فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

عجم ملکي

 

 سا ل 1340 ه ش درمنطقه عشايرنشين سر تنگ زعفراني (چم لوان )دراطراف شهرستان مهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در همان محل به پايان رساند و بعد براي ادامه تحصيل مجبور شد به مهران برود .پس از حمله بعثيان عراق به مهران وي همراه خانواده به ايلام مهاجرت نمودند و در تابستان سا ل 1359 به عضويت سپاه در آمد. در ايلام ايشان به تحصيل خود ادامه دادند و يکي از اعضاي فعال انجمن اسلامي دبيرستان شريعتي ايلام به شمار مي رفتنند تا اينکه در سا ل 1362 به عضويت رسمي سپاه در آمد و بعد از گذراندن دوره آموزش به تيپ امير المومنين (ع) اعزام شد .به علت شايستگي به عنوان فرمانده گروهان معرفي گرديد و بعد از مدتي به عنوان معاون فرمانده گردان 501 مقداد منصوب شد .پاسداري از اسلام را وظيفه خود مي دانست و براي اين وظيفه از هيچ چيز خود حتي از جان خود دريغ نکرد .او به راستي عاشق امام زمان(عج) و فرزند راستينش خميني کبير (ره) بود در عمليات والفجر 5 به همراه ساير دوستان که جهت جايگزين کردن نيروها به منطقه اعزام شده بودند .پس از درگيري و تصرف ارتفاعات مهم و استراتژيک بر اثر اصابت تير مستقيم به ناحيه سرش روح پر فتوحش بر بال ملائک قرار گرفت و به ملکوت اعلا پيوست.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگرن ايلام،مصاحبه با خانواده شهيد ودوستان

 

وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
آنکس که مرا طلب کند مرا يابد ،آنکس که مرا يافت مي شناسد ،آنکس مرا شناخت دوستم مي دارد ،آنکس که دوستم داشت به من عشق مي ورزد ،آنکس که به من عشق ورزيد ،من نيز به او عشق مي ورزم و مي کشم ، آنکس را که من بکشم خوبيهايش بر من واجب است و آنکس که خوبيهايش بر من واجب است پس من خودم خوبيهايش هستم .

خداوند متعال
ما با خداي خود عهد بسته ايم که دنبال رو قيام خونين امام حسين باشيم .
امام خميني
به نام خدا و با سلام و درود به رهبر کبير انقلاب و همه شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي .
قسم به خون شهدا ي اين سرزمين ،چيزي که ما را به اين سرزمين مي آورد مسئوليت و تعهد است چون در مقابل خون پاک شهدا بايد جواب گو باشيم و جز براي رضاي خدا و جهاد در راه او هدفي نداريم .
برادران و خواهران مي دانيد که شهادت در راه خدا آنقدر شيرين است که مانند گل رز خوشبو . در اين سرزمين احساس مي کنم که در کنار پيامبر اکرم (ص)مي جنگم و هر لحظه امام زمان را مي بينم و چشمم به جمالش روشن مي شود . اما خواهران و برادران بدانيد که ما به خاطر انتقام گيري و کشور گشايي جنگ نمي کنيم و ما فقط براي رضاي خدا به جبهه رفتيم و من هر قدمي که بر مي دارم و هر گلوله اي که شليک مي کنم و قلب دشمن را هدف قرار مي دهم به ياري خدا مي باشد . براي هر گلوله اي که به بدنم
مي خورد به ياري خدا تحمل مي کنم درد و زجرش را که شيرين تر از عسل مي باشد .
بار خدايا الان که دارم اين وصيت نامه را مي نويسم چندمين وصيت نامه است ،خدايا مگر دوست نداري که من به فيض اين سعادت عظيم برسم . خدايا از تو مي خواهم که تو فيق شهادت را نصيبم کني ،مرگ پر افتخاري که بارها به آن نزديک شده ام ولي نصيبم نشده است .شايد لايق شهيد شدن نباشم زيرا شهيد مقامي وا لا دارد و من فردي گناه کار و خارم .از پدر و مادرم مي خواهم مرا حلال کنند و از همه مي خواهم در تشيع جنازه ام فقط ذکر خدا بگويند و الله اکبر را تکرار کنند . از خانواده ام مي خواهم اگر جنازه ام به دستشان نرسيد نا راحت نباشيد و آن زماني را بياد بياوريد که علي اکبر وارد ميدان شد و با زبان تشنه به شهادت رسيد و امام حسين (ع)با لاي سرش قرار گرفت . در اينجا يک مثال براي شما مي زنم و آن اين است که شما وقتي به مريضي مبتلا مي شويد به دکتر مراجعه مي کنيد و دکتر به شما دارو مي دهد و تلخ و نا گوار است. وقتي که آنها را مي خوريد پس از مدتي به شما بهبودي مي بخشد و آن صورت رنجيده را شاداب مي کند . شهادت فرزند براي پدر و مادر همانند آن دارو است که آنها را نزد رسول الله (ص)و فرزندان آن بزرگوار رو سفيد مي کند . بدانيد که از خون جوانان است که اسلام رشد مي کند و درخت آن به ثمر مي رسد .
سخني چند با برادرم شيرزاد عزيزم: مي دانم که بدنم پس از شهادت به دست تو نقل و انتقال مي يابد ،ابتدا پدر و مادرم را کنار جسدم مي آوري و بدنم را به آنها نشان مي دهي . بگو امانتي که در دست شما بوده به صاحب اصلي اش برگردانده ايد .ناراحت نباشيد و روي قبر من ننويسيد جوان نا کام .چون من به کام خود رسيده ام .از عمه و عمو هايم مي خواهم اگر براي من ناراحت شديد آن زمان را به ياد بياوريد که در صحراي کربلا امام حسين (ع)بر بالاي سر قاسم (ع)قرار گرفت .پس براي امام حسين و فرزندانش گريه کنيد .از همه شما مي خواهم که هيچ وقت امام را تنها نگذاريد و براي سلامتي ايشان دعا کنيد .به اميد پيروزي اسلام بر کفر جهاني من الله التوفيق عجم ملکي

 

 

خاطرات
محمد پور تيموري همرزم شهيد:
شهيد عجم ملکي قائم مقامي گردان 501 مقداد را بر عهده داشت و اين گردان به کمک گردان 504 ابوذر آمده بود .ما با هم آمده بوديم تا پايگاهي را که رو به روي تپه 230 بود و دست نيروهاي عراقي بود تصرف کنيم. شهيد عجم ملکي هم با ما بودند. ايشان گفتند :بچه ها مواظب باشيد که تک تير انداز ها به پيشاني شما نزنند .سپس شروع به پر کردن خشاب تفنگش کرد وبعد تير اندازي کرد .تيري به او اصابت کرد و به زمين افتاد .ديدم در آن دم آخر با خود زمزمه مي کند ،گوشم را جلو بردم و از او شنيدم که مي گفت :يا حسين مظلوم و به سوي معبود خود شتافت ،اين زمزمه يا حسين شهيد در روحيه من تاثير گذاشت با خود گفتم که اين چه کسي است که با ذکر نام يا حسين شهادتين را گفت .

هنگامي که در سنگر مدرسه مشغول درس خواندن بود شهيد به جبهه رفت و در محور هاي عملياتي مهران و دهلران حضور فعال داشت و از نظر ايمان فردي متدين و داراي خصوصيات ويژه اي بود. از جمله :ايثار، شجاعت و گذشت و روحيه اش شاد و خندان و هميشه سر حال بود. او عامل به فرائض ديني بود به طوري که نماز را در هر شرايطي در اول وقت به جا مي آوردند و ديگران را نيز تشويق به خواندن نماز اول وقت مي کردند .
يک روز ايشان را ملاقات کردم که ايشان در محور عملياتي مهران بودند. ضمن احوال پرسي اظهار داشتند: اي کاش مرا روزي مي فرستادند به عقب جبهه که اين دشمن يعني صدام را از را از خاک مقدس نظام جمهوري اسلامي بيرون کرده بوديم.در جواب گفتم: کمي استراحت کن .ايشان درپاسخ گفتند:کار دارم و بايد به مقر بر گردم و با دستش اشاره به عکس امام کردند و گفتند کسي که ياور خميني روح خدا باشد خسته نيست و همچون کوه استوار است .من گفتم :کمي بنشين برايم صحبت کن و ايشان حرف مرا قبول کردند وبه خاطر من کمي نشستند . گفتند: راستي خبر ي از عمليات نيست .خيلي دوست دارم عمليات شود ودر آن شرکت کنم. چند روزي طول کشيد که عمليات والفجر 5 در منطقه جنوب مهران شروع شد و ايشان در آن موقع جانشين گردان بودند و گردان ايشان نيز خط شکن بود.او در آن عمليات شرکت نمودند. بعد از آزاد سازي بخشي از محور عملياتي توسط سپاه اسلام ،نيروهاي خط شکن را به پشت جبهه جهت استراحت انتقال دادند ولي ايشان قبول نکردند و در خط مقدم ماندند تا در مورخه 27/11/1362 در حدود ساعت 6صبح نيروهاي اسلام در يک پايگاه مزدوران بعثي در سمت جنوب محور عملياتي يورش بر دند که ايشان يکي از پيشتازان در تعقيب دشمن بعثي بودند .درآن عمليات هم شرکت نمودندو بعد از چند ساعت در گيري پايگاه دشمن به تصرف نيروهاي خودي در آمد و حدود ساعت 1 بعد از ظهر بود که بر اثر تير مستقيم دشمن مورد اصابت قرار گرفتند که يکي از برادران در اين هنگام مرا صدا زد و گفت: ملکي به شهادت رسيد. من بلافاصله به سوي پيکر اين شهيد رسيدم و چفيه اي را که همراه داشتم به محل جراحت گذاشتم ولي به شدت مجروح شده بود که يک نفر ديگر از برادران به نام موسوي به کمک ما شتافت و ايشان را با يک پتو حمل کرديم جهت اعزام به معراج شهدا . ما حدود يک کيلومتر از جايي که خودرو ها تردد مي کردند، دور بوديم و از هر گونه وسيله محروم بوديم . تشنگي بر ما خيلي فشار مي آورد. در اين هنگام دشمن بعثي جهت باز پس گيري همان محور اقدام به تک هاي پي در پي نمو د و ما را زير آتش شديد توپخانه قرار داد .با وجود اين همه مشکلات توانستيم پيکر پاک شهيد عجم ملکي را به پشت خط منتقل کنيم.
هنگام شهادت اين شهيد گرامي در سخت ترين شرايط روي شهيد را به سمت قبله کرديم و ايشان در حالي که جان پاکش را مي داد زمزمه مي کرد ،چنانچه به سختي متوجه شديم او حسين حسين بر لب جاري مي کرد .
سر باز خميني خسته نمي شود
عجم ملکي رادر محور عملياتي مهران – دهلران ملاقات کردم . گفت :کاش روزي فرا مي رسيد که دشمن را از خاک مقدس جمهوري اسلامي بيرون مي کرديم .
از او خواستم کمي استراحت کند ،اما اظهار کرد که کار دارد و بايد به مقر بر گردد .گفتم: مگر خسته نيستيد ؟با دست به عکس امام (ره) که بر سينه اش نصب بود، اشاره کرد و گفت :کسي که فرمانده اش خميني روح خدا باشد ، خسته نيست .

 

آثارمنتشرشده درباره شهيد
شهيدان آسمان را کهکشانند

به اوج کهکشان اخترانند
شهيدان با گام هاي راسخ و استوار به دنبال پرچم توحيد در جاده شهادت به راه مي افتادند و جاده اي که نبي اکرم (ص) درآن شمشير زد و علي بن ابي طالب(ع) و حسين بن علي(ع) و خلاصه تمامي حق پرستان از آدم تا خاتم و از خاتم تاکنون از آن شرافتمندانه گذر کردند تا به جهانيان بفهمانند سازش ميان حق و باطل نيست. اين است شيوه زيستن و اين است روش خليفه خدا بودن .راستي اين چه شوري بود بر سر ها افتاد که پير و جوان عاشقانه به سوي شهادت في سيبل الله سوق مي داد و جبهه هاي نور عليه ظلمت را با آواي يا حسين يا حسين صفاي ديگر مي بخشيد .علاو بر شهادت که صبر و استقامت در برابر از دست دادن عزيزان نيز حماسه بزرگ ديگري است نبايد هر گز مقاومت تحسين آميز آن پير مرد که تنها فرزند خويش را براي نصرت اسلام به جبهه فرستاده و پيکر غرقه به خونش را در يافت نموده کمتر ازآن ايثار جان ناميد .
نبايد صبر عظيم آن پيرزن را که وقتي خبر شهادت فرزندش را مي شنود روي به فرزند ديگرش مي کند که در اوج بردباري و استقامت مي گويد: فرزندم اکنون نوبت توست، اسلحه را بر دار و از به خاک و خون افتادن آن مجاهد في سبيل الله که جانش را بر کف گرفته و بر خصم يورش برد ه و سر انجام به بقاءمحبوبش شتافته کمتر دانست و نبايد از صبر و استقامت پدران و مادران فرزند از دست داده به راحتي گذشت . حماسه ديگر اين مردم که عزيزترين متاعشان را که جانهاي پاکشان بود به ميدان بردند و براي اسلام فدا کردند .اين ايثار گري بزرگ را کدام قلم وصف کند و اين شکيبايي و بردباري را کدام زبان توصيف نمايد. کدام قلم و کدام زبان است که اين صحنه هاي ملکوتي را که فرشتگان آسمان را به تحسين وا داشته آن گونه که هست توصيف نمايد و کيست که به چنين عجزي اعتراف نکند .
يادنامه شهيد منتشر شده از سوي واحد فرهنگي بنياد شهيد ايلام

بسم الرحمن الرحمن الرحيم
((لوح تقدير))
تجليل واقعي از صدها هزار انسان والايي که در سخت ترين اوضاع کشور در کسوت ،سپاهي ،بسيجي ،ارتشي ،نيروي انتظامي و جهاد سازندگي آن افتخارات و حماسه هاي جاويدان را آفريدند ،تنها از عهده پروردگار متعال بر مي آيد .
رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران وفرماندهي کل نيروهاي مسلح حضرت امام خامنه اي .
خانواده محترم شهيد عجم ملکي
در عرصه دفاع مقدس با ارشادات امام خميني (ره) ايران اسلامي ميدان کار و زار مجاهد مرداني شد که با تاسي به ساحت مقدس سا لار شهيدان حضرت حسين بن علي (ع) علم جهاد و شهادت افراشته و نام پر آوازه خويش را بر تارک تاريخ خونبار اسلام ناب محمدي (ص) نگاشتند .
درود و تحيت بر شما راد مرداني که درس فتوت و جوانمردي رااز سترگ انساني آموخته اند که در راه حق ،نام پر صلابتش تجلي وفا داري و جانبازي و شجاعت و پايمرديش الهام بخش آزادگان و حق باوران گرديده است .شوريده عاشقي که سوار بر توسن شرف پاي در صحراي سرخ ولا نهاد و با جذبه شعشعه ذات ذوالجلال ،علقمه را مناي عشق خود ومهبط فرشتگان نمود .
سلام خدا برشما صابران و شاکران که با صبر و شکيبايي خويش ،روح مقاومت و ايستادگي را در کالبد جامعه دميده ايد. بي گمان رشد و شکوفايي اين انقلاب در گرو مجاهدتها و ايثار گري هاي شما عزيزاني است که پاسدار ارزشها و فضيلتها گذشته و با فداکاري خود بقاي انقلاب و زنده نگهداشتن شعائر الهي را تضمين نموده ايد .
اينجانب صميمانه ترين تحيات خودرا بر شما اسطورها و اسوه هاي صبر و جهاد و شهادت و پيروان راستين ولايت که در امتحانات سخت و دشوار سر بلند بر آمده و ميثاق با رهبر و مقتدايمان را رمز و راز سعادت و عزت دانسته و در رکاب او آماده دفاع همه جانبه از آرمانهاي بلند امام را حل مي باشيد ،نثار مي کنم و اميدوارم در تمامي عرصه ها علي الخصوص و عضويت در نيروي مقاومت بسيج که از منظر مقام عظماي ولايت مناسب ترين بستر جهت تعميق باورهاي ديني و حفظ دستاوردهاي انقلاب و محور اقتدار نظام و پيام آور صلح و ثبات و دوستي مي باشد ،حضوري فعال و پرنشاط داشته باشيد .توفيق روز افزون شما را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم .
برادر شما، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
سر لشکر پاسدار سيد يحيي صفوي
 

شهادت
شهادت ازجمله مفاهيم والايي است که ويژه قيام ها و انقلاب هاي مکتبي و الهي است. انقلاب اسلامي ايران با بهره گيري از فرهنگ غني و متعالي اسلام، شهادت را که مي رفت به دست فراموشي سپرده شود، روح و حياتي تازه بخشيد. نبايد از نظر دور داشت که در جامعه ما استمرار فرهنگ شهادت، ريشه در سوگواري ها و عزاداري هاي عاشورا داشته و احياي آن به دست مصلحان دين و برگرفته از حادثه عاشورا است.

شهادت در اين قاموس، فدا کردن جان در راه ارزشهاي الهي و دستيابي به حياتي ابدي است. به همين دليل اگر کسي فاقد مايه هاي معنوي باشد، شهادت طلبي او معنا مي دهد و از آنجاست که اين نوع جهان بيني شهيد، به حياتي والاتر و لايزال دست مي يابد.
شهادت و شهادت طلبي، ميوه شجره طيبه اعتقاد به اسلام و يگانگي خداوند تبارک و تعالي است.
فرهنگ ايثار و شهادت از ديدگاه حضرت امام خميني (ره)
امام خميني (ره)مي فرمايد: «مقام شهادت ،اوج معنا ست و نهايت ايمان، همانا ايمان عاشقانه است. شهادت ارثي است که از اوليا معناست و نهايت ايمان، همانا ايمان عاشقانه است. شهادت ارثي است که از اوليا به ما مي رسد. شهيد خورشيدي است که بر انقلاب پرتو مي افکند و شهادت، چراغ هدايت ملتهاست. اين ملت با عشق به شهادت پيش رفت و اين نهضت را به پيروزي رساند. اينکه ملت شهادت را خواست و گرايش به زندگي دنيوي را کنار گذاشت، تحولي بود فرخنده که همواره بايد آن را پاس داشت و نگذاشت با سردي و کمرنگ شدن شعله فروزان عشق و شهادت، علايق دنيوي و مادي، آنها را مسخ کرده و از اين سستي و تنبلي، خون هاي پاک شهدا هدر رود.
پيام هاي الهي و سرودهاي رهايي را که به عنوان ميراث عاشوراي حسيني در کلام و پيام امام تجلي پيدا کرده بود، چه کساني شنيدند و به جان در يافتند؟ به عبارت ديگر طلايه داران جانبازي و شهادت در اين انقلاب و هشت سال دفاع مقدس از کدامين قبيله بودند؟ بي هيچ اغراق وتعارفي، بار اصلي بر دوش طبقات محروم و مستضعف بود؛ پس چه جاي شگفتي است اگر پيشواي مستضعفان بفرمايد «يک تار موي اين کوخ نشين ها و شهيد داده ها به همه کاخ نشينان جهان برتري دارد» از همين جاست که مي توان گفت «چه مسئوليتي بزرگتر و سنگين تر از رسيدگي به بازماندگان، از جان گذشتگان و پيشتازان عشق و شهادت »
خدمتي که ارزشش از هر خدمتي بيشتر و در حکم خدمت به نبي اکرم (ص) است. بديهي است که خدمت در راه خدا چيزي نيست که بتوان آن را با سنجش هاي بشري و انگيزه هاي مادي ارزيابي کرد؛ ليکن مراقبت دلسوزانه از حال خانواده هاي شهدا و خدمتگذاري و احترام به ايشان يک تکليف الهي است و اين موضوع بايد در جامعه به نحو مناسبي روشن گردد و مصلحت پابرهنه ها و شهيد داده ها بر مصلحت مرفهين بي درد، مقدم باشد. اما نزد امام خميني، دفتر فيض شهادت، پرونده مختومه اي نيست که خدمت به خانواده شهدا آخرين برگ آن باشد، بلکه براي آن عارف واصل، فرهنگ شهادت چشمه پر فيضي است که فرزندان شهدا مظهر تراوش فيوضات آن محسوب مي شوند و از اين جهت مي فرمايند: «چه افتخاري بالاتر از اينکه ما در تداوم انقلاب، ذخيره هاي عظيمي چون فرزندان شهدا داريم؛ که حضورشان ياد آور رشادتها و فداکاري هاي رادمرداني است که به برکت خونهاي پاک آنان، انقلاب اسلامي بارور گرديده است. آنان بار امامت پدرانشان را که ميراث عزت و افتخار است، به خوبي بر دوش کشيده، با جديت به تحصيل علم و کسب معرفت مي پردازند. بنابراين بر دست اندرکاران و مسئولان کشور است که بيش از پيش به امور فرهنگي اين عزيزان توجه کنند. باشد که اين شجره طيبه به بالندگي خود ادامه دهد و بشريت از ثمره پر برکت آن بهرمند گردد.
«خداوندا، دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روي مشتاقان باز بگذار و ما را هم از وصول به آن محروم مکن».
جايگاه فرهنگ و ايثار و شهادت در کلام امام خميني (ره)
بر همه اقشار ملت تکليف الهي و وجداني است که با اتحاد کلمه و بدون ترس از قدرتها و ابرقدرتها، هدف اسلامي خود را تغيير و گلوي اين ستمگر تاريخ را بفشارند و با قاطعيت و جديت به سوي هدف پيش بروند که وعده خداوند به مستضعفين زياد است و کشتن و کشته شدن در راه خدا سرافرازي است.
من شهادت در راه خدا و اهداف الهي را افتخار جاوداني مي دانم.
در دلهاي شب با خداي تبارک و تعالي مناجات کنيد، از خدا بخواهيد به شما توفيق بدهد، توفيق شهادت و عزت دهد، شهادت عزت شماست، شما از هيچ چيز نترسيد.
شهادت براي يک مسلمان و مؤمن سعادت است. جوانهاي ما شهادت را سعادت مي دانند. اين رمز پيروزي است. آنها که مادي و مادي گرا هستند، هرگز شهادت را نمي خواهند.
ما شهادت را براي خودمان حيات مي دانيم. دوستان ما شهادت را براي خودشان زندگي مي دانند. مکتب اسلام اين طور است. اين مکتب اسلام است که شهادت را زندگي مي داند. اين مکتب اسلام است که مي گويد ما براي شهادت آماده ايم.
اسلام شهادت را براي خودش زندگي مي داند. کسي که شهادت را براي خودش زندگي دانست، زندگي ابدي دانست، اين در مقابل غير مي ايستد و تا آخرين نفس شهادت را طلب مي کند.
بدخواهان ما گمان نکنند که جوانهاي ما از مردن، از شهادت باکي دارند. شهادت ارثي است که از اوليا به ما مي رسد.
از شهادت نترسيد، چون شهادت، حيات و عزت ابدي است. آنها از شهادت و مردن بترسند که مردن را تمام شدن مي دانند و انسان را فاني؛ ما که انسان را باقي مي دانيم و حيات جاودانه را بهتر از اين حيات مادي مي دانيم، پس براي چه بترسيم.
شهادت در راه خداوند، زندگي افتخارآميز ابدي و چراغ هدايت براي ملتهاست.
شهادت يک هديه است از جانب خداوند تبارک و تعالي براي آن کساني که لايق هستند. ما شهادت را يک فوزعظيم مي دانيم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول مي کند و از جنگ نخواهيم هراسيد و مرد جنگ هستيم. ما در راه خدا به شهادت مي رسيم و اين غايت آمال جوانهاي ماست. ملت عزيز ما با قيام دلاورانه خود و نثار خون فرزندان عزيز خود، نام خود را در تاريخ و در صف اول مجاهدان اسلام ثبت نمود.
اين يک معجزه است که باشهيد دادن يک عزيز، موج در تمام دنيا بلند مي شود.
اسلام در کشور ما مي رفت تا به تباهي کشيده شود که با خون شهيدان، ملت ما حيات خود را باز يافت.
آمريکا از وحدت کلمه ملت شريف ايران، از جوانهاي غيور کفن پوش و از شهادت وحشت دارد. رحمت سرشار خداوند متعال بر شهداي فضيلت، شهدايي که با نثار خون خود، درخت با برکت اسلام را آبياري نمودند. درود خدا بر معلولين و مصدومين راه انقلاب اسلامي که ايران را در جهان سر بلند نمودند.
اين ملت بزرگ ايران است که با قامتي استوار بر بام بلند شهادت و ايثار ايستاده و هر روز نشاط و تحرک و فرياد او براي ادامه راه بيشتر مي شود.
قلم و بيان من عاجز است که مقاومت عظيم و گسترده ميليونها مسلمان شيفته خدمت و ايثار و شهادت را در اين کشور صاحب الزمان ترسيم نمايد و از حماسه ها و رشادتها و خيرات و برکات فرزندان معنوي کوثر حضرت فاطمه (س) سخن بگويد؛ که همه اينها از هنر اسلام و اهل بيت (ع) و از برکات پيروي امام عاشورا سرچشمه گرفته است.
آمريکا ايران را تهديد مي کند و هنوز نفهميده است که ايران براي کوتاه شدن دست آنان با انگيزه شهادت قيام نموده است و جهاد در راه خداوند را به جان و دل خريده؛ از تهديد امسال او باکي ندارد.
من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظيم شهادتم.
از پيشگاه مقدس پروردگار عالم مي خواهم که هر روز بر قدرت و شوکت و صلابت اين مدافعان راستين ميهن اسلامي بيفزايد وشهداي گرانقدر آنان را که همه ما در زير سايه برکات آنان به نعمت و امنيت، آزادي و استقلال رسيده ايم، با شهداي بزرگوار اسلام محشور فرمايد.
جايگاه عظيم ايثار و شهادت از ديدگاه امام (ره) و مقتداي مسلمين که او خود نيز از آرزومندان شهادت بود چنين است:
شهادت در راه خداوند چيزي نيست که نتوان آن را با سنجشهاي بشري و انگيزه هاي عادي ارزيابي کرد و شهيد در راه حق و هدف الهي را نتوان با ديدگاه امکاناتي به مقام والاي آن پي برد که ارزش عظيم آن معيارهاي الهي و مقام والاي اين، ديدي ربوبي لازم دارد و تنها دست ما خاک نشينان از آن و اين، کوتاه است که افلاکيان نيز از راه يافتن به کنه آن عاجزند؛ چه آنها از مختصات انسان کامل است و ملکوتيان با آن مقام اسرار آميز فاصله ها دارند.
در معرفي مقام بلند پايه شهدا، عزيزاني که در راه حفظ اسلام و کشور اسلامي بزرگ ترين سرمايه خود را از دست داده اند، شهدايي که در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهوري اسلامي همه چيز خود را طبق اخلاص تقديم خداوند متعال کرده اند، همين آيه کافي است. در اين آيه کريمه بحث در زندگي پس از حيات دنيا نيست که در آن عالم، همه مخلوقات داراي نفس انساني، به اختلاف مراتب از زندگي حيوان و مادون حيوان تا زندگي انساني و مافوق آن زنده هستند، بلکه شرف در راه حق حيات عند الرب و ورود در ضيافت الله است. اين حيات و اين ضيافت را با قلم نمي توان توصيف و تحليل کرد. اين حيات و اين روزي غير از زندگي در بهشت و روزي در آن و لقاء الله و ضيافت الله است. آيا اين همان نيست که براي صاحبان نفس مطمئنه وارد است؟
فادخلي في عبادي وادخلي جنتي. که فرد بارز آن سيد شهيدان اسلام است. اگر آن است چه مژده اي براي شهيدان در راه مرام امام حسين (ع) که همان سبيل الله است، از اين بالاتر که در جنتي که آن بزرگوار شهيد في سبيل الله وارد مي شود و در ضيافتي که در آن، حضرت به اين عزيزان اجازه دخول دهند که اين يافتن غير از ضيافت هاي بهشتي است و آنچه در وهم من و شما نيايد، آن بود.با بررسي و ارزيابي ديدگاه هاي امام خميني (ره) در ارتباط با نقش و جايگاه شهادت و ايثار به اين واقعيت مي رسيم که اصولاً شهادت و ايثار و به قول حضرت امام، فدايي شدن و فدايي دادن، سرلوحه تعليمات اسلامي براي همه عصرها و همه نسلها تا پايان است و در اين ميان سيد و سالار شهيدان، امام حسين(ع)، بهترين الگوي شهادت و ايثار در طول تاريخ بوده است.
اکنون پس از گذشت بيش از چهارده قرن از نهضت عاشورا، بار ديگر در کربلاي ايران، با دست گرم و مهربان مردي از سلاله پاک سالار شهيدان، درخت تنومند اسلام به بار نشست و شکوفه هاي ايثار و شهادت جان را از عطر خوش بوي خويش لبريز ساخت.
عالي ترين جلوه مهاجرت از خود به سوي خدا همان شهادت است. آنچنان که در حديث نبوي است: ما من قطرهاحب الي الله عزوجل من قطره دم في سبيل الله. هيچ گوهري در نزد پروردگار عزيز تر از قطره خون در راه او نيست. اين است کمال مهاجرت انسان خاکي، از عالم سفلي به عالم دنيوي و از جهان ناسوت به جهان لاهوت و اينکه پيامبر فرمود:
حسين از من است و من از حسين، هر که حسين را دوست بدارد خدا او را دوست دارد. حسين فرزندي از فرزندان انبيا است. اين سخن بزرگ از پيامبر بزرگوار اسلام، اتصال معنوي و روحاني و پيوستگي سالار شهيدان را به نهضت انبياء و پيوستگي او به حق را نشان مي دهد و اين است راز نهضت حسين. اين نهضت، احيا کننده دين نبوي و سنت محمد (ص)، اسلام ناب و اسلام انقلابي است. تشيع سرخ علوي در نهضت سرخ حسيني شکوفا شده است و بزرگداشت سنت شهادت حسين، بزرگداشت راه انقلاب و انبيا است. امام راحل درباره نهضت حسيني فرمود: اين خون سيد الشهداست که خون همه ملتهاي اسلامي را به جوش مي آورد و اين دسته جات عاشورا است که مردم را به هيجان مي آورد و براي اسلام و حفظ مقاصد اسلامي مهيا مي کند.
سيدالشهدا به داد اسلام رسيد. سيدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه امام حسين (ع) براي حفظ مکتب امام حسين (ع) است.
بنابراين، شهيد، انسان کمال يافته اي است که تعهد و مسئوليت براي انسان و جامعه انساني، وجود او را احاطه کرده است. حضرت امام (ره) زيبا ترين توصيف ها را از شهيد و شهادت دارد. درباره شهيد آنقدر از اسلام و از اولياي اسلام روايت شده است که در بحث شهادت، انسان متحير مي شود. در روايتي از رسول اکرم (ص) نقل شده است که قطره اي که از خون شهيد بر زمين بريزد، تمام گناهاني که کرده است، آمرزيده مي شود. مهم تر از آن خصلتي است که مي فرمايد:
شهيد نظر مي کند به وجه الله و اين نظر به وجه الله براي هر نبي و هر شهيد راحت است.
جايگاه شهادت و ايثار در قرآن و روايات:
اي مؤمنان با کافران جهاد کنيد که در زمين فتنه و فساد باقي نماند و آيين همه دين خدا گردد.
همگي به ميدان جهاد حرکت کنيد، چه سبکبال باشيد چه سنگين بار، با اموال و جانهاي خود در راه خدا جهاد کنيد، اين به نفع شماست اگر بدانيد.
آنها که ايمان آورده اند و هجرت کرده اند و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد کردند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها به موهبت عظيم رسيده اند. پروردگار آنها را به رحمتي از ناحيه خويش و خشنودي و باغ هاي بهشتي که در آن نعمت هاي جاودانه دارند، بشارت مي دهد. همواره و تا ابد در اين باغها و در لايه لايه اين نعمتها خواهند بود، زيرا نزد خداوند پاداشي عظيم است.(توبه 20 تا 22 )در راه خدا جهاد کنيد تا رستگار شويد. (مائده /35)
آنان که در راه خدا کشته شدند، خدا هر گز اعمالشان را ضايع نمي کند و آنها را البته به راه سعادت هدايت مي کند و امورشان را اصلح مي فرمايد و در بهشتي که برايشان تعريف کرده، وارد مي کند. (محمد /6- 4)
همانا خداوند جان و مال مؤمنان را به بهاي بهشت خريداري کرده، مؤمناني که در راه خدا جهاد مي کنند که دشمنان دين را به قتل برسانند يا خود کشته شوند. (توبه/11 )
مپنداريد آنهايي که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند. (آل عمران /169)
به آنهايي که در راه خدا کشته مي شوند، مرده نگوييد؛ بلکه آنها زندگان هستند ولي شما نمي فهميد. (بقره /154)
رسول اکرم (ص): مجاهدان در راه خدا، رهبران اهل بهشت هستند.
علي (ع): بالاي هر عمل نيکي، عمل نيک ديگري وجود دارد، تا آنگاه که مرد در راه خدا کشته (شهيد) شود.
امام صادق (ع): در حديثي پيرامون ياران حضرت مهدي (عج) مي فرمايد: آنها از ترس خدا بيمناک هستند که دعا مي کنند شهادت نصيبشان شود.پيامبر اکرم (ص): سخي ترين و بخشنده ترين مردم کسي است که جان و مال خود را در راه خدا تقديم کند.
امام سجاد (ع) فرموده اند: هيچ قطره اي نزد خداوند دوست داشتني تر از دو قطره نيست. اول قطره خوني که درراه خدا ريخته شود ودوم قطره اشکي که در راه تاريکي شب ريخته شود و در اين عمل جز خداي عزوجل، مورد توجه بنده نباشد (يعني خالصانه باشد).
نتيجه گيري:
باقاطعيت مي توان گفت که نظام اسلامي با فرهنگ شهادت وايثار پايدار مي ماند. در غير اينصورت نيز ممکن است بماند، ولي در باطن به تدريج هويت اصيل ديني محو مي شود.
بايد در برنامه هاي صداو سيما، فرهنگ ديني و ارزشهاي فرهنگ شهادت غلبه بيشتري داشته باشد. در هر کجا که نقش تربيتي و فرهنگي انجام مي پذيرد،
بايد بر مبناي دين بنا شود. فرهنگ شهادت يعني مجموعه نظام ارزشي واعتقادي که شهيد شدن و کمال را براي آدمي محقق مي سازد.اگر با نظام تربيتي و فرهنگي بتوانيم به تعداد انسانهاي متکامل و موحد بيفزاييم، فرهنگ شهادت را تقويت کرده ايم.
به گفته امام راحل (ره ): شهادت هنر مردان خداست.
آيين شهادت در اسلام با اديان ومکاتب ديگر فرق دارد. شهادت در اسلام فوزي عظيم و عروجي برين است. شهيد در اسلام زنده است، چون در راه حق قيام کرده است ودر نزد پروردگار منعم است، چون به حق پيوسته است و اين انديشه مبتني بر نصوص ديني و سنن عرفاني است.
اين زنده داشتن شهيد در جهان بيني اسلامي، امر عجيبي نيست. اين از آن روست که شهيد با ايثار جان خويش، با فداکاري و از خودگذشتگي، با سوختن و خاکستر کردن خود قيام به آگاهي و قيام به قسط و عدل مي کند. به حقيقت در حال فراموشي و غفلت، جان و حيات مي بخشد. خود از جان خاکي مي رود، اما به حياتي دنيوي و معقول درمي آيد.
در نتيجه، انقلاب اسلامي ما پرتويي از نهضت حسين است و شهداي انقلاب، جان خود را در راه اسلام و قرآن و احياي ارزشهاي ديني فدا کرده اند، وظيفه همگي زنده نگهداشتن ياد و راه شهداي گرانقدر و تأکيد بر حفظ ارزشهاي آنان است. شهادت، اوج نقطه نهايي کمال انسان در زندگي دنيوي است. به فهم اين رويداد عظيم الهي در زندگي بشر نمي توان دست يافت، مگر اينکه تأملي در ماهيت انسان داشته باشيم. انسان چه ويژگي ها و چه صفاتي دارد که در مرحله اي از حيات طيبه خود از تمام هستي خود مي گذرد و رضايت الهي را از همه رضايت ها و مزيت هاي الهي برتر مي شمارد و جان خود را تقديم مي کند، تا به جانان برسد.
شهيد نمونه بارز و مصداق کامل کمال انساني است.
حضرت امام (ره) مي فرمايد: خون شهيدان، اسلام را بيمه کرده است.
فرهنگ ايثار و شهادت در دامن خود انسانهايي پرورش مي دهد که داراي خصوصيات و روحيات والا و متعالي هستند. داشتن همت بزرگ، برخورداري از روح بزرگ، عزت نفس و روحيه قوي، بزرگواري و بزرگ منشي، زهد گرايي و عدم دلبستگي به دنيا و ... از مهم ترين خصوصيات انسان هاي تربيت يافته در فرهنگ شهادت و ايثار است. فرهنگ ايثار يکي از مفاهيم اساسي و اصولي دين مبين اسلام و از ارزشهاي به جا مانده از سنت حسنه پيامبر اسلام (ص) و امامان هدي (ع) است. ايثارگران نيز وارث تمامي ارزشها و تبلور عيني آرمانهاي مکتب مقدس و دستورات دين اسلام هستند. وظيفه امت مسلمان اين است که ارزش و منزلت ايثارگران را در جامعه محترم شمرده و بر آناني که در راه اسلام از جان خود گذشته اند و فداکاري نموده اند، ارج نهاده شود.
شهيدان به سرور و سالار شهيدان اقتدا کردند و رفتند، به فوز شهادت رسيدند و ما نشستيم و مانديم و تن به حوادث روزگار و تلخي ايام سپرديم.
هر خوبي بالاتر از اوست تا به قتل در راه خدا برسد، شهادت که بالاتر از او نيست. حيات که بالاترين سرمايه است، براي او تقديم کرده است. ديگر از اين نيکوکاري و خوبي نمي شود که بالاتر باشد.
برخي از روشنفکران انقلابي و متفکران اسلامي ايران ياد آور شهادت شده اند و اهميت آن را در جهان بيني اسلامي و در فلاح و رستگاري جامعه و امت کم و بيش گفته اند، که از جمله جلال آل احمد، دکتر شريعتي، استاد مطهري، آيت الله طالقاني و امام خميني (ره) آيين شهادت را در اسلام احيا کردند و باز سازي نمودند. شهادت به مسخ و فراموشي سپرده شده بود و امام راحل آن را زنده و تجديد بنا کرد.
پيشنهادات:
- تقويت روحيه ايثارگري، تکريم ياد شهيدان با بر گزاري محافل و مجالس و قدرداني از خانواده هاي آنان.
- ارج نهادن به مقام شامخ شهيدان با زنده نگه داشتن ياد و خاطرات آنان.
- خدمات رساني به خانواده هاي شهيدان و ايثارگران.
- ايجاد زمينه اشتغال زايي براي ايثارگران و خانواده هاي شهدا.
- توسعه فرهنگ ايثارگري و فداکاري با معرفي نخبگان عرصه ايمان و شهادت در محافل مختلف.
- تاسيس اماکن فرهنگي، آموزشي، هنري براي ايثارگران و جانبازان و خانواده هاي شهدا
- ديدار از خانواده هاي شهدا، زيارت مزار شهيدان در روزها و مناسبتهاي خاص.
سيد خليل سيد علي پور



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان ایلام ,
بازدید : 148
[ 1392/04/21 ] [ 1392/04/21 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 892 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,709,993 نفر
بازدید این ماه : 1,636 نفر
بازدید ماه قبل : 4,176 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک