سال 1344 در خانواده اي متدين در اردکان ديده به جهان گشود . دوران کودکي را با تربيت اسلامي پدر و مادر طي نمود. براي تحصيل به دبستان صدرآباد رفت و تمامي مراحل تحصيل را به خوبي و موفقيت پشت سر گذاشت.
در دوران تحصيل خود لحظه اي از فعاليت هاي انقلابي و فرهنگي غافل نبود . او دوشادوش ديگر يارانش براي پيشبرد انقلاب شبانه روز تلاش مي کرد . در محافل و مجالس مذهبي حضوري چشمگير داشت و به مبارزه در راه اهداف الهي و اسلامي عشق مي ورزيد.
علاوه بر جديت در کارها، از اخلاق حسنه اي نيز برخوردار بود، بدين سبب همه شيفته روش و منش او بودند. پس از پيروزي انقلاب و آغاز جنگ تحميلي به جمع بسيجيان جان بر کف پيوست و براي گذراندن دوره ي آموزش نظامي به مرکز آموزش سپاه در استان يزد رفت . بعد از آن به جبهه رفت و بعد از مدتي وارد سپاه شد.
بعد از آن بيشتراوقات عمرش را در جبهه ها گذراند و در عمليات والفجر مقدماتي، والفجر هشت، بدر، خيبر، قدس پنج و کربلاي چهار حضور يافت و در نهايت در عمليات کربلاي پنج در حالي که معاون واحد اطلاعات و عمليات تيپ 18 الغدير بود به کاروان شهدا پيوست.
در بخشي از وصيت نامه ا ش مي خوانيم:
خدايا: مي دانم تو راه حق را به من نشان دادي، ولي من نتوانستم تا حد توان براي اسلام و مسلمين خدمت کنم. خدايا چگونه جواب مردم را بدهم؟ مردمي که براي پيشبرد اسلام و آزادي مستضعفين اين همه زحمت مي کشند. جوانان خود را فداي اسلام مي کنند. اما من چه کار مي توانم بکنم، تنها يک جان دارم که فدا مي کنم، اين هم اگر مورد قبول خداوند قرار گيرد.
اي جوانان، مادران و پدران، مبادا يک لحظه از روحانيت جدا شويد و امام را تنها بگذاريد و مطمئن باشيد اگر از روحانيت جدا شويد دوباره ابر قدرتها بر سر شما مسلط مي شوند و اين همه که شهيد داديم، خون اين شهيدان پايمال مي شود.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامورايثار گران يزد ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان يزد ,
برچسب ها :
دهستاني ,
حسين ,
بازدید : 234