وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب علي اکبرعرب در شب اول محرم که ماه خون وپيام مي باشد وصيت نامه ي خود را مي نويسم .
با درود به رهبر و شهداي اسلامي که با خون خود وجب به وجب سرزمين اسلامي را آزاد کرده اند و در اين راه شهيد شده اند ,سخنم را شروع مي کنم :همه بدانند که من آگاهانه وباانتخاب خود در اين راه قدم برداشته ام واز آن زمان که من اين راه را شناختم هر روز که از محرم مي گذرد به خودم مي گويم که اي انسان تو بيهوده آفريده نشده اي ,تو موجودي انتخاب شده از سوي پروردگارت هستي, تو خليفه الله هستي بر روي زمين. والآن که با کمال ميل به جبهه حق عليه باطل براي پيروزي اسلام آمده ام,مي روم چون ما به خودمان تعلق نداريم ,يعني خلق نشده ايم که آزمايش نشويم واساساً جهان آزمايشي بيش نيست. راحت طلبي کار انسان نيست وچون درخت انقلاب اسلامي براي بارورشدن احتياج به خون دارد وامام نيز نداي هَل مِن ناصٍرٍ يَنصُروني را ندا داده است.
به ملت مسلمان ايران واجب است که به اين پيام امام لبيک بگوييد واين درخت را سيراب کنيد .
افتخارمان اين است که در راه عقيده اي جهاد مي کنيم که به حقانيت آن کاملا آگاهيم و غيراز اين برايمان راهي نمي ماندکه يا پيروز شويم و يا شهادت را چون اسلحه مرگبار بر فرق دشمن بزنيم .
اگرواقعاً خالصانه به جبهه رفتيم بايد بدانيم که اگر زمان امام حسين (ع) هم بوديم او را ياري مي کريم . اي برادران عزيز هر بيشتر بايد سعي بکنيد که اسلامتان از روحانيت ,به گفته اما ممان جدا نشود و شما بايستي روحانيت را از دل وجان دوست داشته باشيد چون اينها بودند که اسلام را به ما شناساند. وصيت ديگر من اين است که روح امام امت شاهد خواهد بود که جهانيان دست به سوي اسلام دراز مي کنند و از خدا طلب سعادت مي کنند وقسط و برابري به شيوه علي (ع) برقرار خواهد شد .
مادرجان راهي که من انتخاب کردم راه حقيقت ودرستي است واز شما خواستارم که امام امت آن مجاهد کبيرو عصاره حسين بن علي (ع) ورهبرانقلاب ؛خميني بزرگ را ياري نمايد واوراتنها نگذاريد.
وصيتم به شما پدر جان اين است که راه مرا ادامه بدهيد چه از راه کمک به فقيران و در ماندگان و مي دانم خودت ازهمه درمانده تري ولي به خود ببال که خداوند ياري دهنده ي نيکو کاران است.
خواهرم زينب, با ناملايمات دست وپنجه نرم کن وشما برادرانم اين آب وخاک ومکتب اسلام بر گردن من وشما حق دارند ,در حفظ آن کوشش کنيد ونگذاريد در دست اجنبييان از بين برود واسلحه ام را زمين نگذاريد وراهم را ادامه دهيد واطمينان دارم که ادامه مي دهيد.
رهبر عزيز را تنها نگذاريد وهميشه از او تبعيد کنيد.
اميدوارم هيچ وقت به من ناکام نگوييد چون کامم را گرفتم که شهادت وبهترين نعمتهاست. مادرجان حال وقت آن رسيده که رسالت زينب وار خود را نشان دهيد. مادرجان گريه نکن و خوشحال باش زيرا درراه هدف مقدسي گام برداشته وجان باخته ام .
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدارازعمرما بکاه وبر عمراوبيفزاي. 8/7/1361 علي اکبر عرب
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان گلستان ,
برچسب ها :
عرب ,
علي اکبر ,
بازدید : 219