فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

شب چهار شنبه چهارم مهرماه 1343 در خانواده اي مذهبي در روستاي "سرخکلاء"درمنطقه ي" دشت سر" در شهرستان "آمل "به دنيا آمد. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. او پس از پشت سر گذاشتن دوران طفوليت در مهرماه سال 1351 به مدرسه رفت و دوران ابتدايي را در دبستان امير کبير روستاي محل سکونت گذراند. به تحصيل بسيار علاقه مند بود و با همکلاسي هايش درسها را مرور مي کرد. دوچرخه سواري و فوتبال از بازيهاي مورد علاقه او بود. فتح اللّه همانند ساير بچه هاي روستا از همان سنين کودکي در کار کشاورزي به خانواده کمک مي کرد و گاهي در کوره پزخانه در خشت زدن به ياري پدر مي رفت. تکليف خود را معمولاً در مدرسه انجام مي داد و چون زمين کشاورزي به مدرسه نزديک بود به آنجا مي رفت و مشغول به کار مي شد.
بعد از اتمام دوران راهنمايي و شروع جنگ تحميلي فعاليتهاي خود را معطوف به امور فرهنگي وسياسي کرد. در نتيجه به خاطر فعاليتهاي گسترده از ادامه تحصيل بازماند. در چهاردهم آذر ماه 1360 براي گذراندن آموزش نظامي به همراه بسيجيان ديگر به پادگان آموزشي منجيل اعزام شد. پس از اتمام دوره آموزش يک ماهه در 15 دي ماه به جبهه هاي غرب کشور اعزام گرديد و تا 25 اسفند ماه 1360 به عنوان تک تيرانداز در مريوان بود. با پايان يافتن اولين تجربه در جبهه هاي جنگ به زادگاهش بازگشت اما چند ماهي نگذشته بود که در 11 خرداد 1361 به منطقه جنگي جنوب رفت و با لشکر 25 کربلا در عمليات رمضان (22 مرداد 1361) شرکت کر. در اين مرحله قريب به سه ماه در جبهه ها حضور داشت. در دهم آبان 1361 براي گذراندن آموزش امدادگري به هلال احمر رفت و بعد از يک دوره آموزش يک ماهه در 11 آذر 1361 از سوي هلال احمر به عنوان امدادگر به جبهه اعزام شد. در عمليات والفجر مقدماتي (18 بهمن 61) شرکت کرد و تا سوم اسفند 1361 در جبهه حضور داشت. فتح اللّه در 22 آذر 1362 به عضويت رسمي سپاه پاسداران در آمد.
در اسفند 1363 در عمليات والفجر 6 شرکت کرد. در 13 فروردين 1363 با خانم "مريم محمدي" ازدواج کرد و چند روز بعد از ازدواج عازم جبهه شد و از آن طريق به پادگان امام حسين (ع) تهران براي آموزش فرماندهي اعزام گرديد. چند ماهي مشغول فراگيري آموزش تخصصي فرماندهي بود و بعد از اتمام دوره آموزشي در پادگان شهيد "بيگلو" اهواز به عنوان مسئول آموزش نظامي منصوب شد. مدتي هم جانشيني فرمانده گروهان يگان دريايي لشکر25کربلا را به عهده داشت. در مدت حضور در جبهه چندين بار بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و تعدادي ترکش در بدنش باقي مانده بود ولي حاضر به عمل جراحي نمي شد ومي گفت : «حالا وقتش نيست.» از جمله در 23 مرداد 1363 در پاسگاه زيد بر اثر موج گرفتگي و اصابت ترکش به دست و گردن مجروح و در بيمارستان بستري شد. کميسيون پزشکي با توجه به جراحت دستها، گردن، صورت، پيشاني و سر و گوشها که در اثر اصابت ترکش و موج انفجار پديد آمده، در صد جانبازي او را 30 در صد تعيين کرد. فتح اللّه بعد از بيست و يک ماه حضور مستمر در جبهه هاي جنگ در 22 مرداد 1364 به سپاه آمل منتقل گرديد و مدتي مسئوليت ستاد ناحيه 6 خيبر و مسئول دفتر حفاظت سپاه رادر آمل به عهده داشت.
در سال 1364 فرزندش متولد شد و نام او را حسين نهادند. او به همراه همسر و فرزندش در خانه پدري زندگي مي کردند. به پدر و مادرش خيلي احترام مي گذاشت و مي کوشيد خواسته هايشان را در حد مقدورات بر آورده کند. در فعاليتهاي اجتماعي و مراسم مذهبي فعالانه شرکت مي جست از جمله در سازماني بسيج محله نقش به سزايي داشت. همه را ترغيب به حضور در جبهه مي کرد حتي به عمويش مي گفت : « مسجد و حسينيه مي سازي اما بدانکه ثوابش به اندازه يک روز حضور نيست چون اسلام درخطر است همه ما بايد در جبهه حضور داشته باشيم.» در کنار حضور جبهه در کلاسهاي ايثارگري شرکت جست و تحصيلات خود را ادامه داد. اهل مسجد و نماز شب بود. دوستانش مي گويند :
بعضي وقت ها شب به بيرون سنگر مي رفت بعدها فهميدم که در دل شب به نماز و راز و نياز مي ايستد. به همه سلام مي کرد اگر چه از او کوچکتربودند حتي وقتي برادر کوچکش وارد اطاقش مي شد به احترام از جاي خود بر مي خاست. فتح اللّه بعد از سيزده ماه خدمت در سپاه آمل در 13 شهريور 1365 به جبهه اعزام شد و در يگان دريايي لشکر 25 کربلا مشغول به کار گرديد. بعد از مدتي به عنوان فرمانده گردان علي ابن ابي طالب (يگان دريايي) منصوب شد و در عمليات کربلاي 2 شرکت کرد و به خاطر شايستگيهايي که از خود نشان داد توسط مرتضي قرباني فرمانده لشکر 25 کربلا در طراحي عملياتهاي کربلاي 4 و 5 شرکت داده شد. فتح اللّه در طول زندگي مشترک خود با همسرش بيشتر اوقات را در جبهه گذارند.
قبل از عمليات کربلاي 5 به مرخصي آمد و به همسرش گفت : «مريم خدا خواست که حداقل بار ديگر بيايم شما را ببينم. چون امام زمان (عج) را در خواب ديدم و گفت : بروخانه که آخرين ديدار تو خواهد بود. مريم من از تو راضي هستم اميدوارم که خدا هم از تو راضي باشد.»
فتح اللّه حيدري در عمليات کربلاي 5 شرکت جست و در ساعت 9 صبح روز جمعه رهم 1365 به هنگام عزيمت براي شناسايي خطوط دشمن در عمق 1500 متري داخل خاک عراق مورد اصابت گلوله مستقيم تانک قرار گرفت و به شهادت رسيد.
به فرزندش علاقه بسيار داشت. هنگامي که در جبهه بودم، ديدم که عکس فرزندش را داخل جيبش گذاشته است وقتي که شهيد شد عکس همچنان در جيبش بود. حيدري فرمانده گردان علي ابن ابي طالب (يگان دريايي) با بيش تر از سي و شش ماه حضور مستمر در مناطق جنگي و با سي درصد جانبازي در منطقه عملياتي کربلاي 5 مفقودالاثر گرديد. سرانجام پيکر او در تاريخ 7 مرداد 1374 توسط گروه تفحص کشف و از طريق پلاک هويت شناسايي شد. در 8 مرداد 1374 در شهرستان آمل تشييع گرديد. در زادگاهش روستاي" سرخکلا" به خاک سپرده شد. فتح اللّه به هنگام شهادت پسري يک ساله داشت.
منبع:"فرهنگ جاودانه هاي تاريخ ،زندگي نامه فرماندهان شهيد مازندران"نوشته ي يعقوب توکلي ،نشر شاهد،تهران-1386



وصيت نامه
. . اينک که جمهوري اسلامي ايران مي رد تا رفته رفته شاخ و برگش و ريشه و ميوه اش را به کشورهاي مسلمان نشين و ساير کشور ها پهن وگسترده سازدو مي رود تا محرومين مظلومين جهان را زير شکنجه و اسارت جباران و ستمگران راهيي بخشد. وعده حق تعالي را که فرموده «و نريد ان نُمنَّ علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الولرثين» را تحقق بخشد و حکومت عدل اسلامي را در جهان بر قرار و به جاي ظلم و جور و قتل و غارت و هزاران گناه ديگر، معيار قرآن و قوانين و احکام اسلامي و انقلابي را جاي گزين آن کند، تا در سراسر جهان امتي واحده تشکيل داده و زمينه را براي ظهر حضرت مهدي بقيه اللّه روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء آماده و مهيا کند. پس چه بهتر که با نثار جان خويش از اين انقلاب و اسلام حمايت کنيم و کشته شدن در اين راه را سعادت بزرگي براي خود بدانيم. اين حقير به فرمان الهي حضرت امام روح اللّه و با آگاهي و شناخت کامل به نظام جمهوري اسلامي ايران و جبهه هاي جنگ به سرزمين خون و شهادت و مکان ملاقات با امام زمان (عج) و محل شهادت عزيزاني که جان شيفته شان را همانند ساير شهيدان چون حسين ابن علي (ع) مظلومانه تقديم کرده اند روانه شوم. تا اولاً، سنگرهاي خالي شهدان را پر کنم و همچنين تکليف واجب کفايي را انجام داده و ثانياً با شهادتم در راه حق و رضاي خدا در روز قيامت در مقابل رسول اللّه و امامان معصوم و ديگر شهيدان، سرافراز و سربلند باشم. سفارش من بر شما امت جان بر کف که انقلاب شکوهمند اسلامي نصيبتان شده و فرزندان دليرتان روز به روز و لحظه به لحظه به سوي ديار عاشقان سرازير مي شوند تا از مرز و بوم و حيثيت و ناموس دفاع کرده و با توجه به اينکه نصرت خداوند هر روز ملت اسلامي را قوي تر و مقاومتر مي کند ـ قدر و ارزش اين انقلاب با عظمت و بزرگي رهبري حضرت امام دلادري هاي رزمندان و قدر کساني که برروي تخت هاي بيمارستان بستري هستند و ارزش و اهميت معلولين که شاهدان عيني جنايات سلاطين ظلم و ستم هستند را بردانيد. قدر و مقام و منزلت کساني که در قبرستان ها در زير خاک دفن شده اند و پايه هايي محکم و استوار بوده که با خونشان انقلاب را حافظ بوده اند و با نسب پرچم جمهوري اسلامي ايران بر بالاي مقبره بارگاه هشان خواستار به اهتزاز در آمدن پرچم لا اله الا اللّه در سراسر جهان بدانيد. همچنين قدر خودتان را بدانيد که اسلام را بعد از 1400 سال دوباره زنده کرده ايد و امت اسلام را نجات بخشيده ايد.سعي کنيد در کارهايتان رضاي خداوند و خلق خدا را جلب کنيد تا اعمال نيکتان توشه سفر طولاني را که پيش داريد فراهم کنيد. اما از شما پدر و مادر عزيز و برادران و خواهران و همسرم مي خواهم اگر گناهي از من سر زده مرا عفو نماييد. مخصوصاً دوستان و فاميل و بستگان و بدانيد که اين دنياي نامعلوم زود مي گذرد ولي آن دنيا باقي است که ديگر جايي براي عذر خواهي و بخشش نيست. دوباره از شما پدر و مادر عزيزم مي خواهم که مرا عفو کنيد. چون من نتوانستم آن فرزندي باشم که دل شما را خوش کرده باشد. بلکه هميشه شما را ناراحت مي کردم و نتوانستم آن زحمتهايي را که برايم کشيده ايد را جبران کنم. ضمناً پدر عزيرم و برادران عزيزم بايد چنان فرزندم حسين را ادب کنيد که يک رجايي و باهنر و امثالشان بسازيد. اگر فرزندم به راه راست هدايت شود پاداش شما با خداست و در اين فرصت نماز و قرآن را به او بياموزيد. در خاتمه چند کلامي به همسرم، همچون زينب مقاوم بوده و در تربيت صحيح فرزندم کوشا باشيد. فتح الله حيدري




خاطرات
پدرشهيد :
حتي برادرهاي بزرگ تر در کارهاي خود از او کمک مي گرفتند چون از ديگر همسالان قوي تر و بسيار آرام و صبور بود. بسيار فعال و پر تحرک بود و با بچه هاي ديگر به مهرباني رفتار مي کرد.» فتح اللّه در سال 1355 بعد از اتمام دوره ابتدايي وارد مدرسه راهنمايي روستاي زاهد کلاء بابل شد. تحصيلات دوره راهنمايي روستاي با شروع انقلاب اسلامي مصادف شد و او نيز به راهپيماييها و تظاهرات مردمي پيوست. قبل از رسيدن به سن بلوغ در انجام تکاليف و فرايض ديني اهتام مي ورزيد.
وقتي که مي خواست وارد سپاه شود به او گفتم آيا من لياقت دارم پدر يک سپاهي باشم، گفت : ان شاء اللّه که مي توانيد.» بلافاصله پس از عضويت در سپاه پاسداران عازم مناطق جنگي شد و به طور مستمر در لشکر 25 کربلا با عنوان مسئول دسته و بعد جانشين فرمانده گروهان مشغول خدمت گرديد.

برادرشهيد :
وقتي به سپاه آمل آمد از او پرسيدم کارت چيست؟ گفت دربان سپاه هستم. هميشه مسئوليتهاي خود را از ما پنهان مي کرد.
پدرشهيد:

آخرين روزي که مي رفت نگاه عجيبي به فرزندش حسين کرد. به او گفتم اين نگاه با نگاه هاي ديگرت فرق دارد، بله! من مي روم ولي بر نمي گردم.
«به اتفاق دوازده نفر از رزمندگان تصميم به ترور يکي از فرماندهان سپاه عراق را گرفته بودند. با موتور حرکت کردند ولي توسط ستون پنجم شناسايي شدند.



آثارباقي مانده از شهيد
در نامه اي هدف از حضور در جبهه را اينگونه تشريح کرده است : همسرم! مگر انسان چقدر زنده مي ماند؟ گيرم هفتاد سال زنده بماند و هر چه پيرتر شود علاقه اش به دنيا بيشتر مي شود، مثل درخت کهنسالي که ريشه اش بيشتر در زمين فرو رفته است. حال اين توفيق را به ما داده و نعمت جهاد را در اخيار ما گذاشته و در سعادت را به روي ما گشوده و اين سفره نعمت را براي ما گسترده، چرا از آن استفاده نکنيم. شايد خداوند از ما راضي شود و از گناهان ما در گذرد. همسرم اگر خداوند نظر لطفي به ما کرده و شهادت با اخلاص را به ما عطا فرمود اميدوارم به شما و پدر و مادرم که در راه او از من گذشتيد، اجر شهيد را ارزاني دارد. همسرم! در سختيها، مشکلات و مصائب و شختيها به مادرمان حضرت زهرا (س) متوسل شويد و من نيز علاقه خاصي به اين بانوي مقرب الهي دارم و مطمئنم که شما را ياري خواهد داد. اي عزيزان دنيا به کسي وفا نکرده و نمي کند و براي کسي نمانده و نخواهد ماند و همه نعمتهايي که به ما عطا فرموده وسيله اي است براي آزمايش ما. پس به دنيا دل نبنديد و تا مي توانيد در راهش از جان و مال انفاق کنيد و اگر آرزوي شمشير زدن در رکاب حسين (ع) و سربازي امام مهدي (عج) را در دل داريد پس به ياري امام امت خميني بت شکن بشتابيد. همسرم! حيف انساني که فرشتگان مقرب الهي در برابرش به سجده افتادند، آلوده گناه شود. پس واي بر من، با اين همه گناهانم. مگر خدا رحمي فرمايد. اي کاش کودکي ام را آنگونه که او مي پسنديد بزرگ مي شدم و جواني ام را آنطور که راضي بود سپري مي کردم. ولي اکنون جز حسرت برعمر بر باد رفته چه مي توانم بکنم. همسرم! شما در آغاز زندگيتان هستيد گر چه جدايي از شما خيلي برايم سخت است ولي چه کنم که در جهادم در پي رضاي خدا هستم و او در حديث قدسي فرموده که خود، سرپرست خانواده هاي شهداست. گر چه نوشتن اين جمله برايم سخت است و اشک در چشمانم حلقه زده است. 



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مازندران ,
برچسب ها : حيدري , فتح الله ,
بازدید : 134
[ 1392/05/14 ] [ 1392/05/14 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 142 نفر
بازديدهاي ديروز : 2,705 نفر
كل بازديدها : 3,720,821 نفر
بازدید این ماه : 5,149 نفر
بازدید ماه قبل : 15,004 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک