وصيتنامه
بسم الله الرحمن الرحيم
الذين آمنو و هاجرو و جاهدو في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون.
کساني که ايمان آوردند و از وطن هجرت کرده اند و در راه خدا با مالها و جانهايشان جهاد کرده اند آنان را در نزد خدا مقام بلندي است و آنها از رستگارانند.
پدر و مادرم هم اکنون که اين سعادت نصيب من و نيز چنين افتخاري نصيب شما والدينم شده که فرزند شما در صحنه هاي نبرد حق عليه باطل شرکت کند، من به حکم قرآن بايستي با کفار و مشرکين به مبارزه برخواسته و آنها را از پاي در آورد.
و همچنين جواب به نداي(هل من ناصر حسين بن علي(ع)) که در روز عاشورا سر داد و هنوز او سرور شهيدان حامي اسلام است و منتظر جواب از هر نسل و عصري مي باشد. اسلام محتاج مردان با ايمان ، سلحشور، خون و قيام در تمام ادوار تاريخ مي باشد. از اين رو بر خود واجب شرعي ديدم که با همرزمانم و برادران پاسدار جان برکفم در صحنه تاريخ ساز نبرد حق عليه باطل شرکت کنم و مي دانم که انتخاب چنين راهي لازمه اش جان فشاني و خون دادن است و من خود مي دانم که نهال نوجوان انقلاب اسلامي احتياج به آبياري خون دارد و خون خود را به اسلام عزيز در راه خدا اهداء کردم. (انا للله و انا اليه راجعون ) من متعلق به شما نيستم و شما حق گريه و زاري براي من نداريد که ما همه از خدائيم و به سوي او بازگشت مي کنيم و چه بازگشتي بهتر از اينکه با مجاهدت در راه خدا و احياي دين او به سوي او باشد. به سوي او را من از طريق قرآن برگزيدم. هرچه گويم کم گفته ام که در بسياري از آيات قرآن همه ما دعوت به جهاد و مبارزه شده ايم.
و تو اي برادر و خواهر که منتظري هرچه زودتر ما بر گروه کافران پيروز شويم، مي خواهم که از بعد از من راه خدا را پيش گيريد و هميشه اين دعا را در نمازهاي يوميه براي تمام رزمندگان بخوانيد:
(ربنا افرغ علينا صبراً و ثبت اقدامنا وانصرنا علي القوم الکافرين)
(خدايا بر صبر ما بيفزا و گامهايمان را استوار گردان و ما را بر گروه کافران پيروز بگردان)
والسلام ذبيح الله قريه ميرزايي تاريخ 5/11/59
(مرا ببخشيد نتوانستم بيشتر بنويسم)
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان کرمان ,
برچسب ها :
قريه ميرزايي ,
ذبيح الله ,
بازدید : 190