبحان نگهدارت . درود بر خمينى بت شكن اين امام دلسوز محرومان ، مرگ بر كفار و منافقين و مشركين جهانخوار، درود بر ملت ايران و روحانيون مجاهد و پيشتاز. والسلام همسرت زمان محمودى آثار باقي مانده از شهيد بسم الله الرحمن الرحيم نامه‌اى به فرزندم ، فرزندى كه چهره‌اش رانديده‌ام و توكل على الله و كفى بالله وكيلا در كارها به خدا توكل كن كه تنها خدا براى مدد و نگهبانى كفايت است . سلام بر تو اى فرزند عزيزم كه نمي دانم پسر هستى ، يعنى مومن و شجاع و مرد جانباز آينده اين جامعه اسلامى يا دخترى هستى و زينب گونه ، اما براى من فرقى ندارد چون مي دانم مادر فداكار و مجاهدى كه دارى تو را زينب وار تربيت خواهدكرد. از تو مي خواهم كه پيرو مكتب انسان‌ساز و نجات بخش اسلام باشى و احكام اسلام را در خود پرورش دهى كه مكتب اسلام تنها راه نجات انسانهاست و تنها مكتب مطلق الهى است كه همه شهيدان راه خدا فداى اين مكتب شدند . از تو مي خواهم كه تنها تسليم الله، قرآن و رهبرى ولايت فقيه باشى ، توجه داشته باش كه بايد در راه خدا از همه چيز گذشت، همه چيز را فداى قرآن و الله براى مسلمانان و مظلومان كرد و مطمئن باش كه اجر چنين انسانى با خداست و اوست كه سعادت دنيا و آخرت را نصيب مي كند . ايمان خود را به حد كامل برسان، تلاوت قرآن بسيار كن ,چنان خود را با قرآن و ياد خدا تقويت كن كه هيچ مانع و سدى نتواند تو را از راه خدا باز دارد. همچون كوه استوار در مقابل ظالم ايستادگى كن. با شجاعت و شهامت و ايثارگر باش و با كفر و نفاق و جهانخواران مبارزه كن و حق را طالب باش بدان كه خداوند كفايت است براى مومن ، من هم تو را دوست داشتم و هم مادر مجاهدت را و به شما عشق مى‌ورزيدم اما براى نجات اسلام و نابود كردن كفر صدامى از شما عزيزان و جان خود و لذت دنيوى گذشتم، براى خدا قيام كردم و به راه خدا كشته شدم. با سختى‌ها مبارزه كن يك فداكار براى مادرت و گوش به فرمان و ياورش باش تا چهره‌اش را نورانى‌تر كنى ، خداوند به شما صبر و استقامت عنايت كند. از تو و مادرت مي خواهم كه روى قبرم نوار قرآن و تلاوت قرآن بگذاريد تا روحم آرام گيرد. با ايمان باش , شجاع و ايثارگر. در راه خدا مجاهدت كن و هيچ نترس كه خصلت مومن اين است . خداوند نگهدار امام خمينى و نگهدار و ياور تو و مادر مبارزت والسلام؛ سرباز الله، پاسدار قرآن، فرزند امام خمينى پدرت زمان محمودى وقتي به شهر آمدم براي مرخصي، مثل کسي که زنجير کرده باشند در خانه زنجير بودم و همه فکر و هوشم جبهه بود .يک لحظه از جبهه اسلام جدا نبودم به طوريکه نخست عاشق الهي شدم . در جبهه ماندن استراحت روحي بود، استراحت جسمي بود و استراحت وجداني بود. زمان محمودى درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان , برچسب ها : محمودي , زمان , بازدید : 202 [ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
|
| [ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] | ||
