فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

سال 1344 در خانواده اي متدين و اهل تقوي در يزد ديده به جهان گشود و با تربيت اسلامي والدين رشد يافت. هنوز 6 بهار از عمرش نگذشته بود که پدر بزرگوارش را از دست داد و دوران تحصيل خود را با غم نبود پدر و مشکلات دوران يتيمي آغاز نمود ولي چون محمد از هوش و ذکاوتي سرشار و صبري عظيم برخوردار بود با جديت تمام، تحصيل را آغاز نمود و همواره در طول تحصيل شاگردي ممتاز به شمار مي رفت و تمامي مراحل تحصيل را با نمرات عالي طي مي نمود. وي بيشتر اوقات عمر پر برکتش صرف مطالعه و کارهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي مي شد. ايشان لحظه اي از اوقات خود را بيهوده صرف نمي کرد. در سال آخر دبيرستان مادر بزرگوارش از دنيا رفت و محمدعلي نزد برادرش به ادامه زندگي مشغول شد. در همين ايام در آزمون سراسري شرکت نمود و در دانشگاه اهواز در رشته پزشکي پذيرفته شد. با وجود تحصيل در دانشگاه دوباره فعاليت هاي مذهبي و سياسي خود را در دانشگاه شروع کرد و در همان آغاز تحصيل سرآمد تمامي دانشجويان گشت.
محمدعلي در دانشگاه سمبل مبارزه و مقاومت با رژيم پهلوي بود و در مقابل هجوم افکار پليد غرب زده ها مقاومت مي کرد. در اواخر سال 1356 اعلاميه حضرت آيت الله صدوقي مبني بر تحريم عيد نوروز رابا خط زيبا نوشته و منتشر ساخت و اولين اعلاميه برگزاري مراسم چهلم شهداي تبريز را در يزد منتشر نمود. شهيد رهنمون در مبارزات انقلاب يار و مددکار مردم محروم شهرش بود و در تمامي فعاليت هاي انقلابي حضوري چشمگير داشت و زماني که حادثه زلزله ـ طبس پيش آمد در کنار مبارزاني چون رهبر معظم انقلاب, شهيد صدوقي و شهيد هاشمي نژاد به کمک زلزله زدگان رفت . حکومت شاه چون نمي خواست اين حادثه به نفع روحانيت تمام شود، امدادرساني به حادثه طبس را به خود نسبت داد اما شهيد رهنمون طي مصاحبه اي با راديو بي.بي.سي که به زبان انگليسي پخش شد، اين حيله رژيم را فاش کرد و اظهار نمود که کمک رساني به اين حادثه فقط به دستور آيت الله خميني بوده و هيچ کس در اين جريان دخالتي نداشته است.
دکتر رهنمون پس از پيروزي انقلاب و بازگشايي دانشگاه ها به اهواز رفت و به ياري مردم محروم آن منطقه مشغول شد. چند ماهي به پايان تحصيلات و دريافت درجه دکترايش نمانده بود که جنگ تحميلي آغاز شد و ايشان چون ساير فرزندان اين خطه به جبهه عزيمت کرد و سپس به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و مسئوليت بيمارستان ولي عصر را پذيرفت .بعد از آن بيمارستان نجمه تهران را تجهيز و توسعه و ساماندهي نمود و به جذب متخصصان با تقوا و متعهد همت گماشت.
فردي وارسته و خود ساخته بوده و با تربيت اسلامي که داشت هميشه در مسير حق گام برمي داشت. او انساني بي آلايش بود و از تجملات گريزان، هميشه و در همه جا به فکر مردم محروم و مستضعف بوده و لحظه اي از عبادت و خوف الهي غافل نبود.
فعاليتها و نقش كليدي شهيد دكتر محمد علي رهنمون درجنگ و مناطق جنگي:
در بدو ورود به سپاه مسئوليت بيمارستان ولي عصر ( آسايشگاه ولي عصر فعلي ) به ايشان سپرده شد و چون سپاه به يك بيمارستان مجهز كه جوابگوي نيروهاي سپاه و مجروحين جنگي باشد, احتياج داشت، شهيد دكتر رهنمون بيمارستان نجميه تهران را براي سپاه مجهز نمود و در گسترش و سازماندهي بيمارستان سر از پا نشناخت و با كوشش و تلاش پيگير از  اطراف و اكناف كشور پزشكان متعهد و حزب اللهي را شناسائي و جذب نمود و اين بيمارستان اكنون از مراكز پزشكي سپاه است.
در مدتي كه شهيد دكتر رهنمون سرپرستي بيمارستان نجميه را به عهده داشت ,هفته اي چند شب هم به عنوان پزشك كشيك در بيمارستان مي ماند و كار مي كرد و در ضمن در تمام عمليات نظامي در منطقه جنگي حضور مي يافت و به درمان مجروحين سپاه مي پرداخت . بعد از سرپرستي بيمارستان نجميه تهران ايشان به انديمشك رفت و بيمارستان شهيد كلانتري انديمشك را كه از مجهزترين بيمارستانهاي منطقه جنگي بود, پايه گزاري كرد و در توسعه و گسترش آن كوشيد كه در زمان جنگ پذيراي تعداد زيادي از مجروحين جنگي بود .
روي هم رفته در طول جنگ تحميلي يا در جبهه بود و يا در بيمارستانها و مراكز درماني در رابطه با امداد و درمان مجروحان و معلولين جنگي بود. آخرين سمت وي هم رئيس امور بهداشت و درمان ستادمشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود.
قبل از عمليات والفجر 6 به جنوب رفت و در بيمارستان بزرگ صحرائي خاتم الانبياء كمر به درمان سپاهيان اسلام بست و در سپيده دم 6 اسفند ماه 62 13در اثر بمباران وحشيانه دشمن بعثي در حال نماز صبح در منطقه جفير به درجه رفيع شهادت نائل و به لقاءالله پيوست.
او در بخشي از پايان نامه اش مي نويسد:در شرايطي پايان نامه خود را به اتمام مي رسانم كه نظاره گر جنگ تحميلي و تجاوزگرانه امپرياليسم, توسط مزدوران بعثي عليه انقلاب اسلامي مي باشيم . شرايطي كه هرروز شهرهاي خوزستان بمباران مي شود و حتي محيط دانشگاه و بيمارستانهايمان از خطر بمباران و خمپاره هاي دشمن متجاوز, مصونيت ندارد ، در اين ميان ما شاهد ويراني شهرها و شهادت و آوارگي هزاران پير و جوان هستيم.
استكبار جهاني و در رأس آن آمريكا با شكست مفتضحانه اش در ايران ، با تلاشهاي مذبوحانه وبا افروختن آتش جنگ و تشنج هاي داخلي مي كوشد تا انقلاب اسلامي را در نطفه خفه كرده و از گسترش و صدور آن به كشورهاي اسلامي جلوگيري كند ولي امت ما با توكل به خدا و با پايداري و انسجامش راه خويش را انتخاب كرده است ، راهي كه سرانجامش سرنگوني ابرقدرتها و پيروزي اسلام بر كفر است .
با آرزوي تداوم و گسترش هر چه بيشتر انقلاب اسلامي تا رهائي كامل مستضعفين و تشكيل حكومت جهاني مهدي (عج ).
پس از فارغ التحصيلي براي انجام خدمت وظيفه به تهران آمد و همكاري خود را با سپاه پاسدارانانقلاب اسلامي  آغاز نمود . در همان ايام يكي از دوستانش در ملاقاتي با او به شهيد دكتر رهنمون پيشنهاد مي كند كه در امتحان پذيرش دستياري جهت اخذ تخصص شركت كند اما ايشان قبول نمي كند و در جواب مي گويد: فعلاً مملكت نياز دارد كه من در اينجا و به عنوان پزشك عمومي خدمت نمايم .
در نامه اي كه در تاريخ 4/5/1362 از او موجود است اينگونه مي نويسد: در اين لحظه از خداي بزرگي طلب عفو و بخشش دارم و استغفار مي كنم .هيچ وقت در حد خودم وظايف اسلاميم را ادا نكرده ام .اينهم يكي ديگر از الطاف بي نهايت خداوندي بود كه در زندگي نصيبم شده ،به حمدالله ماه رمضان پرفيض و بركتي را گذراندم در اين مدت در بيمارستان نجميه مشغول به كار بودم .
  ايشان پيش از شروع عمليات والفجر 6 به جبهه رفت و در بيمارستان بزرگ صحرايي خاتم الانبياء(ص) به درمان رزمندگان مجروح پرداخت و در روز 6 اسفند ماه 1362 در حال اقامه نماز بر اثر بمباران هوايي دشمن به سوي معبود شتافت.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامورايثار گران يزد ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد








خاطرات
نرجس کاميار, همسر شهيد:
من در سفري به بيمارستان شهيد کلانتري انديشمک همراه شهيد بودم مدت سه ماه و در همان محوطه بيمارستان در منزلي زندگي مي کردم که از نزديک شاهد فداکاري هاي همسرم بودم. طي چند عملياتي که در فروردين و ارديبهشت و خرداد ماه سال 1362 انجام شد و عده زياد مجروحيني که به بيمارستان آورده مي شدند خاطرات ماندني برايم يادگار است.
وقتي هلي کوپتر شنوک که حاصل مجروحين بود روي باند داخل محوطه بيمارستان مي نشست ايشان به سرعت به طرف آن مي رفت سر برانکاردها را مي گرفت به سرعت به داخل بيمارستان مجروحين را منتقل مي نمود و سريع آستين خود را بالا زده اولين کسي که خون مي داد خودش بود. شايد کمتر شبي وقت براي خوابيدن پيدا مي کرد و شايد فرصت بسيار اندکي براي لقمه اي غذا.
به خاطر خصوصيات اخلاقي و تواضعش پزشکان زيادي را به بيمارستان جذب کرده بود تا آنها را ساعت ها در اتاق عمل و بالاي سر مجروحين به خدمت بگيرد بعضي پزشکان که چندان تعهدي نداشتند مي گفتند فقط به خاطر رهنمون مي آئيم. واقعاً جذب بعضي پزشکان متخصص به خصوص جراحي مغز و اعصاب که بسيار نياز بود چندان کار ساده اي نبود.
البته همسرم آن جا مواجه با بعضي قدر نشناسي ها شد که دل صبور و درپاي او چقدر زيبا مقاومت مي کرد و دم برنمي آورد. و براي من ديدن و تحمل آن صحنه ها هم سخت بود هم عبرت آموز. شايد فقط سه سال با هم زندگي کرديم ولي او من را براي سالهايي سخت آماده و مقاوم کرد تا الان شاهد ديدن فرزند موفق مان زهرا باشيم.
زهرا اينک دانشجوي سال دوم پزشکي دانشگاه تهران است اين راه با عشق انتخاب نموده است تا ياد پدرش را زنده نگه دارد وگام در جاي گام هاي استوار او بگذارد. در باره نام دکتر رهنمون بر سر زبان ها بيندازد. دوباره جامعه پزشکي شايد ديگر پزشکي فعال، دلسوز و فداکار باشد.
چقدر مشتاقم آن روز را ببينم و يقين دارم شهيد آگاه و شاهد اين لحظات است.

پدرهمسرشهيد:
خيلي از خدا عمر نگرفته بود اما همان عمر كوتاه پر از نكات ارزشمند مي باشد.
وقتي به خواستگاري دختر من آمد, گفت: من يك پاسدار هستم و در بيمارستان سپاه به عنوان تزريقات كار مي كنم. نگفت كه من پزشك هستم و فارغ التحصيل مي باشم . در آن ايام دوران انقلاب و وارستگي بود.
از طريق مدرسه دخترم با ايشان آشنا شده بود وبا14 سكه به عنوان مهر با دختر من ازدواج كرد.
برادر ايشان كه از يزد آمد, گفت: آقاي كاميار سر شما كلاه رفته, در يزد وقتي به خواستگاري مي روند 300 كيلو باقلوا و قطاب و غيره بايد ببرد خانه ي عروس.گفت شما چيزي نخواستي ؟ گفتم : نه ما با خدا معامله كرديم و خواستيم سيره فاطمه الرهزا (س) را عملي کنيم.
بعد از مدتي متوجه شديم ايشان پزشك است ودر بيمارستان نجميه و بيمارستان بقيه الله و بيمارستان ايرانشهر مسئوليت دارد.
از او پرسيدم چرا به ما چيزي نگفتي ؟ گفت : مي خواستم پزشك بودن من تاثيري در تصميم شما نداشته باشد , عنوان من شما را گول مي زد. اين از مشخصات انسان با كمال و معتقد بود .يكسال از ازدواج ايشان گذشته بود سرزده به منزل دخترم رفتم 25 اسفند بود ، ديدم دكتر وسط اتاق نشسته و در روبروي او لوبيا ،عدس ، زردچوبه و غيره بود.دخترم گفت:مي گويد هرچي زياد داري بياور خمس و زكات آن را بدهيم.

يكي از دوستان شهيد كه مدتي در اهواز به عنوان پزشك مشغول خدمت بود,در مورد خصوصيات اخلاقي شهيد دكتر رهنمون چنين ميگويد :خصوصيت بارز شهيد دكتر رهنمون تواضع وي بود ,به طوري كه بنده تاكنون از دوستان و آشنايان به افتادگي و فروتني ايشان كسي را نديده ام و با وجود اينكه سه سال از من بزرگتر بود اما رفتار او طوري بود كه احساس مي كردم هم سن و سال بنده است . از شهيد رهنمون چيزي بگويم و آن اينكه عاشق جبهه و امام بود . در وهله اول يك بسيجي و بعد يك پزشك بود و با وجود اينكه در اوائل جنگ به همراه ايشان در نزديكي نيروهاي عراقي بوديم اما آرامش عجيبي داشت. وضو مي گرفت و نماز و دعا مي خواند و من احساس مي كردم كه ايشان با اين روحيه ماندني نيست و هميشه دنبال شهادت بود .





آثار باقي مانده از شهيد
...به هرحال بايديكي از دو برنامه راانتخاب كنم, انشاءالله كه خدا به من ياري كند تا تصميمي بگيرم كه رضايت او در آن باشد و اين مسئله خود به خوبي گوياي تسليم بودن او در برابر رضاي حق مي باشد . يكي از گفتارها و اعتقادات شهيد دكتر رهنمون اين جمله بود كه تخصص بدون تعهد هيچ ارزشي نمي تواند داشته باشد .
از موسسين انجمن اسلامي پزشكان اهواز به شمار مي رود .
 
درسال تحصيلي 1360-1359 از دانشكده پزشكي اهواز فارغ التحصيل شد و مقدمه پايان نامه دكتراي خود را بدين شرح نگاشت:
سخنان آيت الله خاتمي پيرامون شهيد آيت الله صدوقي
آيت الله خاتمي در باره شهيد آيت الله صدوقي چنين مي گويد: آيت الله صدوقي يک جهات مشترک با همه علماء و روحانيون مثل اين مسئله که روحانيون در خدمت مردم هستند و در تربيت و ارشاد مردم نقش مهمي را ايفا مي کنند.
اين جهات مشترک هم در مرحوم آيت الله صدوقي به حد کمال بود. علاوه بر اين در ايشان يک ويژگي هاي خاصي است که مي توان گفت در روحانيت شيعه کم نظير مي باشد و آن عبارت از اين است که ما آيت الله صدوقي را آن طور که شناختيم و ديديم در سنين بالا هم مشغول رسيدگي به امور اجتماعي مردم بود و پس از اينکه ايشان سنين کودکي را گذراندند تا آخر عمر پر برکتش در خدمت خلق بوده و هميشه مردم از وجود ايشان استفاده مي کردند.
وقتي که زندگي آيت الله صدوقي را مطالعه مي کنيم مي بينيم از اول جواني که وارد طلبگي شد و معمولاً در آن موقع طلبه جز اينکه درس بخواند و مطالعه کند کار ديگري ندارد اماايشان در همان اوائل ورود به طلبگي در تحصيلات طلبگي با استعداد سرشاري که داشتند خوب درس مي خواندند و در همان وقت هم کارهاي جانبي ديگر در خدمتگزاري به اسلام و به خلق داشت. مثلاً در امور طلاب از طرف مراجع تقليد ماموريت داده شده بود که به کارهاي طلاب رسيدگي کنند، و شهريه هاي آنها را بپردازند و به مسکن طلاب توجه کنند. ايشان جدا در کارهاي حوزه بسيار موثر و مفيد بودند.
همين طور در سير زندگيش مي بينيم چه گام هاي مثبت و مفيدي در جهت خدمت به مردم برداشته است.
يکي از ويژگي هاي آيت الله صدوقي که باعث شهرت ايشان در ايران و جهان شد همان فعاليت هايي است که در زمان طلبه گي شان انجام دادند.
ايشان در برخورد با طلاب يک محبوبيت خاصي در ميان طلبه هاي حوزه علميه قم پيدا کرده بودند که خارج از حد بود.
ايشان في الواقع يک چهره محبوب و بسيار گيرنده اي پيدا کرده بودند.
همچنين در اطراف ويژه گي خاص ايشان که مي خواهم عرض کنم ايشان هميشه مي خواست کار کند و خدمت کند. بعد از مرحوم حاج شيخ عبدالکريم در زمان رضاخان که شدت اختناق به حدي شد که ديگر فعاليت ها در حوزه علميه خيلي کم شد و مخصوصاً وضع قم که فعاليت در آن جا محدود شده بود. همين آقاي صدوقي با سه تن از روحانيون قم همکاري مي کرد و حوزه علميه تقريباً چندان فعاليتي نداشت. آيت الله صدوقي در اين موقع بود که آرام نگرفت و مي گفت من بايد فعاليت کنم و به اطراف قم رفت و مزرعه اي را اجاره کرد و مشغول کشاورزي شد و جدا يک کشاورز قابلي به معناي واقعي هم شد.
هنگام جنگ جهاني دوم که ايران هم اشغال گرديد مجدداً حوزه علميه قم به فعاليت خودش پرداخت و عده اي از علما به قم آمدند. ايشان به قم برگشتند و مشغول فعاليت در حوزه علميه قم شدند.
به طور کلي ايشان از اول جواني همه اش در خدمت خلق بود. نه اينکه مثل بعضي ها در يک مقطعي از زمان اتفاق مي افتد که اينها به درد مردم بخورند ولي بعد از کار افتاده مي شوند و کنار مي روند ولي ايشان از اول عمرش تا لحظه اي که شهيد شدند و اين جنايت روي داد، دايماً در دلسوزي و خدمت براي مردم بودند.
ديگر اينکه رمز موفقيت آيت الله صدوقي در اخلاق خاص ايشان بود. ايشان بسيار متواضع بودند و مردم شيفته اخلاقش بودند به قدري با مردم خوش برخورد بودند و مردم را به خود جذب مي کردند که موجب محبوبيت و مورد احترام جامعه قرار گرفته بودند و دوست و دشمن به ايشان احترام مي کردند و اين احترام از ترس و خوف نبود بلکه از ويژگي خاص اخلاق ايشان بود که خداوند به ايشان عطا کرده بود. و در سايه همين محبوبيت بود که هميشه در کارهايش موفق بودند و کارهاي بسيار بزرگي را انجام دادند. از جمله کارهاي قابل توجه ايشان رفع مشکلات مردم بود که حتي در رژيم سابق و قبل از انقلاب بسياري از مشکلات اجتماعي که براي مردم پيش مي آمد ,اغلب مشکلات اقتصادي بود که براي آنها وجود داشت و آيت الله صدوقي پايمردي مي کردند و مشکلات مردم را حل مي نمودند مرافعات و منازعات مردم را حل و فصل مي کردند و مورد مشورت مردم بودند و مردم از ايشان حرف شنوايي داشتند.
اين است که روي اين حساب ها واقعاً وجود ايشان در طول عمرشان به خصوص در استان يزد بعد از مرجعيت شان حداکثر استفاده را خودشان از عمر خويش کردند و مردم و اسلام هم حداکثر استفاده از وجود ايشان نمودند.
ايشان تا لحظه آخر عمرشان در راه خدا در جهت و خدمت به خلق بودند و در همه اين امور موفق و مويد بودند.
آيت الله صدوقي عشق و علاقه خاصي به کمک محرومين و مستضعفين داشت و هميشه آماده بود که در هر کجا گرفتاري و مشکلاتي پيش بيايد به سوي دردمندان بشتابد و در کنار آنها بنشيند و به حرف هاي آنها گوش بدهد. من اگر بخواهم کمک هاي ايشان را بگويم بسيار زياد است و گفتن همه آنها دشوار است زيرا خدمات ايشان بيش از حد است و به طور اجمال عرض مي کنم: آيت الله صدوقي ضمن اينکه به جهات معنوي مردم رسيدگي مي کرد و به منبر مي رفت و در نماز جماعت شرکت مي کرد و درس مي داد و حوزه علميه را اداره مي کرد در عين حال سعي و کوشش در دستگيري و کمک به مستمندان و عمران و آبادي و تهيه مسکن براي مردم از جمله کارهايي بود که از آن مرحوم از اول مرجعيت شان در يزد انجام مي داد. ايشان تعداد زيادي بناهاي خيريه به پا کرد. از قبيل مسجد، مدرسه و ديگر ابنيه که مورد نياز جامعه مسلمين بود.
همچنين ايشان اجتماعات زيادي در يزد تشکيل داده بودند. نظير کميته امداد و از اين گونه مراکز کمک جهت رسيدگي به مستضعفين و طبقات محروم جامعه و البته مردم به خاطر وجود ايشان کمک مي کردند و عده اي از طرف ايشان مامور بودند که به مستمندان کمک بکنند.
خدمات ايشان منحصر به استان يزد و ايران نبود که حتي در خارج از کشور هم خدمات ارزنده اي انجام دادند. مثلاً ايشان در لبنان به آسيب ديدگان و مردم محروم آن کشور کمک مي کردند. در همين جنگ، ايشان مبالغ زيادي در سفرهاي مختلفي که به مناطق جنگي رفتند, کمک کردند.
در کردستان به مريوان، پاوه که من از نزديک اطلاع داشتم و اين کمکها شايد کمک هاي ايشان در رابطه با جنگ تنها سر به چندين ميليون تومان بزند که بيشتر در اين اواخر در رابطه با جنگ انجام دادند.



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان يزد ,
برچسب ها : رهنمون , محمد علي ,
بازدید : 235
[ 1392/05/16 ] [ 1392/05/16 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 773 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,709,874 نفر
بازدید این ماه : 1,517 نفر
بازدید ماه قبل : 4,057 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک