فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

موسوي,حجت الاسلام سيد کاظم

 

 سال 1314 ه ش درشهر ميامي دراستان سمنان و در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود .او در سن هفت سالگي جهت آموزش قرآن به مکتب خانه رفت . اکثر اوقات را نزد جد پدرش که يکي از علما «ميامي» بود و نسبت به وي محبت وافري داشت به سر مي برد .در سن 14 سالگي تحت مراقبت عمويش به «مشهد مقدس» روانه شده و از محضر علماي چون حاج شيخ هاشم قزويني و حاج آقا بزرگ اشرفي استفاده نمود .کتابهاي مقدماتي از قبيل فطرت العلوم ،جامع المقدمات ،لمعه ،وسائل و غيره ....را به پايان رسانيد .در سال 1336 به تهران رفته و چون موقعيت را مناسب ديد تصميم به سکونت در تهران گرفته و در دبيرستان علوي مشغول تدريس شد .شهيد پس از چندي با همکاري مدير دبيرستان علوي مر حوم( روزبه) در جهت خدمت به فرهنگ اسلامي و فرا گرفتن علوم و صرف و نحو، اقدام به تاليف کتاب عربي آسان نمود. وي از دانشگاه در رشته ادبيات عربي گواهي فوق ليسانس گرفت .
انقلاب که پيروز شد اوبا جديت بيشتر وارد عرصه آموزش وپرورش شد. او که مقلد امام و مومن به انقلاب بود به سمت نمايندگي امام در وزارت آموزش و پرورش منصوب گرديد و در زمان نخست وزيري شهيد رجايي به سمت معاون پژوهشي وزارت آموزش و پرورش منصوب شد . سر انجام عمر بابرکت اين مرد بزرگ با شهادت همراه بود. دست جنايتکار آمريکا از آستين منافقين بيرون آمد و در هفتم تير ماه 1360 خون سيد کاظم و دهها تن همانند سيد کاظم را به زمين ريخت و عاشوراي ديگر را در تاريخ اسلام به ثبت رساند . آري شهيدان از يک قبيله اند و به سوي يک قبله نماز مي خوانند .شهيدان از يک طايفه اند و در طواف کعبه دل ،پروانه وار مي چرخند و آنگاه که لبيک نور ،آتش به خرقه زميني شان مي زند ،پرواز بي نيازيشان آغاز مي شود .شهيد در طول عمر پر برکت خويش ،منشاءخدمات بسياري گشت که از جمله مي توان به تاليف کتاب عربي آسان ،به اتفاق مرحوم روزبه در جهت ارتقاءآموزش نوجوانان نسبت به متون اسلامي بويژه قرآن کريم ،تاسيس مدرسه اسلامي روشنگر درتهران و تصحيح و تاليف کتب در سي ،اشاره کرد .شهيد موسوي پس از پيروزي انقلاب ،به عنوان مشاور شهيد رجايي ،مشغول خدمت بود وسپس معاونت پژوهشي وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت .شهيد رجايي در رابطه با شهيد موسوي مي گويد :ما سخنان امام را گوش مي داديم و بعد منتظر مي مانديم که آقاي موسوي با بر داشت هاي خاص خود به اداره بيايد و با باز گو کردن آنها ما را به وجد بياورد .
بيدار دلاني که به خون در خفتند خواب همه سلفگان شب آشفتند
بر دار بلند عاشقي بالب عشق هفتادو دو منصور ،انالحق گفتند
فعاليت هاي مهم عبادي و معنوي شهيد:
اقامه نماز شب ،تلاوت قرآن ،دعا و ذکر ،شرکت در مراسم سوگواري ،روزه،حج و غيره ...
شهيد موسوي که خود روحاني بودند در همه موارد فوق نسبت به جامعه خويش پيشگام بودند و درنشر احکام اسلامي و الهي در زمان حياتشان شهره بودند و سعي در اشاعه فرهنگ ناب اسلامي را داشتند .
فعاليتهاي مهم سياسي ،اجتماعي شهيد:ايفاي نقش تعين کننده وهدايتگردر انجمن اسلامي ،ستادهاي نماز جمعه ،شرکت در تظاهرات ،پخش اعلاميه و شرکت و تاسيس موسسات خيريه و صندوق قرض الحسنه ،شوراي محل و...شهيد سيد کاظم موسوي روحاني مبارز بود و از خرداد 1342 مبارزات خويش را بر عليه رژيم خائن و جنايتکار شاهنشاهي آغاز نمود. در دوران انقلاب نيز فعاليتش را شديد تر نموده و بعد از پيروزي انقلاب عضو حزب جمهوري اسلامي در تهران شدند .
فعاليت هاي مهم علمي ،فرهنگي و هنري شهيد: تاليف وتدريس ،شعر ،مداحي ،طراحي ،خطاطي ،فيلمنامه نويسي ،تشکيل کلاس هاي عقيدتي ،آموزش قرآن ،احکام مداحي و ...
تحصيل و تدريس کتاب بحار (مرحوم مجلسي)تاليف کتاب عربي آسان به همراهي مرحوم روزبه، افتتاح مدرسه اسلامي (دخترانه )روشنگر در«تهران».
بارزترين خصوصيات شهيد :
اخلاص در کارها بود و هيچ گاه آن مسئوليتشان در معاونت وزارت مانع او در همراهي و همدلي با محرومين نشده بود و ايشان در مراجعاتشان به روستا با کمال خوشرويي و خوش اخلاقي با اطرافيان بر خورد مي کردند .
اين شهيد بزرگواردر حادثه بمب گذاري منافقين در دفتر حزب جمهوري اسلامي درهفتم تيرماه 1360همراه بيش از هفتاد نفر از مسئولان کشوربه شهادت رسيد.
 
منبع:پرونده شهيد در سازمان بنياد شهيد وامور ايثارگران سمنان ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد


 
خاطرات
 
پدر شهيد:
سرما خوردگي شديدي داشتم. چون سيد كاظم تماس گرفته بود براي معالجه به تهران رفتم.
شب يكشنبه بود يا دوشنبه درست يادم نيست. سيد كاظم دير كرد. پرسيدم: « چرا نيامد؟ ».
خانمش گفت: « بعضي وقتها شبها جلسه داره دير مي‌ياد. »
آن شب نيامد. صبح راننده‌اش آمد و خبر داد. همگي آماده شدند. نگران شدم و گفتم: « من هم مي‌يام! خبريه؟ ».
گفتند: « سيد كاظم زخمي شده و در بيمارستان بستريه! ».
به چند تا بيمارستان سر زديم. ولي در آنجا نبود. در يكي از بيمارستان‌ها گفتند: « به پزشكي قانوني سر بزنيد! ».
به آنجا رفتيم. هدايت شديم به اتاقي. سرد سرد بود. دو رديف جنازه چيده شده بود. وارسي كرديم ولي سيد كاظم نبود.
جنازه‌اي در رديف سوم تنها روي تخت بود. خيلي گرد و خاكي بود. صورتش قابل رويت نبود. از طريق لباسش فهميدم كه سيد كاظم است. فرياد زدم: « اين كه پسر منه! ».
جنازه را تحويل گرفتيم و او را به خاك سپرديم. بعدها فهميدم كه به خاطر انفجاري كه رخ داده بود تمام كساني كه در جلسه بودند به شهادت رسيدند.
 
همسر شهيد:
خيلي به صله رحم اهميت مي‌داد.
عيد فطر بود. چند تا شيشه عطر خريد. گفت: « اينها رو مي‌برم به فاميل‌ هديه بدم! كار پسنديده‌اي است! ».
گفتم: « دير نشده، بعداً ببر! ».
گفت: « هديه دادن بهتره كه زودتر انجام بشه تا ديگران پيش دستي نكردن بايد داد! ».
صبحها با صداي بلند قرآن مي‌خواند. بهش مي‌گفتم: « بچه‌ها خوابن! ».
مي‌گفت: « اونها هم بهتره بيدار بشن و قرآن بخونند! ».
آن روز طيبه، دخترم نبود. گفت: « دلم براي طيبه تنگ شده! ».
گفتم: « خوب زنگ مي‌زنم تا بيارنش! ».
گفت: « نمي‌خواد، باعث زحمتشون مي‌شه! ».
سپس به اتاقش رفت و ساعتي بعد آمد. نواري در دست داشت. گفت: « اين نوار قرآن رو به طيبه هديه بده! خودم براش خوندم! ».
سپس خداحافظي كرد و رفت و ديگر باز نگشت.
آن روز هم‌شيره‌اش هم در خانه ما ميهمان بود. صبح كه از خواب بيدار شد آماده رفتن بود. با صداي بلند شروع به خواندن كرد: « هركه داره هوس كرببلا، بسم‌الله! ».
گفتم: « چه خبره؟ همه خوابن بيدارشون مي‌كني! ».
گفت: « بهتره، بيدار بشن؛ چون ممكنه ديگه اونها رو نبينم! مي‌خوام خداحافظي كنم! ».
دوباره شروع به خواندن كرد: « هر كه داره هوس كرببلا، بسم‌الله! ».
همه بيدار شدند. با تك تك خداحافظي كرد و رفت؛ رفتني بي بازگشت.
خانم‌ها را به فعاليتهاي اجتماعي در كنار تحصيل تشويق مي‌نمود و مي‌گفت: « چنانچه مانع كارتون شدن، با تدريس خصوصي به كار خود ادامه بدين و به تعهدات مكتبي عمل كنيد! ».
سال هزار و سيصد و پنجاه، مدرسه راهنمايي دخترانه روشنگر و سپس دبيرستان روشنگر را تأسيس كرد. مي‌گفت: « روشنگر حكم فرزند مرا داره! ».
پس از انقلاب در جواب يكي از شاگردانش كه پرسيده بود حالا چه احساسي داريد گفته بود: « حالا تمام دانش آموزان در مدارس كشور حكم فرزندان مرا دارند! ».
در جهت تشويق خانم‌ها به فعاليتهاي همه جانبه هشدار مي‌داد: « عمري براي مطالعه و خودسازي و عمري هم براي مبارزه به ‌طور جدا جدا نداريم، بايستي به صورتي برنامه‌ريزي كنيم كه بتونيم به همه تكاليف خود در كنار يكديگه بپردازيم! ».
در بازگشت از سفري كه به اتفاق دكتر باهنر به جبهه رفته بود مي‌گفت: « بايد همه به جبهه بريم و از آن رزمنده‌ها روحيه بگيريم! ».
پاسداران انقلاب و سربازان جبهه را رزمنده واقعي مي‌دانست و مي‌گفت: « دوست دارم هر پنج فرزند پسرم پاسدار باشن و از اين خانه سرباز اسلام بيرون بي‌يان! ».
شهيد رجايي كه سالها با او آشنا بود درباره‌ي وي مي‌گفت: « موسوي مومن و متعهد به انقلاب و رهبر بود. من به عنوان يه شاگرد نه يه نخست وزير درباره ايشان مي‌گم كه او همواره به انقلاب عشق مي‌ورزيد. ما سخنان امام رو گوش مي‌داديم و منتظر مي‌مونديم كه آقاي موسوي با برداشت‌هاي خود به اداره بي‌ياد و با بازگو كردن آنها ما رو به وجد بياره. در هر يك از استا‌نها كه مشكل داشتيم، ابتدا با ايشان مشورت مي‌كرديم. خود ايشان داوطلب شده و در اندك مدتي جهت رفع آن اشكال عازم سفر به آن منطقه مي‌گرديد. »
سيد مرتضي(عموي شهيد):
در جلسه بوديم. يكي از خانم‌ها يك موضوع انحرافي مطرح كرد كه بر خلاف افكار و عقايد سيد كاظم بود. ولي او جواب را با متانت و صبر داد. پرسيدم: « اينكه مطابق افكار شما نبود چرا ناراحت نشديد؟ ».
گفت: « من با آرامش كامل و با صداقت جوابگوي اين خانم هستم. دليلي براي عصبانيت نمي‌بينم. بايد روشنش مي‌كردم! ».
آن روز پنجاه تومان به من داد و گفت: « اين سهم ساداته! ».
گفتم: « به من بده تا به فلاني بدم! » كمي فكر كرد پول را به من داد.
بعدها به من گفت: « پولي رو كه شما از من گرفتي فكر كردم كه در ضمه‌ي من بود آن پول را به ديگري دادم تا رعايت حق الناس بشه! ».
همراه با شهيد باهنر به خط مقدم رفتند. وقتي برگشت با تأثر و تأسف گفت: « من خجالت زده آن جوونا هستم كه در خط مقدم خالصانه فعاليت مي‌كنند! من در مقابل آنها احساس حقارت و كوچكي مي‌كنم! اينها سربازان امام زمان عجل‌‌الله هستن! ».
شك داشتم شهيد شده يا نه.
يك شب خواب ديدم شهيد در جاي بلندي است و من در جاي پاييني. هر دو لباس روحاني به تن داريم.
گفتم: « سيدكاظم، من خواب مي‌بينم يا حقيقته؟ ».
گفت: « حقيقته! ».
گفتم: « عمو، شما شهيد شديد؟ ».
گفت: « بله! ».
در آن دوران همه مي‌ترسيدند كه اسم امام خميني را بياورند. ولي فهميدم كه ايشان مقلد امام خميني و عاشقش است.
در اواخر عمرش يک روز به من گفت: « خوشحالم كه يه لحظه از عمرم رو بيهوده تلف نكردم و هميشه مشغول مطالعه بودم! ».
لباسهايش را برداشت و گفت: « اينها رو اين‌طوري مي‌پوشم. »
اتويي برداشت و شروع به اتو كردن لباسها كرد. گفتم: « عجب حوصله‌اي داري چه فرقي مي‌كنه؟ حتماً بايد اتو كني؟ ».
گفت: « عموجان، مومن بايد هميشه تميز و پاكيزه باشه! ».
 
 
آثارمنتشر شده درباره ي شهيد
واقعة دل‌خراش 7 تير در موقعي اتفاق افتاد كه در حقيقت ملت شهيد‌پرور ايران دچار سبك نابساماني سياسي خاصي بود. بعد از انقلاب امت‌ حزب الله با اميد و آرزوي بسيار، رئيس جمهور انتخاب نمودند به اين اميد كه مملكت سر و ساماني پيدا كرده و با يك نظم و برنامه‌اي، كار اين مملكت انقلاب كرده به پيش برود كه متأسفانه با جريان بني‌صدر خائن برخورد كرد. بني‌صدر در اثر تبليغاتي كه داشت و در اثر بي‌ايماني وبي‌همتي كه داشت، توانسته بود تا حدود خيلي زيادي جو را عليه مجريان امور، حزب اللهي‌ها و مخصوصاً بر عليه روحانيت تحريك نمايد و دو دستگي خاصي حتي در بين رزمندگان كه ما شاهد آن بوديم ايجاد كرده بود. در يك چنين جوي، وجود اشخاصي مانند شهيد مظلوم، دكتر بهشتي رضوان‌ا… و وجود يك تشكيلات وسيع منظمي كه بتواند در مقابل شايعه‌پراكني‌ها و نشر اكاذيب او دوام بياورد، حزب جمهوري اسلامي و شهيد بهشتي بود كه به قول امام، بهشتي به تنهائي يك ملت بود و چون بني‌صدر مي‌ديد در مقابل خودش، جز يك تشكيلات وسيع و منظم هيچ كس ديگر نمي‌تواند دوام بيآورد چرا كه ملت هم يك قدري در روحيه تضعيف شده بودند و مرتب سئوال مي‌كردند كه چرا بايد اين تضاد بين‌ ارگان‌هاي مختلف به وجود بيآيد؟ و بعضي‌ها هم علت العلل آن را نمي‌دانستند و نمي‌توانستند ام الفساد را تشخيص بدهند، لذا دچار يك سرگرداني خاصي بودند در حقيقت توطئه بسيار بزرگ و شكننده ضد انقلاب را هم كه به نام منافقين در پرده بود و هنوز اكثريت ما از تشكيلات و خيانت‌ها و نقشه‌هاي شوم آن‌ها كه بر عليه انقلاب اسلامي مي‌كشيدند بي‌خبر بوديم دست به كار بود حتي ما در خود مجلس به بعضي از برادرها توجه مي‌داديم كه اين‌ها واقعاً براي جامعة خطرناك هستند.
در يك چنين جوي كه مردم يك مقدار در بي‌خبري مانده بودند، و آن تشتتي كه براي با خبرها از جريان به وجود آمده بود، و آن عدم انسجام و دوگانگي كه در بين همة امور مملكت، مخصوصاً بين سپاه و ارتش به وجود آمده بود، و حتي خود بنده خدمت حضرت آيت ا… مشكيني رسيدم و به ايشان گفتم كه حال چه مي‌توان كرد: حضرت آيت ا… مشكيني فرمودند در اين مورد هر چه فكر مي‌كنم فكرم به جائي نمي‌رسد. و مي‌بينم كه با نابودي اين هم (بني‌صدر) كشته‌ها پشت سر كشته‌ها بايد بدهيم، كاري است كه شده و به اين بن‌بست رسيده‌ايم كه به حمدا… خداوند لطفي به اين امت كرد و آن خبيث از ميان برداشته شد. به هر حال اين حادثة بزرگ (واقعه حزب) در هنگامي پيش آمد كه خطر بزرگي انقلاب را تهديد مي‌كرد و تنها كسي كه مي‌توانست در مقابل اين خطر بايستد سران حزب بودند و به همين جهت دشمن خونخوار ضربة كاري را به جائي زد كه از همان جا وحشت داشت.
س: فاجعة هفتم تير در رابطه رشد، تداوم و حاكميت خط اصلي و اصيل انقلاب اسلامي و هم چنين افشاء ماهيت جريانات مخالف و مقابل انقلاب اسلامي را چگونه تحليل و ارزيابي مي‌نمائيد؟
ج: من بسيار روي اين مسئله فكر كرده‌ام، عظمت هر خون و يا هر كاري به نسبتي است كه در جامعه تحول پيش بياورد با توجه به مطالب مقدماتي كه بيان داشتم با آن ناآگاهي كه يك سري از ما را فرا گرفته بود ائمه اطهار دوست را از دشمن نمي‌توانستيم تشخيص بدهيم با آن جريان توطئه خزنده‌اي كه منافقين داشتند و ما باز بي‌خبر بوديم، در يك چنين موقعيتي، عظمت همين خون‌ها همين قدر است كه به نظرم مي‌رسد انقلاب را توانست 100 تا 200 سال تضمين و به پيش ببرد يعني اگر ما مدت‌هاي مديدي تبليغات مي‌كرديم و سند به دست اين مردمي كه هنوز از جريانات خبري نداشتند مي‌داديم با توجه به جو آن زمان كه آن را طوري ساخته بودند كه خيال مي‌كردند هر كس بر عليه بني‌صدر و منافقين و ضد انقلاب صحبت بكند از جناج روحاني يا حزبي هستند و دشمن طرف مقابل مي‌باشند. لذا هر چه از حقائق براي اين‌ها گفته مي‌شد قابل قبول براي‌شان نبود، اما اين مسئله كه پيش آمد از صبح فرداي همان روز، انقلاب را وارد مرحلة جديدي كرد، و بزرگ‌ترين پيروزي كه رشد فكري در مردم است حاصل شد، چرا كه هر چه قدر از نظر اجتماعي، انقلاب جلو برود و اما مردم از نظر رشد فرهنگي عقب مانده باشند، فقط ظاهر انقلاب پيش رفته است و در اين صورت انقلاب عميق نيست كه بتوان آتية آن را ديد، در يك چنين زماني، اين خون‌ها سبب شدند كه يك آگاهي كلي كه حكايت از رشد فكري مردم بود، پرده‌ها را كنار زده و چهرة منافقين و ضد انقلاب و چهره‌هاي مقدس‌مآب‌هائي را كه در زير هاله‌اي از نور، خود را پنهان كرده بودند و در حالي‌ كه بدتر از آتش ريشه‌هاي انقلاب را مي‌سوزاندند، الحمدا… براي مردم روشن شد.
اين خون‌ها سبب شد چهره‌هاي منافق و ليبرال‌ و ضد انقلابي، كه بي‌حساب سر سفره اين انقلاب نشسته بودند، بدون اين كه كوچكترين كاري براي اين انقلاب كرده باشند، به خوبي براي مردم روشن شود و اين كار كوچكي نبود و اين نشان‌دهندة ارزش اين خون‌ها بود.
دشمن با آن ديد مادي كه داشت، و هنگامي كه در خط خدا نبود حتي اگر مفسر قرآن هم باشد تصور مي‌كرد كه اين انقلاب وابسته به شخص خاصي مي‌باشد و اگر اشخاصي را كه در رأس امور هستند نابود بكند انقلاب هم به نابودي كشانده مي‌شود در حالي كه ما در قرآن داريم: و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لؤليه سلطانا، هر كس كه به دست دشمنان خدا، مظلوم كشته مي‌شود، خداوند شجاعت مادي و معنوي، آن را در رگ بازماندگانش تزريق مي‌كند بدين ترتيب طبق همين آيه، ما ايمان داريم كه رفتن امثال شهيد بهشتي‌ها كه واقعاً هر يك كوهي بودند كه اگر به اقيانوس مي‌ريختند اقيانوس را به لرزه درمي‌آوردند و حال مي‌بينيم كه تاريخ به لرزه درآورده‌اند از دست دادن اين‌ها براي ما كار آساني نبود اگر معتقد نبوديم كه رفتن آن‌ها سبب خواهد شد، جامعه بهتر از پيش، راه خودش را طي نمايد هم چنان كه در عمل هم ديديم، آن غافله سالار و آن كاروان رفت و آتش در دل ما گذاشت دودي از دل‌ها بلند شد، اما طبق آن وعدة پروردگار مي‌بينيم كه هم جامعه رشد نمود و هم كارها منظم شد و آن‌هائي كه شهيد بهشتي رضوان‌ا… را در مجلس خبرگان ديده بودند مي‌دانستند كه او چه ابعاد مختلفي را در بر داشت و چه طور توانسته ابعاد مختلف انساني خودش را رشد بدهد. وقتي كه صحبت از شهيد بهشتي رضوان‌ا… مي‌شود بعضي‌ها كه از عظمت روحي آن بزرگوار خبر ندارند خيال مي‌كنند كه ما را فقط به عنوان اين كه در رأس حزب جمهوري اسلامي بوده است از آن بسيار نام مي‌بريم، و اين اقرار و غلو است و بيشتر از آن اندازه كه لازم است در باره‌اش صحبت مي‌كنيم و چرا درباره ساير شهدا صحبت نمي‌كنيم در حالي كه ما مي‌گوئيم نه، البته كه همة شهيدان در پيشگاه خدا از مقام والائي برخوردار هستند اما به نسبت كارآئي و آن رشد ابعادي كه در بهشتي رضوان ‌‌ا… بود و آن خبرگاني كه در آن جو بعد از انقلاب كه از جهات مختلف دشمن توطئه مي‌كرد و در مجلس هم پا را در يك كفش كرده بودند كه زود باشيد با وجود آن جاسوس‌هائي كه نظير مقدم مراغه‌اي و … در مجلس وجود داشت و كنترل آن جلسات و كارهاي به جا و به موقع و اقدام به رأي در لحظات حساس، نشان‌دهندة آن عظمت روحي شهيد بزرگوار بود كه كساني كه در آن جاها بودند مي‌دانند كه اگر حالا قلم‌ها به كار بيافتند كه از عظمت بهشتي‌ها سخن بگويند، كم گفته‌اند، اما تحمل ما به خاطر اين است كه خداوند بعد از آن‌ها باز به سبب عظمت آن خون‌هائي كه از شهيد بهشتي ريخته شد، كمك كرد كه روز به روز در پيشرفت انقلاب اسلامي موفق شديم و نه فقط وانمانديم برخلاف زعم دشمن كه اگر اين‌ها را از ما بگيرند انقلاب را گرفته‌اند، بلكه روز به روز به سپاس زحمات و ارزش خون آن شهيدان والامقام بيشتر از پيش به پيش رفتيم و الحمد‌ا… الان كه سخن مي‌گوئيم در اوج فتح و پيروزي هستيم و اين همان ثمراه خون‌هاست كه در تاريخ ريخته‌ شده و الان پايه تخت‌هاي حكام مرتجع منطقه را به لرزه درآورده است. به طوري كه ابراهيم نافسح مقاله‌اي نوشته كه رسانندة اين است كه واقعاً كشورهاي مرتجع منطقه به چه كنم چه كنم افتاده‌اند، و مرتب از ما سئوال مي‌كنند كه از خرمشهر به اين طرف خواهيد آمد يا نه؟ و به عظمت خون‌هاي امثال شهيد مظلوم بهشتي و رجائي و باهنر و بقيه وزراء و وكلاء، الحمد‌ا… در اوج قدرت هستيم و اين انقلاب اسلامي هم تا مرحله نهائي كه ظهور حضرت ولي‌عصر (عج) است به پيش خواهد رفت.

نيروهاي خط امام هم چنان كه خودشان متوجه هستند، مي‌دانند تا اين لحظه از تاريخ كه ايستاده‌ايم براي ما خيلي گران تمام شده به ناچار در مقابل اين ارزش‌هائي كه از دست داده‌ايم و مي‌دهيم و هر روز چندين گل تقديم ساحت مقدس حضرت ولي‌عصر(عج) مي‌نمائيم در ذمة باقي‌ماندگانش يك امانت بسيار سنگيني را ايجاب مي‌كند. امانت سنگين كه خدا در قرآن بدان اشاره فرموده كه ما اين امانت را به كوهي و آسماني و زمين عرضه كرديم آسمان و زمين نپذيرفت و انسان پذيرفت، آن امانت همين ادامة راه شهيدان است. به نسبت خوني كه هر روز مي‌بينيم براي انقلاب ريخته مي‌شود تعهدي به گردن ما ايجاد مي‌كند اگر اين تعهدها را متوجه نباشيم طبق آيه‌اي كه در سورة بقره است در حقيقت ما به خون شهدا خيانت كرده‌ايم تعهدي كه به گردن ما است اگر بخواهيم فهرست‌بندي نمائيم بسيار زياد است. اما در يك جمله، اگر بخواهيم به شهيدان راست گفته باشيم، بايد بعد از گفتن جمله «اي شهيد راهت ادامه دارد»، بايد كوشش كنيم كه نظم جامعه به هم نخورد، و همان طور كه حضرت علي مي‌فرمايند: ا… ا… و نظم امركم، خود پرستي و خود مطرح كردن را بايد كنار بگذاريم و به پاس اين خون‌هاي مقدس كه داده‌ايم كمترين هديه‌تان به مؤمنين جانتا باشد. به مؤمنين كمك كنيد. دل سوزي داشته باشيد و بايد در يك كلمه بگويم كه اخلاق اسلامي داشته باشيد. اما اگر با دشمنان كه مي‌شناسيم، سرآشتي داشته باشيم و خيال نمائيم كه تعمداً بر عليه حكومت اسلامي، پنهاني و آشكار اعلام جنگ مسلحانه كرده‌اند، خيانت كرده‌ايم.
آقاي کياوش ازبازماندگان حادثه تروريستي 7تير1360


درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , سمنان ,
برچسب ها : موسوي , حجت الاسلام سيد کاظم ,
بازدید : 296
[ 1392/05/02 ] [ 1392/05/02 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,951 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,712,052 نفر
بازدید این ماه : 3,695 نفر
بازدید ماه قبل : 6,235 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک