فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

سال 1344 در روستاي ساروق در استان مرکزي چشم به جهان گشود. از کودکي رفتاري مؤدبانه اي داشت .او علاوه بر تحصيل درکار کشاورزي به پدرش کمک مي کرد.
نوجواني اش را در مدرسه راهنمايي محل سکونت و زادگاه خود به تحصيل اشتغال داشت و از آن پس با پيروزي انقلاب اسلامي عضو بسيج شد .مدتي بعد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عضو ثابت شد.
از خصلتهاي اخلاقي و عاطفي عالي برخوردار بود و هر وقت به مرخصي مي آمد به ديدار تمامي اقوام و دوستان مي رفت,حتي اگر مرخصي کوتاه مدتي داشت , به بيمارستان جهت عيادت و دلداري مجروحين مي رفت . کتاب هاي مذهبي و اخلاقي مطالعه مي کرد که يکي از آثار آن برخورد مهربانانه با خانواده و نزديکانش بود.
فعاليت هاي اجتماعي ,مذهبي و سياسي را از زمان شروع انقلاب اسلامي در سن چهارده سالگي در سال 1357 آغاز کرد وتا آخر عمرش يکي از فعالترين چهره هاي استان در اين زمينه ها بود. حضور مستمر در جبهه باعث غفلت او از مسائل ديگر نبود؛در سال 1362 ازدواج کرد که ثمره ي اين ازدواج يک دختر است.
حضور دشمنان را در خاک ايران اسلامي برنمي تابيد,براي او حضور دشمن در نقطه اي از خاک وطنش غير قابل تحمل بودو درد آور .
تأکيد زيادي براي نابودي و بيرون راندن دشمنان از خاک کشورمان داشت .هنگام رفتن به جبهه سفارش ايشان اين بود که به فکر من نباشيد بلکه به فکر اسلام باشيد و براي پيروزي اسلام و سلامتي امام خميني دعا کنيد. اوهمواره به ملت و مسئولين داشتن وحدت و اخلاق اسلامي و حمايت از اسلام و قرآن و برداشتن سلاحش و مبارزه با دشمنان اسلام و نابودي صدام را سفارش مي کرد. ششم اسفند 1365نقطه پايان زندگي سراسر افتخار اين سردار بزرگ ايران اسلامي است .
در اين روز او با رزم جانانه و شگفت انگيز خود به همراه نيروهاي تحت فرماندهي اش در عمليات بزرگ کربلاي 5 ضربات مهلکي به متجاوزان وارد کرد وبه شهادت ,آرزويي که سالها دنبالش دويده بود ,رسيد.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران اراک ومصاحبه با دوستان وهمرزمان شهيد

 


 

وصيت نامه
بسم رب الشهدا و الصدقين
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و ان اميرالمومنين علياً حجت الله و ان فاطمه الزهرا سيده نساء العالمين و اشهد ان مولانا امام الحسن و ان مولانا ابا عبدالله و ان مولانا زين العابدين و ان مولانا محمد بن علي الباقر و ان مولانا جعفربن محمد الصادق و ان مولانا موسي بن جعفر الکاظم و ان مولانا علي بن موسي الرضا و ان مولانا محمد بن علي التقي و ان مولانا علي بن محمد الهادي و ان مولانا حسن بن علي الزکي العسکري و ان سيدنا مولانا صاحب الزمان. اوليا الله و حجج الله علي عباده و امناء في بلاده و اشهد ان الموت حق و ان القبرو السئوال النکير و منکر حق و ان الحساب و الکتاب و ان الميزان و البعث و المعاد حق و ان الله رئوف ما يعبدونه لطيف المجير.
با سلام به پيشگاه حضرت رسول اکرم (ص) و وصي بر حقش حضرت علي ابن ابيطالب (ع) و فرزندان مجاهد و بزرگوارش بالالخص حضرت مهدي (عج) پرچم دار و عدالت گستر جهاني و با سلام به محضر امام عزيزمان خميني کبير اين سلاله پاک نبي اکرم به عنوان نعمتي بزرگ خداوند براي ما بندگان اين عصر ارزاني نمود.
سلام به آن مؤمناني که مصداق آيه هاي شريفه را تحقق بخشيدند و در تحقق مقاصد عالي قرآن و اسلام از اهدا مال و جان و فرزند دريغ نورزيدند و به نداي هل من ناصر ينصروني حسين زمان ,بت شکن تاريخ جواب مثبت دادند و عاشقانه و مؤمنانه سوي خالقشان قدم نهادند و بهشت را با جان خود و مال و فرزند مبادله و معامله کردند .چرا که وعده خدا حق است در سوره توبه آيه 111 مي خوانيم: انالله اشتري من المومنين باموالهم و انفسهم ...
همانا خداوند جان و مال مومنان را با بهشت اين وعده بزرگ حق و جايگاه اولياء خود معامله مي کند . مژده بر آن مؤمناني که با اعزام فرزندانشان و مالشان در نزد خداي بزرگ اجري عظيم را شامل شدند، چرا که با ريختن خون شهيد و با ريختن اولين قطره خون شهيد گناهان او از بين مي رود و جزء اولياء خاص قرار مي گيرد و در مرحله دوم با ريختن دومين قطره خون شهيد گناهان خانواده او از بين خواهد رفت و از اين همه گذشته در مقابل خالق کائنات اين جان مال و زر و برق هاي دنيوي بي ارزش و پوچ مي باشد و به هيچ دردي نمي خورد . ما با مفاصد شوم استمار که همانا مبارزه با اسلام مي باشد مبارزه و جهاد مي کنيم تا ماحصل رزمندگان اسلام و به لطف خداوند متعال آخرين ضربات مهلک خود را بر پيکر آمريکا و عروسک مفلوکش صدام وارد آوريم و به دنيا اعلام بداريم که اسلام دين حق است و شکست بردار نيست . چون پيروزي را توپ ها و تانک ها نمي آورد بلکه خون ها مي آورد و چه کسي ياراي ايستادن در مقابل شهادت هاي اين جانثاران خداوند ومهدي (عج) است .
در مقابل خون ها و آرمانها از خود گذشتگي ها اثر ونتيجه دارد.
من مي روم و با کاروان حسينيان به نداي رهبرم پاسخ مثبت دهم ,مي گويم که اي حسين جان اگر در روز عاشورا نبوديم که تو را ياري دهيم اما الآن هستم که به فرزند برومندت امام امّت لبيک گويم . اي امام عزيز کاش صد جان داشتم و صد بار در راهت که همان راه اسلام است جان مي دادم .
و اما اي منافقين کور دل و اي حاميان خط طاغوت بدانيد که امروز ماهيّت شما بر عموم مشخص شده است و ديگر حناي شما رنگي ندارد و اين امت شهيد پرور تمام و کمال از جنايات و خيانت هاي شما آگاه شده اند .
ننگ بر شما که جز تفکر منافع خود چيزي ديگر در نظر نداريد و اي گول خوردگان که از هيچ چيز، خبر نداريد و در راه طاغوت و شيطان قدم برداشته ايد؛ از گمراهي و ضلالت بيرون آييد و برگرديد که در توبه به روزي شما باز است و خداوند توبه کنندگان را دوست مي دارد ,به آغوش اسلام برگرديد و خدا را ياري کنيد.
ان تنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم. خداوند را ياري کنيد که خدا شما را ياري و ثابت قدم در راه آمال و اهداف خود بدارد.
و اما ننگ و نفرين بر شما که با هدايت يافتن به سوي شيطان , خود و اربابانتان را روسياه کرديد و عمري که در اين دنيا جهت آزمايش خداوندي داشتيد تباه و بي خود گذرانديد که خشم اين امت شهيد داده و قهرمان و خشم خداوندگار هستي بدرقه راهتان خواهد بود. چرا که قعر جهنم که همانا اسفل السافلين مي باشد در انتظار شماست.
اي ديو صفتان امريکايي و نوکران داخلي که چشم به اميد برگشت اين دزدان و غارتگران بيت المال و دشمنان اسلام داريد. بدانيد که مرگتان فرا رسيده و در درياي خشم و عذاب خداوند غرق خواهيد شد.
در فضاي ذهنم دو گروه را تصور مي کنم: يکي آدميان زميني و ديگري شهداي سماوي. حال هردومخلوق خدايند اما به اندازه اي که درک مي کنم، دلم مي خواهد با دسته دوم باشم. ولي وابستگي ها به دسته اول مانع مي شوند حتي در جبهه، حتي در شب حمله، حتي در گرماگرم حمله، حتي در صداي مهيب خمپاره ها و کاتيوشاها و مسلسل ها و زنجير تانک ها و سوزش گلوله ها و تاريکي شب و غوغاي ملائک و... گمان کردم که شهادت با جبهه رفتن حاصل مي شود. ولي اشتباه کردم ؛با اخلاص رفتن حاصل مي شود.
به کجا رفتن مهم نيست با خلوص رفتن خيلي مهم است. تمام پاداش ها به آن کاري که با اخلاص باشد تعلق مي گيرد. انما الاعمال بالنيات و لکل امر مابري ـ گاهي فکر مي کنم مي بينم غريب 100 نفر از دوستانم يکي پس از ديگري کوله بار را بستند و رفتند. هر آن چه داشتند تسليم حق کردند ولي من بيچاره هنوز غرق در جبرهايي هستم که شايد سودي به حالم نداشته باشد و گرفتار جبرهايي هستيم که ارزش وجودشان از ما خيلي خيلي کمتر است.
ما هرچه داريم به دل کوبيده ايم و آنها هرچه داشتند به گل کوبيدند و رفتند. الدنيا رأس کل خطئيه ـ خداوندا با شهادت سرافرازم کن.
شادمانم که از اموال دنيا چيز فراواني ندارم. بدانيد که رفتن من به جبهه از روي ميل و اختيار بوده و هيچکس مرا وادار به اين کار نکرده که به جبهه بروم و آرزوي ديرين من شهادت و رسيدن به محضر حضرت ابا عبدالله و ياران خاص وي بوده است. و اميدوارم که به اين توفيق و فيض بزرگ شهادت نائل شوم.
از خانواده ام انتظار دارم پس از شهادتم اسلحه ام را برداريد و به ياري امام بشتابيد و بر عليه کفر مبارزه کنيد و حتماً سنگرم را پر کنيد که امامم اين امر را واجب کفايي اعلام نموده است.
در پايان مراتب ادب و سلام را خدمت پدر و مادر بزرگوارم عرض مي کنم و اميدوارم که از زحماتي که در راه و تربيت من متحمل شديد و رنج ها کشيديد را بر من ببخشاييد اما خوب وظيفه و تعهد ايجاب مي نمود کهدشمن را از خانه وکاشانه بيرون کنيم و اميدوارم که مرا حلال کنيد. مادر عزيزم اميدوارم از دعاي خيرتان امام و يارانشان را فراموش نکنيد. مادرجان حلالم کن خواهر مهربانم سلام عرض مي کنم و سلامت و پيروزي شما را از خدا مسئلت دارم و اميدوارم که هم چون زينب (س) بعد از من در راه اهداف مقدس اسلام تلاش و کوشش بنمايي و اين خون من و همسنگرانم است که اسلام را به پاي داشته است و اين شما هستيد که بايد راه را دنبال کنيد.
خدمت برادرانم محمد و حسن با خانواده و برادرزاده ها سلام مي رسانم و آنان را احوالپرسم و اميدوارم که خطم را تا آخر ادامه دهيد. عموها را يک به يک سلام مي رسانم و طلب حلاليت مي نمايم .

خدمت همسرم سلام مي رسانم و اميدوارم که هم چون اهل بيت حسين (ع) در راه ادامه هدف هايم که همانا اهداف اسلام و قرآن مي باشد.
نهايت کوشش را بکنيد و از شهادت من نگران نشويد و هيچ کدام از اعضاي خانواده ام لباس سياه بر تن نکنند و در مقابل کفار و منافقين گريه نکنيد.
کتاب هايم را به کتابخانه مسجد امام حسين (ع) بدهيد تا مورد استفاده عموم قرار گيرداما در اختيار همسرم باشد. حداقل پنج ماه نماز برايم بگيريد و يک ماه روزه هم برايم بگيريد. از برادران و خواهرم و پدر و مادرم و همسر وفادار و مؤمن خود مي خواهم که مرا حلال نماييد و از کوتاهي هايم بگذرند و هيچ گاه از دعاي خيرشان بي نصيبم ننمايد. مرا در جمع شهيدان ساروق دفن کنيد با از دعاي مردم ساروق بهره ببرم و نشانه اي باشد بر اين که جز خدمت قصدي نداشته ام و جز سربلندي و ايمان محکم و ترقي براي ساروق خيري نمي خواهم .
پدر بزرگوارم شما زحمت مرا فراوان کشيديد و هنوز هم فراوان تحمل مي کنيد ,اميددارم من از محبت و زحمات شما بتوانم حق شناسي کنم.
خواهر و مادر مهربانم از شما انتظارم اين است که در عزايم قهرماني نشان بدهيد و مثل حضرت زينب (س) مقاومت نشان دهيد و مهمانان را با روي باز و لبخند پذيرايي کنيد و همه را همچون شيري دلداري بدهيد.
همسر مهربانم من براي تو رنج فراوان و زحمت زيادي در زندگي مان فراهم کردم که جداً طاقت فرسا بود اميدوارم مرا حلال کنيد.
از کليه فاميل برايم حلاليت بطلبيد. والسلام حسين علي پور

 




خاطرات
قدرت الله نعيمي:
زماني که عمليات والفجر هشت شروع شد اين شهيد در مرخصي بود و در منزل ما حضور داشت و مشغول صرف نهار بودند ناگهان از راديو صداي مارش حمله به گوش رسيد که ايشان قبل از اين که غذا خوردن را به اتمام برساند يکباره با شادي و مسرت خاصي از جا برخاست و گفت: بايد بروم سپاه تا مقدمات اعزام به جبهه ام را فراهم کنم.
شهادتش ما را بيش از پيش در راه رسيدن به پيروزي نهايي بر کفر جهاني مصمم تر نمود و باعث شد که در اين زمينه بيشتر احساس مسئوليت بنمائيم.


برادر شهيد:
در زمان کودکي رفتاري مودبانه داشت . نوجواني را هم در مدرسه راهنمايي محل سکونت و زادگاه خود به تحصيل اشتغال داشت . از آن پس با پيروزي انقلاب اسلامي عضو بسيج محل شد و بعد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عضو ثابت گرديد.
از روحيات اخلاقي و عاطفي عالي برخوردار بود و هر وقت به مرخصي مي آمد به ديدار تمامي اقوام و دوستان مي رفت هرچند که مرخصي کوتاه مدتي داشت و اکثر اوقات به بيمارستان جهت عيادت و دلداري مجروحين مي رفت. کتاب هاي مذهبي و اخلاقي را زياد مطالعه مي کرد. برخوردي با مهربانانه و دوست داشتني و مذهبي با خانواده و ساير نزديکانش داشت.
حضور دشمنان اسلام يعني بعثيان کافر در خاک وطن اسلامي مان براي ايشان بسي ناراحت کننده و درد آور بود و تاکيد زيادي جهت نابودي و بيرون راندن آنها از خاک کشورمان داشت.
هنگام رفتن به جبهه سفارش ايشان اين بود که به فکر من نباشيد بلکه به فکر اسلام باشيد و براي پيروزي اسلام و سلامتي امام خميني دعا کنيد.
شهادت اوهمه را در راه رسيدن به پيروزي نهايي بر کفر جهاني مصمم تر نمود و باعث شد که در اين زمينه بيشتر احساس مسئوليت بنمائيم.
داشتن وحدت و اخلاق اسلامي و حمايت از اسلام و قرآن و برداشتن سلاح شهداو مبارزه با دشمنان اسلام و نابودي صداماز مواردي بود که او تاکيد داشت.



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مرکزي ,
برچسب ها : علي پور , حسين ,
بازدید : 282
[ 1392/05/15 ] [ 1392/05/15 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,140 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,711,241 نفر
بازدید این ماه : 2,884 نفر
بازدید ماه قبل : 5,424 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک