فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

علي محمدي,يعقوب

 


سال 1340 ه ش در شهرستان زنجان در يك خانواده مذهبي و متوسط پا به عرصه وجود گذاشت. تحصيلات ابتدائي را در مدرسه دهخدا به پايان رساند وبراي گذراندن دوره راهنمائي به مدرسه آيت رفت. تابستانها كار مي كرد وبا سختيهاي زندگي در ستيز بود. مخارج تحصيلش را خود فراهم مي كرد .پس از اتمام دوره راهنمائي به دبيرستان رفت اما يك سال بعد به هنرستان فني رفت ودر آنجا تا سال چهارم در رشته مكانيك عمومي تحصيل كرد . دوران تحصيل او همزمان با سالهاي جنگ بود واو ضمن درس خواندن در جبهه ها نيز حضور مي يافت.
در دانشكده فني و حرفه اي قبول شد ونرفت ، حضور در جبهه ها را به تحصيل ترجيح مي داد . در سال 1360 براي گذراندن دوره نظامي به پادگان امام حسين(ع) سپاه اعزام شد. پس از چهار ماه دوباره به زنجان عزيمت نمود وبا دوستان در همان سال به جبهه آبادان رفت ودر عمليات ثامن الائمه که به شکست محاصره آبادان انجاميد،شركت كرد . حضور مداوم او در جبهه هاي حق بر عليه باطل موجب آزردگي منافقين مي شد چندين بار تهديد به ترور كردند اما موفق نشدند .اودر شهر زنجان وداخل کشور با منافقين ودشمنان داخلي در گير مبارزه بود ودر مرزها نيز با نيروهاي ارتش عراق ودشمنان خارجي ايران که از کشورهاي ديگر عربي براي کمک به ارتش عراق آمده بودند.
در سال 1361 دوباره به جبهه عزيمت نمود. اودر عمليات فتح المبين و بيت المقدس شركت كرد واز ناحيه سر به شدت مجروح شد . پس از بهبودي نسبي باز به جبهه رفت ودر عمليات والفجر مقدماتي شركت كرد .بعد از اين عمليات او به زنجان برگشت،اما اندكي پس ازحضور در شهر دوباره به جبهه هاي جنوب رفت تادر عمليات والفجر2شركت كند.حضور در جبهه را بر خانه وماندن در شهر ترجيح مي داد .به همين علت به طور مداوم در جبهه بود .در سال 1362 به كردستان رفت ودر عمليات والفجر4 شركت كرد واين بارهم به خواست خدا پيروز بر گشت .پس از آن دوباره به منطقه جنوب رفت ودر عمليات والفجر6 وبعد از آن در عمليات خيبر شركت كرد. بعد از عمليات خيبر اكثر نيروها به مرخصي مي آيند ولي ايشان ماندن در آنجا را ترجيح مي دهد .در تمام عمليات ايشان و هم رزمانش خط شكن بودند .پس از گذشت سالها ،حماسه هايش در خاطر همرزمان و زره زره ي خاک جبهه هاي جنوب وغرب مانده است. در سال 1363 در عمليات بدر شركت مي كند كه از ناحيه بازو وسر دوباره مجروح شده ولي به شهر عزيمت نمي كند ودر جبهه مي ماند. در سال1364 در عمليات آبي وخاكي والفجر8 شركت مي كند واز ناحيه قفسه سينه وكتف و گردن به شدت مجروح ودر بيمارستان قلب شهيد رجائي بستري مي شوند .پس از بهبودي دوباره به جبهه هاي بر مي گردد. اين دوازدهمين نوبت است که اوبه جبهه مي رودو دوازدهمين عمليات گسترده‌بود که اوشر کت مي کرد؛و آخرين...
اين بار مي خواست پرواز كند تادرد فراق دوستان ديرينه اش را تسکين دهد. به مهماني برادرشهيدش محمد علي برود و با خداي خويش ملاقات كند و به جهانيان درس ايثار بياموزد. او حقيقت را يافته بود و آرام نداشت در آخرين بار آن قدر مهربان بود كه با گذشته فرق داشت .
سرانجام در تاريخ 4 / 10 / 1365 ودر عمليات کربلاي 4،اين فرمانده دلاور وغواص درياي عشق (عج)در منطقه ام الرصاص شهد شهادت را چشيد وبه درجه رفيع شهادت نائل آمد .قبل از او برادرش محمدعلي محمدي نيز در راه دفاع از اسلام وايران بزرگ به افتخار شهادت نائل شده بود.
منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران زنجان ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد



وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
بنام او ، بنام خدائي كه از اوييم و براي اوييم، هستيم بر اوست ، رفتنم براي اوست وبازكشتنم به سوي اوست. سپاس وستايش خدائي را كه بيناست جهان را هماهنگ با نيازهاي بشري سامان داد و آنرا با تدبير حكيمانه اش پروراند .با درود وتحيات بر انبياءواوصيا و بالاخص امام امت كه زندگي خويش را در جهت تربيت جامعه مصروف داشته است.

اين جوانها بايد تنور جنگ را گرم نگهدارند . ( امام خميني )
من نيز شركت در جبهه را يك فريضه ميدانم به جبهه ميروم تا صداي هل من ناصر حسين زمان را لبيك بگويم. خدايا مرا از زمره اصحاب امام حسين بگردان. خدايا مي خواهم در جبهه بميرم و تورا زيارت كنم .از تمامي اقوام و خويشان و نزديكان بالاخص پدر ومادر وبرادران وخواهرانم حلاليت مي طلبم واز اعضاي پايگاه 27 ميخواهم كه خوب پايگاه راحفظ كنند .خدايا به ما توفيق بده تا در راه تو قدم برداريم .اگر خدا خواست شهيد شدم براي من پر خرجي نكنيد،من صلاح نمي دانم .برايم دعا كنيد وطلب مغفرت نمائيد. در غياب من ناراحت نباشيد وتكيه گاهتان امام باشد.
در تشييع جنازه من فقط ذكر خدا را داشته باشيد و الله اكبر را تكرار كنيد. مبادا در اين مورد بدگويي به انقلاب شود و در اين موقعيت حساس كه عاشوراي حسين بار ديگر در ايران زنده شد و نشان داد حسين ها هنوز هستند و تا حكومت الله را در سراسر جهان برقرار سازند به پيكار عليه كفر ادامه مي دهند. آري به ميداني قدم نهاده ام كه نتيجه اش از قبل معلوم شده و با ايمان كامل پيكار مي كنم، چون اگر در ميدان كشته شوم، به مقام والا دستيافته و راه حسين(ع) را رفته ام و اگر زنده ماندم، شاهد پيروزي بزرگي كه همان پيروزي مسلمين بر كفار است ,خواهيم برد.
((و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا ...))
و عاقبت زمين به متقين و صالحين به ارث گذاشته مي شود .
((و جا ءالحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا)) كه اين وعده خداوند است:
((و لا يخلف الله وعده ان وعدالله حق)) ما ميتوانيم با نثار خون ,خوني كه در مقابل اسلام ناچيز است، زمينه حكومت مهدي(عج) را که به زودي است،فراهم کنيم.
به عقيده من هر كس در سپاه باشد و پيرو خط امام زمان(عج) و رهبر انقلاب امام خميني باشد، بايد در راه خدا جهاد كند و از جان و مال و زندگي اش دريغ نكند و ما ايرانيان مثل مردم كوفه نيستيم كه در كوفه حضرت مسلم(ع) و در صحراي كربلا امام حسين(ع) را گذاشتند. اكنون و قت انجام وعده اي كه من براي خود داده ام، فرا رسيده است و با پيام حسين زمان، خميني كبير ديگر نتوانستم، طاقت بياورم و براي احيا اسلام عزيز و انجام وعده خود را دواطلبانه از پادگان آموزشي به جبهه اعزام شدم.
خدايا تا انقلاب حضرت مهدي امام را محفوظ بدار، رزمندگان را پيروز بفرما ،خدايا پرچم اسلام را در جهان بر افراشته بگردان. يعقوبعلي محمدي



خاطرات
علي چام:
براي اولين بار در باختران با هم آشنا شديم. بسيار جدي بود و به ندرت مي خنديد. با اينكه اهل نماز شب و تهجد بود و هر شب بدون استثنا براي راز و نياز بلند مي شد، اما هرگز بروز نمي داد. گاهي هم به شوخي مي گفت:
ـ لطفا برادراني كه اهل نماز شبن، وقت عمليات دور بر ما نچرخن. اونا هر جا كه ميرن، خمپاره روحم به دنبال خود مي كشن و بايس تاوان نماز شب اونا رو ما بديم!
گاهي هم مي گفت:
ـ اشتباهي وضو بگيرين و نماز تونو عوضي بخونين تا خمپاره به سراغ سنگراتون نياد!
يكبار من و شهيد باقر فتح اللهي، چند روز او را زير نظر گرفتيم. نيمه هاي شب كه مي شد، بي سروصدا بر مي خواست و به نماز شب مي ايستاد. يك روز از او پرسيدم:
ـ يعقوب، راستي! چرا اين كار را توئ پنهان مي كني؟ نماز خوندن كه اين حرفا رو نداره!
و او در جوابم گفت:
ـ اين كار كه بزرگترين عامل رشد آدمه، اگه خداي ناكرده از روي ريا و خودنمايي باشه، بزرگترين مانع رشد خواهد بود. اگه ديديد كسي نماز شبشو جلو چشم همه مي خونه، بدونين كه يا خيلي بالا بالاها رسيده يا اينكه آدم خطرناكيه و بايس ازش ترسيد.
از اوايل جنگ در جبهه بود. او يك بسيجي گمنام بود كه هركس اورا درك نمي كرد كه چقدر مخلص است .او مي گفت: هر كس در چادر من نماز شب ونماز جماعت بخواند ونماز را طول بدهد ، چنين وچنان مي كنم در حالي كه ما فكر مي كرديم او جدي مي گويد .
من كنجكاو شده بودم او را تحت نظر داشتم و امتحانش كردم كه آيا اين حرفهارا جدي مي گويد كه در چادر من نماز شب نخوانيد و كلاس عقيدتي نگذاريد ونماز شب در چادر من نبايد برگزار شود. برايم خيلي جاي سؤال شده بود كه او چگونه انساني است يك شب بيدار ماندم تااورا تعقيب كنم وببينم كه آيا اوراست مي گويد يا نه .من خود بارها نماز شب او را ديدم. او فرد شايسته ولايق به شهادت بود وشهادت به هر كسي نصيب نمي شود وهركس توفيق شهادت را در نمي يابد . او فردي بود كه آماده شهادت بود. ايشان قبل از اينكه خودش به درجه شهادت برسد برادرش شهيد محمدعلي محمدي شهيد شده بود. در مراسم شهيد محمدعلي درسرمزاربوديم شهيد يعقوبعلي خيلي ناراحت بود .من با محمدعلي خيلي دوست بودم ،دوست قديمي وخودم نيز خيلي ناراحت بودم. بعد شهيد يعقوبعلي گفت خدا قسمت ما هم بكند تا ما هم راه او را ادامه دهيم و ماهم در اين راه شهيد بشويم. من در آن هنگام دعا كردم وآمين گفتم ولي الآن كه فكر مي كنم براي يعقوبعلي دعا كرده ام وخود لياقت شهادت را نداشتم . او كه برادرش شهيد شده بود خيلي دلشكسته وقلب شكسته بود . خانواده ايشان به غير از دو برادر كوچكشان همگي در جبهه حضور داشتند خانواده ايشان بسيار حزب الهي ومعتقد و وفادار به امام ( ره ) ومقام معظم رهبري ومعتقد به نظام هستند .
پدر و دو پسر شهيد وپسر بزرگش همگي در جبهه حضور داشتند . شهيد يعقوبعلي در خانواده كار مي كرد و قسمتي از خرج خانواده را در مي آورد ودراين راه بسيار زحمت مي كشيد. او وقتي از جبهه براي مرخصي مي آمد در اينجا كار مي كرد من حتي بارها اورا ديده بودم به عنوان كارگر ساده كار مي كند .
از ناحيه صورت هم زخمي شده بود ويك طرف صورتش بي حس بود ،به طوري كه از يك طرف دهانش نمي توانست غذارابجود . دوستان نمي دانستند كه يعقوبعلي اين ناراحتي را دارد. من چون خيلي به او نزديك بودم مي دانستم . در آخرين لحظه شهادتش او را ديدم. عده اي از بچه ها در آب اروند رود درعمليات كربلاي4 با لباس غواصي كه بودند وشهيد يعقوبعلي به عنوان فرمانده كار مي كرد . شهيد يعقوبعلي در داخل آب از ناحيه كتف كه گلوله تا قلب ايشان رسوخ كرده بود زخمي شده بود از يكي از دوستان كه در آن هنگام در كنار يعقوبعلي بود پرسيدم كه جريان چطور شد ( البته آن دوستمان نيز بعد از يعقوبعلي در مكان ديگر به شهادت رسيد ) او گفت كه وقتي گلوله به بازوي او خورد يعقوبعلي در وسط آب خودش را به زير آب برد ومن هرچقدر او را از پشت هل دادم كه از آب خارج شود از آب بيرون نيامد تا اينكه در آب ماندو شهيد شد. دوستم تعريف مي كرد و مي گفت وقتي يعقوبعلي شهيد شد حركت آب او را به وسط آب مي برد كه من رفتم اورا تا كنار آب آوردم تاجنازه اورا ما صبح پيدا كنيم، صبح عمليات آن دوستم آمد وجريان را به من گفت و اضافه كرد مكاني كه يعقوبعلي در آنجاست مي دانم ما بلافاصله رفتيم تا جنازه شهيد يعقوب علي را بياوريم، نيروهاي عراق از آن طرف آب شروع به تيراندازي كردند. جنازه شهيد يعقوبعلي در كنار آب بود يك سر طناب را به او بستيم وخواستيم اورا از آب خارج كنيم در حدود بيست گلوله به جنازه مطهر شهيد يعقوبعلي اصابت كرد . خانواده شهيد تصور مي كردند كه يعقوبعلي با 21 گلوله به شهادت رسيده ولي من كه از هم رزمان او بودم اين حقيقت را مي دانم . شهيد يعقوبعلي با ايثار و گذشتي كه از خود نشان داده وبا آن وضعيت براي اينكه در داخل آب درد و احساس خود را بيان نكند تا خداي نا خواسته روحيه ديگر برادران همرزمش تضعيف شود چنين عملي را انجام داد واز آب خارج نشد . والآن هم كه خانواده اين
شهيد گرانقدر مرا مي بينند خاطره اي كه من از ايشان دارم هميشه با قدر داني از بنده حقير كه عامل برگشتن جنازه فرزندشان شده ام ياد مي كنند .


درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان زنجان ,
برچسب ها : علي محمدي , يعقوب ,
بازدید : 291
[ 1392/04/30 ] [ 1392/04/30 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 3,275 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,712,376 نفر
بازدید این ماه : 4,019 نفر
بازدید ماه قبل : 6,559 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 4 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک