فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

به گزارش خبرگزاری فارس، در گفت وگوي ما كه درباره ارزيابي حوادث و نتايج جنگ سي وسه روزه رژيم صهيونيستي با حزب الله لبنان ، به ماجراي اسارت سربازان اسرائيلي، نقش سوريه در اين جنگ، احتمال حمله مجدد اسرائيل به لبنان و حزب الله، وقايع اخير گروه فتح الاسلام، نمونه هايي از شكست سنگين ارتش اسرائيل، وضعيت بازسازي، اختلافات داخلي در لبنان و نيز مسائلي چون همدلي و همراهي مسيحيان و شيعيان پرداخته شده است.

** جناب آقاي دكتر اسداللهي! به عنوان اولين سؤال بفرماييد اگر حزب الله در آغاز جنگ33 روزه، آن دو نظامي اسرائيلي را در داخل خاك لبنان دستگير نمي كرد، آيا باز هم جنگ واقع مي شد؟
- همان طور كه حزب الله بخصوص شخص سيدحسن نصرالله اعلام كرده اند و اطلاعاتي كه در دست است، نشان مي دهد اين جنگ در واقع جنگي بود كه اسرائيلي ها با هماهنگي كامل با آمريكايي ها از سه- چهار ماه قبل، آن را طراحي كرده بودند و اين جنگ هم در قالب طرحهايي كه آمريكا براي منطقه داشته قرار بود اتفاق بيفتد. البته قرار بر اين بوده كه طبق برنامه آمريكايي ها و اسرائيلي ها يورش صهيونيست ها در پاييز سال2006 اتفاق بيفتد. همچنين آنها قصد داشتند كه حزب الله را كاملا غافلگير كنند و در واقع ضربه كاري به حزب الله وارد كنند اما حادثه گرفتن دو اسير در محدوده سرزمين لبنان در تابستان، باعث شد كه اسرائيلي ها عمليات خودشان را جلو بيندازند. در واقع سه ماه جلوتر اين عمليات را انجام بدهند و شايد همين هم يكي از علتهاي شكست شان شد.
بنابراين حزب الله معتقد است كه اسرائيلي ها در هر صورت اين جنگ را آغاز مي كردند و به هر بهانه اي كه بود اين جنگ را انجام مي دادند حالا چه اين دو سرباز اسير مي شدند چه نمي شدند. اين طرحي بود كه اسرائيلي ها و آمريكايي ها در قالب برخورد با كل محور مقاومت در منطقه (محوري كه بر ضد آمريكايي ها از ايران، سوريه و حزب الله و حماس تشكيل شده است) قرار بود جنگ آغاز بشود و قرار هم بر اين بود كه در غزه و در داخل فلسطين حماس شكست قطعي بخورد و دولتش سرنگون بشود و حزب الله هم در جنوب لبنان ضربات اساسي بخورد تا محور مقاومت در منطقه شكسته بشود و زمينه آماده بشود براي حمله احتمالي آمريكا به ايران در موضوع هسته اي.
اين تحليلي است كه حزب الله از اين جنگ دارد و معتقد است اصلا گرفتن دو اسير هيچ تاثيري در جنگ نداشت. در واقع اگر اين هم نبود اسرائيلي ها بهانه اي پيدا مي كردند و حتي ممكن بود خودشان يك صحنه سازي بكنند و جنگ را آغاز كنند. همان طور كه در سال 1982هم ديديم كه اسرائيلي ها كه حمله بسيار وسيعي را به لبنان انجام دادند و تا پايتخت آمدند و بيروت را اشغال كردند، به بهانه ترور سفيرشان در لندن اين كار را كردند. بنابراين براي اسرائيلي ها پيدا كردن بهانه هيچ كاري ندارد و تاريخ اسرائيل هم نشان داده كه به راحتي مي توانند بهانه كنند و كارشان را انجام بدهند. اين تحليلي است كه حزب الله دارد.

** آقاي اسداللهي! در جريان اين جنگهاي سي وسه روزه به نظر مي رسد كه حضور فعال سوريه به عنوان يك متحد حزب الله كمرنگ تر از چيزي بود كه انتظار مي رفت. نظر شما چيست؟
- تا منظور از حضور چي باشد. ببينيد هيچ كس انتظار نداشت كه سوريه وارد جنگ بشود. اولا سوريه از نظر باز كردن مرزهايش براي راه دادن پناهندگان و مردم لبنان به داخل خاك خود و پذيرايي احسن از آنها هيچ فروگذاري نكرد و يك كارنامه درخشاني از خودش نشان داد. در كنار اين، آمريكا و اسرائيل مرتب سوريه را، هم در جنگ و هم بعد از جنگ، متهم مي كردند كه امكان رساندن سلاح و مهمات به حزب الله را فراهم كرده و از طريق مرزهايش دارد اين كار صورت مي گيرد. بنابراين سوريه آن كاري كه در حد و اندازه خودش بود انجام داد. از طرفي خود حزب الله هم مايل نبود كه سوريه وارد اين جنگ بشود. اين را بايد دقت كنيد. يكي از اتهاماتي كه مخالفان در جريان جنگ 33 روزه به حزب الله مي زدند اين بود كه مي گفتند اين جنگي است كه حزب الله به نيابت از سوريه و ايران دارد انجام مي دهد. خوب، اگر سوريه خودش هم وارد جنگ مي شد اين اتهام براي حزب الله تثبيت مي شد كه بله، ببينيد حزب الله و سوريه با هم يك جنگي را ايجاد كردند كه نتيجه آن خرابي هاي فراواني بود كه در لبنان صورت گرفت. بنابراين حتي به صلاح حزب الله نبود كه سوريه به آن معنا وارد جنگ بشود بلكه پشتيباني هايي كه انجام داد، بهترين امكان را براي حزب الله و مقاومت فراهم كرد.

** زمزمه هايي شنيده مي شود كه ممكن است در ماههاي آينده اسرائيل مجددا به لبنان حمله كند براي باز هم قلع و قمع كردن حزب الله. شما اين احتمال را چقدر محتمل مي دانيد؟
- چنين احتمالي به صورت مجرد يعني به عنوان يك حمله خاص اسرائيل به لبنان وجود ندارد. علتش هم اين است كه الان دو مشكل اساسي در درون رژيم صهيونيستي هست: يك مشكل سياسي كه اولمرت درگير آن است و آن پيامدهاي جنگ 33روزه است كه تا الان به استعفاي خيلي از افراد و مقامات و شخصيت هاي سياسي، نظامي اسرائيل انجاميده، خود اولمرت هم در معرض خطر هست چرا كه گزارش نهايي كميته "وينوگراد" كه البته قرار بود همين ماه منتشر بشود اما آن را حدوداً پنج- شش ماه به عقب انداختند، اولمرت را هم در خطر بركناري يا استعفا قرار داده است.
بنابراين چون پيامدهاي سياسي و نظامي جنگ 33 روزه هنوز هست، او نمي تواند يك جنگ ديگر را شروع كند.اوهنوز نمي تواند پاسخ بدهد چرا جنگ دوم لبنان را انجام داد.
دوم اينكه ازنظر نظامي هم، ارتش اسرائيل به علت شكست سنگيني كه در جنگ متحمل شد دچار يك بحران روحي شده و درحال حاضر مي كوشد خودش را بازسازي روحي كند. يعني تغييراتي در سطح فرماندهي ارتش اسرائيل انجام شده به اين هدف انجام شده كه بارديگر آن روحيه توسعه طلبانه و جنگ طلبانه را در اين ارتش زنده كنند، ارتش اسرائيل در جريان جنگ 33 روزه درواقع يك افتضاح نظامي را به وجود آورد كه الآن پيامدهاي آن و پس لرزه هاي آن هنوز در جامعه اسرائيل وجود دارد و مرتب هم از بين مسئولان نظامي اين رژيم قرباني مي گيرد. بنابراين باتوجه به اين دو مشكل يعني مشكل سياسي و مشكل نظامي، بسيار بعيد است و درحقيقت مي توان گفت كه اصلاً احتمال حمله مجدد اسرائيل به لبنان در امسال وجود ندارد.
اما يك نكته اينجا هست. اگر براساس يك نظر ديگر افراد تندرويي مثل و يكي در آمريكا حمله نظامي به ايران بخواهد عملي بشود، خوب پيامدهاي حمله نظامي به ايران اين خواهد بود كه كل منطقه دچار بي ثباتي خواهد شد و قطعاً بارديگر بين حزب الله و اسرائيل و حتي ممكن است بين سوريه و اسرائيل هم جنگ دربگيرد. بنابراين اگر ما در قالب يك عمليات خاص، جنگ خاص اسرائيل را به لبنان و حزب الله درنظر بگيريم چنين احتمالي وجود ندارد، اما اگر در چارچوب تحولات منطقه اي ببينيم اگر خداي نكرده آن جنگ يعني حمله به ايران انجام بشود احتمال حمله اسرائيل به حزب الله و سوريه هم وجود دارد.

** سؤال بعدي من درباره وقايع اخير نهرالبارد و ماجراي گروه فتح الاسلام است. اولاً درباره ماهيت اين گروه نوظهور توضيحاتي بدهيد و درضمن بفرماييد آخرين وضعيت درگيريها به چه مرحله اي رسيده است؟
- گروه فتح الاسلام كه حوادث نهرالبارد را به وجود آورده، گروهي است كه پيرامون آن سؤالات و شبهات زيادي مطرح است و ماهيت اصلي اين گروه هنوز براي كسي مشخص نيست. آيا اين گروه، گروهي است كه درارتباط با القاعده است و يا اينكه نه، گروهي مخل با افكار سلفي گري يا اينكه آنطور كه گروه هاي 14مارس متهم مي كنند، فتح الاسلام را گروهي ساخته و پرداخته دستگاه هاي اطلاعاتي سوريه معرفي مي كنند.
خوب، ماهيت اين گروه تا الآن مشخص نيست منتهي از قرائن، شواهد و نحوه جنگيدنش تا الآن، مي شود گفت اين گروه، گروهي است با گرايش هاي تند سلفي وهابي كه براساس عقيده دارد مي جنگد نه براساس ارتباط با يك دستگاه اطلاعاتي . حتي از كشته هاي اين گروه كه درميان آنها تعدادي از اتباع عربستان سعودي وجود دارند و همچنين اتباع ديگر كشورها، تقريباً مشخص است كه اين گروه، گروهي با گرايش هاي سلفي است. اما هنوز اثبات نشده كه اين گروه با القاعده ارتباط تشكيلاتي داشته باشد. درواقع ارتباط و هماهنگي فكري و عقيدتي دارند اما ارتباط تشكيلاتي ندارند و يا حداقل تا الآن اثبات نشده است.
خوب، وقتي اين گروه كارش را شروع كرد از آن موقع سؤال هاي زيادي مطرح شد در اين ميان گروه حاكم در لبنان يعني آقاي سعد حريري و ديگران تلاش كردند از وجود اين گروه براي تضعيف شيعيان و حزب الله سوءاستفاده كنند و شروع كردند به اين گروه نزديك شدن. پول، امكانات و كمك هاي زيادي را دراختيار اين گروه گذاشتند اما بعدها وقتي كه اين ارتباط تاحدي كشف شد، براساس فشار خود آمريكايي ها كه روي القاعده بشدت حساس هستند باعث شدند كه ارتباط حريري با فتح الاسلام و كمك هايشان به ادامه درگيري ها قطع شود. و ما شاهد آن هستيم كه بيش از 40- 50روز اين درگيري ها ادامه دارد، البته چيزي كه درحال حاضر جريان دارد اين است كه گفته مي شود اين درگيري ها به روزهاي آخر خودش نزديك شده و ارتش لبنان قصد دارد در اين هفته با يك عمليات بزرگ كار اين گروه را يكسره كند. كه بايد منتظر شد ببينيم چنين اتفاقي اين هفته مي افتد يا نه.

** آقاي اسداللهي! سؤالي كه اين وسط پيش مي آيد اين است كه در حقيقت كسي كه داشت با فتح الاسلام مي جنگيد ارتش لبنان بود نه حزب الله. ازطرفي ارتش لبنان هم زير مجموعه دولت آقاي فواد سينيوره و متحدش سعدحريري محسوب مي شود. جنگ ارتش با گروهي كه هم مخل امنيت لبنان و هم حزب الله محسوب مي شد را چگونه توجيه مي كنيد؟
- من عرض كردم خدمت شما، هنگامي كه سروكله اين گروه در لبنان پيدا شد آقاي سعد حريري و خود دولت آقاي سينيوره به آن نزديك شدند با دو هدف: هدف اولشان اين بود كه از اين گروه عليه حزب الله بهره برداري كنند چون مي دانستند اين گروه انگيزه اي قوي براي جنگ مسلحانه دارد، دوم اينكه مي خواستند خطر اين گروه را عليه خودشان خنثي كنند چون جريان آقاي حريري و سينيوره، جريان لائيك سني هست. اينها مي خواستند دشمني اين گروه را متوجه حزب الله و درحقيقت شيعيان لبنان كنند. مخصوصاً مي خواستند آن حوادثي كه در عراق دارد اتفاق مي افتد دقيقاً در لبنان تكرار بشود و حتي ازطريق شاهزاده "بندر بن سلطان" از كانال آقاي حريري كمكهاي بسياري در اختيار اين گروه قرار گرفت. البته در آمريكا هم يك جناح تندرو از اين حركتهاي "بندر بن سلطان" حمايت مي كرد. اما در نهايت، دستگاه اطلاعاتي آمريكا يعني سازمان سيا و وزارت خارجه به علت حساسيتشان روي القاعده و اينكه گروه فتح الاسلام را يك گروه مرتبط با القاعده مي دانستند فشار آوردند روي دولت سينيوره و روي سعد حريري كه هم ارتباطشان با اين گروه قطع شود و هم با اين گروه برخورد بشود. در واقع برخوردي كه الآن دولت سينيوره با گروه فتح الاسلام مي كند برخوردي است كه با فشار آمريكاروي داده وگرنه دولت سينيوره مي خواست از اين گروه عليه حزب الله لبنان استفاده كند. اما در واقع چاهي را كه آنها براي حزب الله كنده بودند خودشان در آن چاه ماندند و نتيجه اين شد كه الآن ما مي بينيم ارتشي كه تحت امر دولت است دارد با اين گروه مي جنگد و البته تلفات زيادي هم ارتش داده است و تا الآن هم كه موفق نشده كار اين گروه را يكسره كند. حالا بايد ببينيم در روزهاي آينده چه مي شود.

** آقاي اسداللهي! من مي خواستم شما پس از يك سال يك ارزيابي منصفانه از جنگ سي وسه روزه داشته باشيد. ارزيابي از ميزان موفقيتها و شكستها و خسارتهايي كه هم ارتش اسرائيل و هم لبنان و حزب الله داشته اند. اگر آماري هم از ميزان خسارتهاي مالي و جاني دوطرف داشته باشيد خيلي خوب است.
- مي دانيد جواب دادن به اين سؤال خيلي طولاني مي شود و نمي شود در دو سه جمله به اين پاسخ داد. اگر بخواهيم خلاصه كنيم "حزب الله پيروز شد براي اينكه شكست نخورد، و اسرائيل شكست خورد براي اينكه پيروز نشد." متوجهيد؟ يعني اسرائيل با آن حجم حملاتش، با آن ارتش قوي اش، با پيشرفته ترين سلاحها، با آن پل هوايي كه آمريكا از طريق انگليس برقرار كرد، با بمبهاي هوشمندي كه در يك ثانيه، دورش را تبديل به خاكستر مي كرد، با حملات وحشيانه اي كه سي وسه روز به طول انجاميد، موفق نشد حتي يك نفر از كادرهاي درجه 2 و درجه 3 حزب الله را شهيد كند. تمام شهدايي كه حزب الله داده معمولاً از رزمندگان عادي حزب الله است. اين يك شكست مفتضحانه براي اسرائيل است.اين يك. دوم اينكه يك شكست اطلاعاتي بسيار بزرگ را ارتش اسرائيل متحمل شد. اسرائيلي ها همواره ادعا مي كردند كه آنچنان قدرت اطلاعاتي بالايي دارند كه هرچه در كشورهاي عربي اتفاق مي افتد اينها ازش خبر دارند، اما در جريان اين جنگ مشخص شد كه اسرائيلي ها از تحولات بعد از سال 2000 حزب الله يعني زماني كه اسرائيل از جنوب لبنان عقب نشيني كرد، از تحولاتي كه در درون حزب الله، از نظر قدرت نظامي حزب الله رخ داده بين سالهاي 2000 تا 2006 هيچ اطلاعي نداشت. يعني نه مي دانستند چه نوع سلاح هايي در اختيار حزب الله است و سلاح هاي جديد آنها چيست، چه نوع آموزشهايي ديده، چه نوع استحكاماتي ايجاد كرده، و قدرت ارتباطاتي اش چيست. در وقتي كه جنگ شروع شد اسرائيلي ها غافلگير شدند چون فكر مي كردند كه يك جنگ ساده اي در پيش دارند و با اين حجم نيرو، به راحتي حداكثر ظرف يك هفته، بساط حزب الله را جمع مي كنند، اما وقتي وارد جنگ شدند متوجه شدند نيرويي كه باآن رو به رو هستند، با آن نيرويي كه در سال 2000 لبنان را ترك كرده بودند خيلي فرق كرده است. از نظر آموزشها، حزب الله بسيار بسيار پيشرفت كرده (اين اعترافي است كه خود اسرائيل هم مي كند)، از سلاحهاي بسيار پيشرفته استفاده مي كند، قدرت مخفي سازي و كار اطلاعاتي بسيار قوي حزب الله آنها را غافلگير كرده بود، و قدرت ارتباطاتي حزب الله هم، بالا بود، يعني به رغم بمبارانهاي وحشتناكي كه روي مواضع حزب الله انجام دادند، ارتباط فرماندهي حزب الله با تمام رده هايش حتي در خط مقدم تا آخرين روز جنگ ادامه داشت و اين يكي از بزرگترين شگفتي هاي اين جنگ بود. چون در جنگهاي جديد بخصوص در جنگ عراق، ما شاهد آن بوديم كه آمريكايي ها اولين كاري كه كردند اين بود كه ارتباط و آن سلسله اعصاب ارتباطي بين ستاد فرماندهي ارتش عراق با رده ها را با سطح، قطع كردند و در واقع ارتباط قطع شد و اين ارتش به راحتي از هم پاشيد، اما در جريان جنگ 33 روزه هرچقدر كه اسرائيلي ها تلاش كردند، و از پيشرفته ترين تجهيزات استفاده كردند، تا روز آخر ارتباط رزمندگان حزب الله با فرماندهي ادامه داشت.
نكته ديگر اينكه به رغم تمام جنگهايي كه اسرائيل با اعراب داشت و در آنها در يك مدت كوتاه به پيشرفتهاي برق آسا دست پيدا مي كرد و مناطق گسترده اي را ارتش اسرائيل اشغال مي كرد، در جنگ 33روزه ما شاهد بوديم، پس از 33 روز جنگ، باز ارتش اسرائيل در مرز داشت مي جنگيد! و قادر نبود از مرز فراتر وارد خاك لبنان بشود. در حالي كه در سال 1982 موقعي كه اسرائيل حمله كرد در عرض كمتر از دو هفته بيروت را اشغال كرد. خوب، اينها بزرگترين ضربه هايي بود كه هيبت و اسطوره ارتش اسرائيل را شكست. البته در اينجا مسائل بسيار بسيار زيادي اتفاق افتاد كه الآن بحرانهاي داخلي ارتش اسرائيل را ايجاد كرده است نشان داد ارتش اسرائيل تبديل به يك ارتش رفاه زده شده كه جوانان فعلي اسرائيل، انگيزه جنگيدن مثل نسلهاي گذشته را ندارند و فرماندهي آنها بسيار فرماندهي سطحي اي بوده، فكر مي كرده با قدرت هوايي قادر خواهد بود كه حساب حزب الله را يكسره بكند اما درعمل به اين نتيجه رسيدند كه اين استراتژي كاملاً اشتباه بوده و موقعي به خودشان آمدند كه روزهاي آخر جنگ بود و تصميم به حمله زميني گرفتند كه بعد، در حمله زميني هم ضربات كاري را متحمل شدند.
خوب، علاوه بر اين جنايتهاي بسيار زيادي كه اسرائيلي ها در جريان جنگ انجام دادند، به قدري گسترده بود كه حتي حاميان اسرائيل هم در نيمه دوم جنگ ديگر قادر به دفاع از اسرائيل نبودند و آن اتفاقاتي كه افتاد و موجب شد آن اجماع بين المللي كه در ابتداي جنگ عليه اسرائيل وجود داشت پس از كشتار روستاي قانا، اين اجماع بين المللي از بين رفت.
خوب، به رغم همه اين هجمه ها، حزب الله مقاومت بسيارجانانه اي از خودش نشان داد و رزمندگان آن نشان دادند كه هم از آموزش بسيار بالا برخوردارند، هم به سلاحهاي پيشرفته مجهزند و هم اينكه روحيه شهادت طلبانه اي دارند و اين به يك اسطوره اي تبديل شده در جهان عرب و جهان اسلام كه اين گروه كاري را توانست انجام بدهد كه ارتشهاي كشورهاي عربي همگي با هم نتوانستند انجام بدهند. بنابراين خود مقاومت و باقي ماندن حزب الله زير همه اين ضربات و اينكه تا روز آخر موفق شد كه مناطقي را در داخل خاك اسرائيل مورد حمله قرار دهد، اينها همه پيروزي بزرگ و تاريخي حزب الله است.
البته در كنار اين، خوب، خرابيهايي كه به وسيله ارتش اسرائيل انجام شد بسيار گسترده است، و ضربه هايي كه به زيرساختهاي اقتصادي لبنان خورد زياد است. پلها، جاده ها، دبيرستانها، مدارس، بيمارستانها و جنايتهايي كه اسرائيلي ها كردند، بسيار گسترده بود، ولي اينها چيزهايي است كه قابل جبران است. آن چيزي كه ماند در تاريخ، اين بود كه حزب الله لبنان به عنوان يك گروه چريكي كوچك، موفق شد اسطوره ارتش اسرائيل را به عنوان يك ارتش شكست ناپذير، بشكند و ما الان مي بينيم كه در جهان عرب يك روحيه جديدي ايجاد شده است. خوب، اينها هم هست. يعني آن چيزي كه الان اسرائيلي ها ادعا مي كنند يا اولمرت به عنوان موفقيت خودش دارد ادعا مي كند اين است كه ما حزب الله را از مرزها دور كرديم و الان ارتش لبنان آمده در مرز مستقر شده اين را به عنوان تنها پيروزي خودش دارد ياد مي كند، در حالي كه دستگاه هاي اطلاعاتي ارتش اسرائيل گزارش هايي كه علنا منتشر مي كنند اين است كه حزب الله الان موشك هاي جديدي در اختيار دارد كه ديگر اصلا نيازي ندارد كه در مرز مستقر باشد و مي تواند از كيلومترها دورتر از مرز به اهداف اسرائيل حمله كند. ولي حتي اين ادعاي اولمرت كه موفق شد حزب الله را از كنار مرزها دور كند، موفقيتي به حساب نمي آيد و حزب الله بنا بر اعتراف خود ارتش اسرائيل الان توان نظامي اش بيش از جنگ 33 روزه شده است. به همين خاطر اگر ما به سرجمع اين دستاوردها نگاه كنيم، اين پيروزي بسيار بزرگ تاريخي است اما اگر بخواهيم دست بگذاريم روي حجم خرابي ها بله، مي آيند دست مي گذارند و اين را به عنوان يك شكست تلقي مي كنند در حالي كه ملتي كه مي خواهد از خودش دفاع كند بايد بهايي را بپردازد، ما در هيچ جنگي در دنيا نديديم كه يك نيروي اشغالگر با سلام و صلوات از آن كشور خارج بشود! بلكه همواره آن ملت تحت اشغال، بهايي را پرداخت كرده كه توانسته اشغالگر را بيرون كند. اين هم بهايي بود كه ملت لبنان پرداخت كرد و البته موفق شد يك اسطوره اي از خودش درست كند كه براي نسلها، اين اسطوره باقي خواهد ماند.

** الان شما آمار و ارقامي از تعداد تلفات طرفين نداريد؟
- آماري كه دولت لبنان داده و آمار رسمي و دقيق هم هست در رابطه با غيرنظاميان لبنان، يك چيزي حدود بيش از 1200نفر به شهادت رسيده اند. حزب الله در رابطه با شهداي خودش آمار ارائه نداده، و اصولا هيچ وقت اين كار را نمي كند ولي آنچه كه اسرائيلي ها مدعي هستند در واقع تلفات حزب الله را آنها اعلام كرده اند كه چيزي حدود 250 نفر از رزمندگان حزب الله به شهادت رسيده اند.
آمار تلفات خود اسرائيلي ها را هم كه خودشان اعلام كرده اند الان دقيقش در ذهنم نيست اما آن چيزي كه هست چيزي حدود 50-40 نفر غيرنظامي در اسرائيل كشته شده اند اما حدودا 300-250 نفر نظامي اسرائيل هم كشته شده اند. اين آمار خودش خيلي گوياست، يعني اسرائيل تعداد بسيار زيادي غيرنظامي را كشته، اما حزب الله موفق شده، بيشتر، نظامي هاي اسرائيل را به هلاكت برساند و اين نحوه جنگيدن حزب الله را به خوبي نشان مي دهد.

** الان وضعيت بازسازي خرابي هاي جنگ در لبنان پس از گذشت يك سال در چه مرحله اي است؟
- بحث سازندگي از مدتها پيش شروع شده، اما اختلافات سياسي كه در درون لبنان وجود دارد، بازسازي را دچار مشكلات زيادي كرده است. و يكي از موارد اختلاف حزب الله با دولت آقاي سينيوره هم بحث بازسازي است. چرا كه از فرداي آتش بس، دولت آقاي سينيوره به نحوي عمل كرد كه نشان داد عمدا بحث بازسازي را دارد به تاخير مي اندازد تا در واقع آوارگان جنگي را كه بيشتر از شيعيان لبنان بودند از عملكرد حزب الله ناراضي و ناراحت كند. و آنها را در واقع از حزب الله جدا كند. ما اين را از همان موقع ديديم. يعني حتي در پرداخت غرامت، پولهايي كه از كشورهاي مختلف به دولت لبنان تحويل داده شده بود تا به آوارگان جنگي تحويل داده بشود، همان مقدار هم بسيار بسيار بد برخورد مي شد از سوي دولت لبنان و سعي مي شد كه كمتر به بازسازي بپردازند و بحثهاي زيادي بود كه نشان مي داد دولت لبنان عمد دارد كه بازسازي را به تأخير بيندازد. به همين خاطر، موضوع بازسازي ها، اختلاف بين حزب الله و دولت آقاي سينيوره را كه از قبل هم وجود داشت تشديد كرد.
الان ما دو نوع بازسازي در لبنان داريم. يك سري طرح ها هست كه حزب الله متولي آن هست و آن طرح ها به خوبي پيش مي رود، با سرعت به پيش مي رود؛ چه در پرداخت غرامت چه در بازسازي. اما طرح هايي كه از سوي دولت لبنان انجام مي شود يا كند است يا اختلاس در آنها بسيار بالاست و به همين خاطر ما در خيلي از پروژه هاي بزرگ كه در دست دولت لبنان هست مي بينيم كه كار بسيار كند دارد پيش مي رود و اگر اين درگيري سياسي ادامه پيدا كند ممكن است طولاني هم بشود، خيلي طولاني بشود. اما در حال حاضر حزب الله آنچه در توان خودش هست گذاشته و دارد كار را با سرعت انجام مي دهد اما چون حجم خرابيها بالاست، بايد دولت لبنان به طور جدي به صحنه بيايد و با توجه به بودجه اي كه از كشورهاي مختلف گرفته، اين بودجه ها را هزينه كند و بازسازي را انجام بدهد. اما متأسفانه دولت لبنان دراين زمينه كارنامه مثبتي ندارد و موجب شده عملا كارها بسيار كند پيش برود.

** آقاي اسداللهي! شما به عنوان يك تحليلگر سياسي، آينده ارتباطات دولت سينيوره با آمريكا و رژيم صهيونيستي و اختلافات با حزب الله لبنان را چگونه پيش بيني مي كنيد؟
- درحال حاضر مسائل لبنان به يك بن بست كامل سياسي و يك بحران سياسي برخورد كرده و در واقع راه حلي در درون حكومت وجود ندارد(اين مصاحبه مربوط به پيش از «وقوع انقلاب 7 آوريل 2008» در لبنان است). به علت دخالتهاي بسيار بسيار گستاخانه آمريكا و فرانسه كه ازطريق گروه 14مارس دارد انجام مي شود جلوي هرگونه راه حل تدافعي را در حكومت گرفته و يك بن بست و جدايي كامل سياسي اتفاق افتاده و هيچ نوع راه حل سياسي در حال حاضر وجود ندارد و حتي با اينكه قرار است هفته آينده گروههاي لبناني در فرانسه جمع بشوند با ابتكار دولت فرانسه يك سري گفت وگوهايي را انجام بدهند اما حتي آن گروههايي كه مي خواهند آنجا شركت كنند هيچ اميدي به اين مذاكرات ندارند و در واقع معتقدند كه راه حل بحران لبنان در خارج از لبنان است و درچهارچوب مسائل منطقه اي شايد حل بشود به اين معنا كه وضعيت آمريكا در عراق به گونه اي است كه اگر آمريكا بخواهد مسائلش را درعراق از طريق مذاكره با ايران و سوريه حل كند، در آن موقع بحثهاي لبنان هم دراين مذاكرات مطرح خواهدشد و يك نوع راه حل شامل و كامل براي مسائل منطقه اي درپيش خواهد گرفت و بحران لبنان هم شايد در چارچوب آن حل بشود يا اينكه اگر گزينه بحث حمله به ايران از طرف آمريكايي ها انجام بشود، آنگاه كل منطقه وارد جنگ خواهدشد كه لبنان هم جداي آن نخواهدبود. بنابراين مسائل لبنان در حال حاضر هيچ راه حلي در داخل برايش وجود ندارد، خود لبناني ها هم منتظرند ببينند درسطح منطقه مسائل به چه صورت حل مي شود.

** يك مقدار از سؤالات سياسي فاصله مي گيرم و بحثهاي اجتماعي را مطرح مي كنم. آقاي اسداللهي! كساني كه در لبنان حاضر بودند چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ از يك همراهي و همدلي گسترده اي بين حزب الله و شيعيان و مسيحيان خبر مي دهند. البته اين موضوع در بين اهل تسنن شايد به اين قوت نباشد اما ارتباط خوبي كه مسيحيان با حزب الله لبنان و بخصوص با شيعيان دارند كاملا بارز و مشهود است. در خود حكومت هم مي بينيم كه آقاي اميل لحود با حزب الله رابطه بسيار بهتري دارد تا با ديگران. درسطح جامعه هم مي بينيم كه آن خانم مسيحي "ريم حيدر" كه عباي سيدحسن را هديه گرفت با افتخار با آن عبا به دنيا سفر كرد و حزب الله و نصرالله را تبليغ كرد يا خواننده اي مسيحي مثل خانم "جوليا پطرس" آن ترانه معروف را در تجليل از سيدحسن نصرالله و رزمندگان حزب الله خواند. به نظر شما علت اين همدلي چه مي تواند باشد؟
- خوب، اين موضوع يك دليل داخلي دارد و يك دليل خارجي. دليل داخلي توافقنامه اي است كه يك سال و نيم پيش بين حزب الله و جريان سياسي ميشل عون معروف به "جريان ملي آزاد" امضا شد. اين توافقنامه سياسي بين آقاي ميشل عون به عنوان رئيس قوي ترين جريان سياسي مسيحيان، با حزب الله به عنوان قوي ترين جريان سياسي شيعيان، بسياري از نگراني هاي دوطرف را براي هميشه از بين برد و توافق نظر بي نظيري را بين اين دو قطب ايجاد كرد.
خوب، وقتي كه سران دو گروه از هموطنان، اين توافقنامه را امضا مي كنند اين تأثير را در كل دو مذهب در لبنان مي گذارند. اين دليل داخلي.
دليل خارجي و منطقه اي آن اين است كه مسيحيان لبنان بشدت نگران رشد افراط گرايي سني و تندگرايي سني در قالب القاعده و سلفي گري هستند و اين را يك خطر بزرگ براي لبنان مي دانند و معتقدند كه اصولا كل مسيحيان در كشورهاي خاورميانه درمعرض يك خطر حياتي قرار گرفته اند و آن افراط گرايي سني است بنابراين آنها بقا و حيات خودشان را در همبستگي و اتحاد با شيعيان مي دانند.
چون وقتي كه حزب الله را در كنار ديگر گروهها قرار مي دهند مي بينند كه چقدر با مسيحيان خوب رفتار كرده و چقدر به آنها آرامش داده است و اين را مقايسه مي كنند با عملكرد برخي گروه هاي سياسي در عراق و كشورهاي مختلف كه چقدر افراطي عمل كرده اند و به اين نتيجه مي رسند كه بايد براي بقا و حفظ خودشان با شيعيان همراه بشود تا از آن خطر خودشان را حفظ كنند. بنابراين، اين دو عامل باعث شده كه الان ما مي بينيم كه در صحنه لبنان يك تقارن و نزديكي پويايي بين مسيحيان و شيعيان اتفاق افتاده و روز به روز هم به هم نزديكتر مي شوند.

** آقاي اسداللهي! قبل از اين كه سؤال آخرم را از شما بپرسم دوست دارم شما از موارد ناگفته جنگ 33 روزه براي ما بگوييد. مواردي كه جايي نقل نشده و داراي جذابيت ژورناليستي يا خبري هم باشد.
-از اتفاقاتي كه در جنگ ها اتفاق مي افتد مسئله جنگ رواني است. همواره حزب الله در دوران جنگ هايي كه با اسرائيل داشته است بهاي زيادي براي عمليات رواني در جامعه اسرائيل پرداخت كرده است. روي اين موضوع كار كرده كه همزمان كه با ارتش اسرائيل مي جنگد يك عمليات رواني هم توي جامعه اسرائيل انجام دهد و آن ها را نسبت به عملكرد ارتش و عملكرد دولتش مسئله دار كند. اين روشي بوده كه همواره موفق بوده و ما همواره در چند سال گذشته ديده ايم كه حزب الله در اين مسئله بسيار بسيار موفق عمل كرده است. اسرائيلي ها هم به اين اعتراف كرده اند كه حزب الله در اين زمينه خيلي خوب كار كرده و موفق شده اجماع نظر در جامعه اسرائيل را از بين ببرد. و يكي از علت هاي عقب نشيني اسرائيل در سال 2000 همين موضوع بوده است كه اجماع نظر داخلي و توافق فكري از بين رفت به طوري كه خيلي از اسرائيلي ها اعتراض كردند كه چرا چنين كرديد.
اما در جريان جنگ 33روزه، اتفاقي كه افتاد برعكس اين بود، يعني براي اولين بار در درون اسرائيل يك اجماع نظر قوي به وجود آمد و اين اجماع نظر قوي باعث شده بود جنگ قوي بشود و هر چقدر كه حزب الله تلاش كرد نتوانست اين اجماع نظر داخلي در اسرائيل را از بين ببرد و علتش هم اين بود كه دولت اسرائيل جنگ 33روزه را به يك جنگ بزرگ و حياتي تبديل كرد و اعلام كرد كه اگر در اين جنگ شكست بخورد بعد از جنگ، مشكلات اساسي امنيتي براي اسرائيل به وجود مي آيد. به همين خاطر يك وحدت نظر ايجاد كرده بود بين مردم اسرائيل به طوري كه همه اقشار مختلف جامعه اسرائيل به طور بي سابقه اي از جنگ حمايت مي كردند. نكته اي كه در اين وسط اتفاق افتاد اظهارنظرهايي بود كه در ايران انجام شد كه اين اظهارنظرها به جاي اين كه به حزب الله كمك كند كار حزب الله را مشكل كرد يعني يك اظهارنظرهايي انجام مي شد در جريان جنگ 33روزه كه اين وحدت ملي را در جامعه اسرائيل تقويت مي كرد به جاي اين كه تضعيف كند. مقامات ايران مي آمدند در همان زمان از براندازي اسرائيل صحبت مي كردند و اين كه اسرائيلي ها بايد چمدان هايشان را ببندند و از آنجا بروند و حرف هايي از اين قبيل كه اسرائيلي ها اين سوژه ها را مي گرفتند و بزرگش مي كردند و مي گفتند ببينيد اين جنگي است براي بقا.
خوب حزب الله از اين اظهارنظرهاي مقام هاي ايراني ناراحت بود و اين را منتقل مي كرد به ايران كه آقا خواهش مي كنيم در اين موقعيت اين حرف ها را نزنيد. و اجازه بدهيد اين جنگ را از لحاظ رواني خودمان اداره كنيم. يك حرف هايي در ايران زده مي شد در خطبه هاي نماز جمعه در بحث هاي مختلف كه جناب آقاي سيد حسن نصرالله بشدت از آنها ناراحت بود و از طريق كانال هاي خصوصي براي مقام هاي ايراني پيام فرستاد كه من خواهش مي كنم اين حرف ها را در اين موقعيت نزنيد به جاي اين كه به ما خدمت كند كار ما را دارد مشكل مي كند، و اين نكته بسيار مهمي است كه حرف هايي از اين دست در آن موقعيت هميشه براي حزب الله، مفيد تمام نمي شود و بايد در نظر گرفت كه اين حرف ها در چه موقعيتي زده مي شود تا براي آن بنده خداها مشكل ايجاد نكند.

** خيلي خسته تان كردم. سؤال آخرم درباره كتاب "از مقاومت تا پيروزي" شماست كه فكر مي كنم معتبرترين كتابي است كه درباره تاريخچه حزب الله و جنگ هاي سابق اسرائيل در دو سه دهه اخير به زبان فارسي نوشته شده است. فكر نمي كنيد الان اين انتظار از شما وجود دارد كه يا اين كتاب تكميل بشود و يا اين كه حوادث و اتفاقات مهم بعدي را در جلد ديگري از اين كتاب بنويسيد.
- راستش اين كتاب به زبان عربي هم ترجمه شده و خيلي هم در كشورهاي مختلف مورد استقبال قرار گرفت و حتي بنابرنظرهاي مختلف بهترين كتاب در اين زمينه شناخته شده است. و الان آن برادران هم از من، همين تقاضاي شما را دارند و مي گويند به حوادث بعد از سال 2000 و الان هم بپردازيد ولي واقع مطلب گرفتاري هاي فراوان من باعث شده كه فراغت نوشتن را از من گرفته است با اين كه خيلي مايلم اين كار را بكنم اما الان در حال حاضر نمي توانم دست به قلم ببرم. البته متاسفانه در ايران هم خيلي اين كتاب تبليغ نشده و خيلي از پژوهشگران را مي ديدم كه اصلا اين كتاب را نديده بودند.



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان کرمان ,
برچسب ها : اخلاقي , محمود ,
بازدید : 168
[ 1392/05/11 ] [ 1392/05/11 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 1,359 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,710,460 نفر
بازدید این ماه : 2,103 نفر
بازدید ماه قبل : 4,643 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 1 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک