فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

زوارقلعه لر ,جعفر

 

وصيتنامه
بسم الله الرحمن الرحيم
با حمد و سپاس بر خداوند تبارك که مرا هدايت کرد و از ظلمت ها رها شده و به نور رسانده و صلوات و سلام بر پيامبر عظيم الشان خاتم المبين حضرت محمد (ص) و ائمه طاهرين عليه السلام و سلام بر حضرت مهدي ( عج ) و درود و سلام به نائب بر حق مهدي خميني بت شکن رهبر مستضعفين عالم .
بار الها بنده نا لايق تو هستم و غرق گناه ,خداوندا وقتي به گذشته ام مي انديشم فقط آن گناهاني که يادم هست نه آنهايي که به تبع فراموش کاري از ياد برده ام بر خودم مي لرزم ؛که خدايا چقدر نافرماني, چقدر گناه ,چقدر ظلم بر نفس خود.
معبودا اگر اميد به رحمت تو نبود شايسته است که از غم گناهان و از غم ناداني بسوزم نابود شوم ,ولي پروردگارم هرگز از رحمت تو نا اميد نيستم زيرا گناهيست کبيره.
خدايا شکر ميگذارم تو را که مرا به راه اسلام هدايت کردي. شکر ميکنم تو را که هميشه نعمات دنيوي و اخروي را شامل حالم گردانيدي.
خدايا غرق در نعمتم اما مثل ماهي در آب هستم که نميدانم .
پروردگارا چقدر ميتوانم شکر گذار اين نعمت باشم, نعمت اسلام ,نعمت پيامبران الهي ,نعمت ائمه معصومين ,نعمت امام حسين (ع) .
خدايا از تو سپاس گذارم که برايم علي(ع) و حسين (ع) شناساندي, حسين مظهر انسانيت و انسان کامل ,حسين نشان دهنده راه من و من عاشق او و راه او.
السلام علي الحسين و علي اولاد الحسين و علي انصار الحسين و علي اصحاب الحسين الهم الرزقني شفاعت الحسين الهم الرزقني زيارت الحسين.
جان خودم و همه چيزم فداي تو يا حسين.
خدايا من چه بودم و که بودم .غرق در ظلمت بودم, غرق در خود باختگي بودم ,خودم را از ياد برده بودم, حيوانيت بر من غلبه داشت ,جنبه حيوانيت من روز به روز به سبب وجود دژخيمان و طاغوطيان تقويت مي شد.
طاغوت بر ما حکومت ميکرد ,غرق در فساد بودم, غرق در تباهي, غرق در فرهنگ بيگانگان . خدا يا استعمار بيگانه بر همه احوال کشور و اجتماع و زندگي خصوصي و فردي و خانوادگي ما رسوخ کرده بود ودر منجلاب نابودي قدم ميزدم ,ميرفتم تا در باتلاق جهل و شهوت و حيوانيت غرق شوم اما خداوندا تو بودي که مردي را از سلاله ابراهيم ,مردي روشن فکر و هدايت گر, مردي که درد مستضعفين را ميدانست ,مردي که دلش براي جوانان وطن مي تپيد ؛براي هدايت ما به سبب گريه ها و مصيبت ها قتل ها و کشتارها يي که مسلمانان غريب به 1400 سال کشيده اند , به ما عطا کرد ي .
اين مرد را براي ما فرستادي و او آمد و مرا نجات داد ,مرا از طاغوت و دژخيم رهانيد و به اسلام محمدي که توسط استعمار چند صد ساله از ياد برده بودند آموخت و مرا نجات داد و به جاي طاغوت بر ما ولايت فقيه حاکم گشت .
بجه اي فرهنگ بيگانه بر ما فرهنگ اسلام حاکم گشت ,انسانيت را بر ما حاکم کردو ازبند دنيا وپستي ومنجلاب ظلمت رهانيد .
خدايا چگونه ميتوانم شکرگذار اين همه نعمت که قلم قادر به نوشتن آن نيست باشم ولي اي خداتو مرا ببخش اي پناهگاه مظلومان مرا در پناه خودت از شر شيطان داخلي وخارجي حفظ کن .
وياور اين مرد بزرگ باش واو را براي اين ملت مظلوم وستمديده تا ظهور ولي امر حضرت مهدي حفظ بفرما .
شايد بتوان گفت يکي از بزرگترين نعمتهايي که برايم عطا کردي نعمت حضور در اين جبهه ها ونعمت جهاد في سبيل الله باشد؛ نعمت آشنا شدن با اين بسيجيها بااين پاسداران اسلام. از روزي که وارد جبهه شدم حس کردم وارد دانشگاهي شده ام وشروع به خواندن و نوشتن کرده ام درس اين دانشگاه انسا نيت ومصونيت وخود سازي وايثار واز خود گذشتگي ودر نهايت شهادت است .
واما خداي من وقتي به اين فکر مي افتم که شهادت را نصيبم نمايي اصلا باورم نمي شود چون لايق نيستم؛ کسي که غرق در گناه بوده است چگونه مقامي که رهبرمان در باره اش مي فرمايد شهيد از همه افراد افضل است ,نصيب من گرداني .مگر اينکه تو هميشه چراغ راه من باشي ولذا اين فيض بزرگ که عاشق آن (شهادت)هستم بهره مند گرداني .
واما مادر عزيزم:
مادر عزيزم از اينکه نتوانستم حق فرزندي را به نحو احسن و آن طور که شايسته زحمات شبانه روزي چندين و چند ساله تو باشد عذرت ميخواهم. خودم بهتر ميدانم فرزند خوبي برايت نبودم لذا از تو حلاليت مي طلبم چون بهشت زير پاي مادران است.
از تو خداحافظي ميکنم انشاء الله در آن دنيا رو سفيد پيش حضرت زهرا (س) همديگر را زيارت ميکنيم. همسرم منير و سميه و مريم , خواهرانم را اول به خدا و دوم به شما مي سپارم.
پيام به خواهرانم:
مرا ببخشيد، مواظب حجاب ونمازتان باشيدو سعي کنيد هر روزتان بهتر از ديروز باشد. مسائل تربيتي اهميت دهيد تا بچه هايتان را خوب تربيت کنيد .فرد مسلح به جامعه تحويل دهيد نه سرباز اجتماعي.
هيچگونه غيبت و سخن عليه روحانيت مبارز نزنيد و از هيچکس باور ننمايد. نماز جمعه و تشييع شهدا و ديدار با خانواده شهدا يادتان نرود. از منيره خوب مواظبت نمائيد ومرا حلال کنيد .
پيامم به منيره همسرعزيزم :
اميدوارم مرا ببخشي و حلال نمائي از اينکه همسر خوبي برايت نبودم و حق شوهري را نتوانستم ادا نمائم .دنيا خواهد گذشت دير يا زود همه مان از دنيا خواهيم رفت, امروز نباشدچند سال ديگر خواهد بود. بعد از اينکه من شهيد شدم تو بايد بيشتر از قبل از خودت مواظبت کني چون بيشتر در موضع تهمت خواهي بود و بچه ها را مسلم بار بياور نماز و قرآن را به ايشان ياد بده مخصوصا"ولايت فقيه را .
سعي کن با خواهرانم مدارا کني و مهربان باشي هم مادرم و هم تو از همديگر خيلي مواظبت نمائيد زيرا در آخر به همديگر نياز خواهيد داشت.
سفارش اکيد دارم از همديگر مواظبت کنيد و قدر همديگر را بدانيد. تو بايد او را حافظ خود و او هم تو را دختر خود بداند .حرفهاي شما به همديگر بد نيايد به خاطر ديگران و بچه هاي ديگران با همديگر دعوا نکنيد من درباره تو خيلي نگران هستم ولي از خداوند خواسته ام که انشاء الله سرپرست شما باشد و خواهد بود.
اميدوارم لياقت داشته باشي همسر شهيد باشي و در شان همسر شهيد رفتار و حرکات تو باشد وقت خيلي کم است کاش ميتوانستم زياد بنويسم,مرا حلال کن.
پيامم به فرزندانم :
اگر روزي بزرگ شديد و سراغ پدر را گرفتيد بدانيد من در راه حق و حقيقت واسلام به شهادت رسيدم و از شما ميخواهم مواظب خودتان باشيد .نماز و روزه و حجاب را رعايت کنيد .يک مسلمان تمام عيار باشيد وبه دنيا کمتر اهميت دهيد. از روحانيت مبارز جدا نشويد .شوهر مسلمان براي خودتان انتخاب کنيد و در راه اسلام تا پاي جان مبارزه نمائيد,خدانگهدارتان باشد . جعفر زوارلر 25/3/64



آثار باقي مانده از شهيد
بسمه تعالي
يادداشتهاي گذشته را در شط علي هورالهويزه نوشته بودم .خداوند نخواست عمليات کنيم لذا چند ماهي فرصت داد تادر اين دنياي مادي باشيم چون با عجله نوشته بودم اين دفعه که چند روزي به عمليات نمانده است گفتم يادگاري از خودم براي بازمانده گانم بگذارم خصوصا" فرزندان عزيزم ,شايد وقتي بزرگ شدند چراغ راهشان باشد و بدانند پدر شان در چه راهي شهيد شد و جان خودش را فداي چه راه عظيمي کرد .
شعر نو به همسرعزيزم منيره :
لاله خونيني تا بشد تابناک روز
دامن افشاند فراز کوهسار دور
بوسه رگبار دشمن در پناه دامن صحرا
دور از چشم عزيزان روي خاک و خون کشاند پيکر مردانه ما را
همسر من زندگي هر چند شيرين است
اما دوست دارم با تمام آرزوها در راه يزدان بميرم
از نشيب جويبار زندگاني ، قطرهاي شفاف باشم در دل دريا بميرم .
همسر من :
کودکانت را نگهبان باش سميه و مريم را نگهبان باش تا نگيرد چهره ي معصومشان را گرد غم روز گار. اگر احوال با تو پرسيد با لبي خندان بگو , در شامگاهي سرد کشته شد در راه ايمان محمد علي رجائي- زندان قصر 1356 



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان آذربايجان شرقي ,
بازدید : 269
[ 1392/04/20 ] [ 1392/04/20 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,839 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,715,531 نفر
بازدید این ماه : 7,174 نفر
بازدید ماه قبل : 9,714 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک