در خطه خون رنگ کويري کيست که نام شهيد فتحي را نشنيده باشد. شايد اگر از اهالي محله شهادت بپرسيد، آيا از امير شما نام و يادگاري باقي است؟ همگي يک صدا مي گويند آري، جوانمردي، شجاعت، صلابت، پاکدامني و ايثار فتحي بهترين نمود خاطرات به جا مانده از اوست.
به راستي آنها چگونه بودند که اين چنين در نبودشان همه وجودشان تجلي دارد؟! سال 1335 در روستاي "رباط پشت بادام "در شهرستان اردکان در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود .او با آداب اسلامي و احکام ديني توسط پدر و مادر خود آشنا شد و براي تحصيل به دبستان رفت . پس از اتمام دوره دبستان چون مدرسه راهنمايي و دبيرستان در محل زندگيش نبود راهي "خور و بيابانک" شد و تا سال سوم راهنمايي تحصيل نمود. براي ادامه تحصيل در دوره دبيرستان به يزد رفت و در دبيرستان ايرانشهر موفق به اخذ ديپلم شد . به شغل نظامي علاقه داشت ,پس از آن به تهران عزيمت نموده و در دانشکده خلباني ثبت نام نمود و تحصيل خود را با نمرات عالي به پايان رساند .بعدازآن به پادگان آموزشي شاهرود رفت و مشغول خدمت شد.
داراي نظم و انضباط خاصي بود و با تقوي و تعهدي که داشت نيروهاي تحت امرش را سفارش مي نمود که علاوه بر جديت و نظم در کارها اعتقاد راسخ به احکام الهي داشته و هميشه در همه امور به ياد پروردگار باشند. چند نوبت به جبهه کردستان رفت و به خاطر لياقت و شايستگي که داشت به لشکر 77 خراسان منتقل شد.دردوران دفاع مقدس براي يادگيري دانش بيشتر واستفاده از آن در راه دفاع از آيين وکشور, دوره عالي فرماندهي را در شيراز با نمرات خوب به پايان رساند.
اودرطول هشت سال دفاع مقدس به مناطق غرب و جنوب کشور رفت و با جديت و خلوص تمام عاشقانه انجام وظيفه نمود .در اين ماموريت الهي او سمتهاي زيادي را تجربه کرد.
سرانجام دشمنان ايران پس از هشت سال تلاش شيطاني موفق به شکست مردم بزرگ ايران نشدند وبا اعتراف به اقتدار ايران سلاحهايشان را زمين گذاشتند.
محمدرضا فتحي پس از جنگ نيز سلاحش را بر زمين نگذاشت وبا ورود به جبهه شرق به مقابله با دشمنان مردم ايران در اين قسمت از خاک پهناور کشور پرداخت.
کاروانهاي بزرگ قاچاق مواد مخدر ,گروگانگيري و نا امني در شرق کشور باعث شد تا او به ياري نيروهاي انتظامي بشتابدو در نبرد با اشرار مسلح و در تاريخ 21/1/1379 شربت شهادت را بنوشد.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامورايثار گران يزد ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد