فرهنگی هنری اجتماعی فرهنگی هنری اجتماعی
| ||
تبلیغات علواني,ناصر
تقويم روز اول فروردين سال 1337 ه ش را نشان مي داد که تولد کودکي در خانواده علواني ,مبارکي اين عيد را براي خانواده اش دوچندان کرد. نامش را ناصر گذاشتندآانگار پدر ومادرش مي دانستند او بايد در جواني ياري کننده دين خدا باشد. مدتي بعد که بزرگ تر شد, او را به دامن مسجد سپردند . حضور مستمر ناصر در مسجد باعث به کمال رسيدن او شد. بزرگتر که شد با افکار وانديشه هاي امام خميني(ره)آشنا شد,اين آشنايي باعث شد او وارد عرصه ي مبارزه با طاغوت ايران شود. در آن سالها که ظلم و ستم و فساد در اياران بيداد مي کرد,ناصردر زمره مبارزين قرار گرفت .او ضمن مبارزه با حکومت شاه به لحاظ ضرورتي که در امور فرهنگي احساس مي کرد ,به اتفاق جمعي از دوستنانش از جمله شهيد حبيب شريفي ,کتابخانه اي را به نام حضرت ولي عصر(عج) در مسجد جامع سوسنگرد راه اندازي کرد. شبهاي بسياري او در کنار کتابخانه اش مي خوابيد تا شب سياه ستمشاهي را سپري کند,به اميد اينکه روزي شاهد صبح عدالت ومعنويت باشد. با تلاش وهمت او,کلاس هاي آموزش مباحث عقيدتي و قرائت قرآن هميشه در مسجد ومنازل سوسنگرد بر قرار بود. او در سالهاي حکومت ستمگرانه ي شاه يکي از مروجين افکار ناب حضرت روح الله بود . ناصربه اتفاق جمعي از جوانان سوسنگرد مبارزات خود را گسترش داد و با تشکيل گروهي مخفي به مبارزه با رژيم پهلوي ادمه داد. او گمشده ي خود را در اسلام ناب محمدي يافت، اسلامي که نمي پذيرد مسلمانان تحت ستم مستکبران باشند. از هر موقعيتي براي ترويج دين استفاده مي کرد, او با تشکيل دو تيم فوتبال به نام اسلام جوانان و مصعف اقدام به جذب جوانان و آموزش احکام ديني در کنار فعاليتهاي ورزشي مي کرد ,و به دنبال آن صندوق تعاون کوچکي در کتابخانه تاسيس کرد که در آمد آن را خرج برگزاري مراسم ميلاد انبياء و اعياد مختلف اسلامي مي کرد. با گرفتن مدرک ديپلم وارد دانشسرا ي تربيت معلم شد وپس از گذراندن اين دوره به استخدام آموزش و پرورش در آمد .اوپس از ورود به آموزش وپرورش به آموزش کودکان در پايه هاي ابتدايي مشغول شد. فعاليتهاي ناصر در امر آموزش اورا از مبارزه با حکومت فاسد پهلوي باز نداشت. با پيروزي انقلاب اسلامي نقش شاخصي در تشکيل کميته انقلاب اسلامي سابق درسوسنگرد داشت.با راه اندازي اين نهاد انقلابي در سوسنگرد,او تمام تلاش خود را صرف برقراري امنيّت وآسايش مردم کرد. در آن روزها دشمنان خارجي وداخلي مردم ايران با راه اندازي جنگ داخلي در استان خوزستان و4استان ديگر,تمام تلاش خود را به کار بستند تا انقلاب اسلامي مردم ايران را به شکست بکشانند,اما بات حضور قدرتمندانه ي ناصر وجوانان ديگر ايران اسلامي اين توطئه ي شوم عقيم ماند. با شروع جنگ تحميلي به جبهه رفت ,اودر جبهه هاي جنگ فقط به دنبال عملي ساختن دستورات امام خميني(ره)وانجام وظيفه ديني وميهني خود بود,واين اصل را در تمام مدت حضورش در جبهه و مسئوليتهايي که داشت عملي ساخت. او درسال 1361به عنوان فرمانده واحد تعاون قرارگاه کربلا مشغول فعاليت بود. سر انجام در ظهر شانزدهم مرداد ماه اين سال ,اين فرزند قرمان ايران اسلامي وسردار ملي در جبهه ي کوشک به شهادت رسيد. اودر يکي از نوشته هايش مي نويسد:"بار خدايا ,شهادت را نصيب من بفرما و در آخرت با امام حسين (ع) و ائمه اطهار همجوار فرما." منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران اهواز,مصاحبه با خانواده ودوستان شهيد وصيتنامه بسم الله الرحمن الرحيم ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص. به درستى كه خدا دوست مىدارد آنان را كه كارزار مىكنند و در راهش صف زده, گويا ايشانند بنايى استوار ساخته شده. پس از درود و سلام بر امام امت بزرگمان خمينى عظيم و دعا براى رزمندگان اسلام و ساير كسانى كه براى اسلام و مسلمين در حال جهاد و مبارزه و تلاش هستند. همان طورى كه در آيه قرآنى بالا قيد كردهام خداوند انسانهايى را دوست دارد كه در راهش جهاد كنند و تنها چيزى كه مىتوانستم با آن خدايم را خوشحال كنم جهاد در راهش بود. و اى مسلمين بدانيد كه به خدا قسم اين جهاد بس راهى شيرين است و اگر بخواهيد خداى خود را خوشحال و خدا شما را دوست بدارد در راهش به جهاد برخيزيد. در زندگى خود چيزي نيافته جزء خطا كارى و معصيت و از خدا طلب مغفرت مىكنم كه از گناهان من بگذرد. خدا اين خانوادههاى شهداء و مفقودين را انشاءالله صبرى بس بزرگ عنايت كند كه در عمل ثابت كردند كه اينان صابران اسلام هستند و با اين عمل خود ,روى اسلام و مسلمين را سفيد كردند. از شما امت اسلام خواهانم كه از جمهورى اسلامى و امام امت ,خمينى بزرگ طرفدارى كنيد كه همانا اينها بار ديگر اسلام واقعى را زنده كردند. در آخر براى امام امت خمينى عظيم و آيت الله مشكينى و روحانيت در خط امام و تمامى كسانى كه در راه خدا تلاش مى كنند, دعا كنيد. در ضمن از خانواده عزيزم خواهانم كه برايم ناراحت نباشند زيرا كه اين راهى است كه تمام انسانها بايد بروند و چه بهتر اين رفتن ما در راه خدا باشد و از تمام دوستان و آشنايان خواهانم كه مرا ببخشند اگر اذيت و يا آزارى از من ديدهاند , مرا حلال كنند. و از تمام برادران التماس دعا دارم. والسلام. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. بنده حقير ناصر علوانى تاريخ 7/7/60 درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان خوزستان , برچسب ها : علواني , ناصر , بازدید : 142 [ 1392/04/28 ] [ 1392/04/28 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
:: |
||
[ طراح قالب : گرافیست ] [ Weblog Themes By : graphist.in ] |