فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

عين‌القضات,علي‌اکبر


خاطرات

عباس تيموري:
من و شهيد حسين محمّدياني به عنوان فرمانده و جانشين گردان ولي ا... ، مأموريّت داشتيم از منطقة عمليّاتي بيت المقدّس 2 ، كه در شمال كردستان عراق بود، شناسايي به عمل آوريم و براي عمليّات آماده شويم . ارتفاع بسيار سركش گوجار را با سختي هرچه تمامتر بالا رفتيم و خود را به منطقة شناسايي رسانديم و با وسايلي كه داشتيم ، كالك عمليّات را ، با توجّه به زمين ترسيم كرديم و راهكارها را انتخاب كرديم . ( خستگي داشت ما را از پاي درمي آورد ) ، بالاخره كار شناسايي تمام شد و به طرف عقبة ارتفاع ، به راه افتاديم . پشت ارتفاع سمت خودي ها، فقط چند وسيله بود كه تداركاتي ها آورده بودند و به ندرت تردد داشتند ، چرا که، بالا و پايين رفتن از آن ارتفاع بدون جادّة ، از خود عمليّات سخت تر بود و هر لحظه ممكن بود، جان خود را از دست بدهيم . صبح چندين ساعت تا نوك ارتفاع راه رفته بوديم و تصوّرش هم مشكل بود . يك دفعه ، ديديم يك ماشين با سرعت به طرف عقب و پايين ارتفاع مي آيد . خوشحال شديم و گفتيم : ديگر تمام شد و الان در ماشين مي نشينيم و راحت به مقصد مي رسيم . راننده ، برادر عين القضات، مسئول تسليحات بود . هر دو نفر باهم دست بلند كرديم و اصلاً احتمال اينكه او توقّف نكند را به ذهن راه نمي داديم . در عين ناباوري ديديم كه آمد و با سرعت از مقابل ما گذشت و فقط سرش را از شيشه بيرون آورد و گفت : كار دارم ، خداحافظ . مات و مبهوت ايستاديم و ماشين را نگاه كرديم . عقب ماشين تويوتا ، خالي بود . مسير ، مسير ما بود و ماشين ديگري هم در كار نبود . به همديگر نگاه كرديم ، كه تقريباً ماشين 200 متري از ما دور شد ، که گلولة مأمور از راه رسيد و در كنار ماشين انفجار مهيبي رخ داد . عين القضات به درجة رفيع شهادت نائل گرديد و دو نفر ديگر كنارش ، به سختي مجروح شدند و تازه فهميديم كه سرعت او و گلولة توپ ، يك مقصد را دنبال مي كردند .
راهش پر رهرو باد .

روز تشييع جنازة علي اكبر ، هنگامي كه پيكر ايشان را بعد از طواف در حرم مطهر آقا علي ابن موسي الرضا (ع) ، مي خواستيم در آمبولانس بگذاريم، تا به سمت بهشت رضا ببريم، ناگهان تابوت وي متوقف شد و هر كاري كه كرديم، وارد آمبولانس شود، از جايش تكان نخورد. بعد از لحظاتي ديديم كه همسر علي اكبر در حالي كه فرزند تازه به دنيا آمدة خود را در آغوش داشت ، بر سر جنازة علي اكبر آمد و بعد از مدتي مكث گفت: خوب حالا مي توانيد جنازه را داخل آمبولانس بگذاريد. او مي خواست براي آخرين بار چهره ي فرزندش را ببيند.

پدرشهيد:
يك روز علي اكبر نزد من آمد و گفت: پدرجان، ديشب خواب آقا بقيه ا... (عج) را ديدم. خواب ديدم آقا امام زمان عجل ا... فرجه ، در جبهه حضور يافته اند. در پشت سر ايشان ، امام خميني و در پشت سر حضرت امام ، من ايستاده ام. بعد از لحظاتي امام خميني رو به آقا امام زمان (عج) كرد و گفت: آقا آيا شما از اين سربازت راضي هستي يا خير؟ ايشان هم در جواب مي فرمايند: بله راضي هستم.

روزي كه علي اكبر در حال رفتن به جبهه بود، نزد من آمد و گفت: پدر جان ، ديگر من اينجا نيستم. از شما خواهشي دارم كه اميدوارم آن را بپذيريد. من به شما چند تا آدرس در محله هاي مختلف شهر مي دهم ، تا هرچند مدتي يك بار، از آنها سركشي كنيد ، تا اگر لوازمي احتياج داشتند براي آنها تهيه نماييد و به آنها ، محترمانه تحويل دهيد. علي اكبر آدرسهاي زيادي به من داد، از جمله آنها ، يكي اجاره خانه نداشت و بايد اجاره منزل وي را مي پرداختم. يكي ديگر، براي گرماي منزلش، نفت نداشت و بايد نفت او را هم تأمين مي كردم. ديگري فرش و زير انداز نداشت و غيره ...

زهرا آقائي,همسر شهيد:
هنوز بيشتر از يك ماه از زندگي مشتركمان نگذشته بود، كه نزد من آمد و گفت: زهرا جان آن وسايل و لوازمي كه مي داني استفاده چنداني از آن در منزل نمي شود را جمع كن. گفتم: چرا؟ گفت: يكي از دوستان صميمي من كه طلبه هست، از قم آمده است. ايشان وسايل جهت زندگي كم دارد، مي خواهم آن لوازم را به ايشان بدهم. من هم آنها را جمع كرده و به او دادم.


درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خراسان رضوي ,
بازدید : 232
[ 1392/04/25 ] [ 1392/04/25 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 845 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,713,537 نفر
بازدید این ماه : 5,180 نفر
بازدید ماه قبل : 7,720 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 1 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک