فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

وصیت نامه
«بسم الله الرحمن الرحیم»
ولا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احاء عند ربهم یرزقون.
گمان مبرید آنانکه در راه کشته شده اند مرده گانند بلکه زنده هستنند که در نزد پروردگار شان روزی میخورید .
یا رب دل مارا تو به رحمت جان ده دردهمه رابه صابری درمان ده
این بنده چه دادند که چه می باید خواست داننده توئی هرآنچه خواهی آن ده
نی از تو حیات جاودان می خواهم نی ملک و نه هم جهان می خواهم
نی سیم و زرو راحت جان می خواهم من هرچه رضای توست آن می خواهم
سپاس خدائی که اول است وپیش از او اولی نبوده وآخر است و پس از او آخری نباشد.
بار خدایا درود فرست بر محمد (ص)که بر وحی وپیغام تو درستکار بود .
درود بر شهیدان آن عاشقانی که با ایثار خون خویش در راه اسلام روحشان را به سوی معشوق تا عرش اعلی پرواز دادند و زندگی جاودانه یافتند .درود بر وارث حسین پرچمدار اسلام٬ رهبر انقلاب اسلامی امام امت خمینی بت شکن ویارو یاور مستضعفین جهان . مسائلی را با شما مردم قهرمان و شهید پرور و برادران سپاه و خانواده ام باز گو می کنم وانشاءالله از خداوند بزرگ تقاضای آمرزش برای خود و ثابت قدمی تمام شما عزیزانم را خواهانم .
با قدر دانی و سپاس و ستایش از برای خدای که در این جو موجود زمان حاضر یک چنین مر جع تقلید شیعیان جهان قاطع و پیامبر گونه به ما عطا کردند تا ما را از زندگی ذلت وار حیوانی که در زمان رژیم گذشته داشتیم نجات دهد و رهنمود به راه حق نماید .
راهی که من انتخاب کرده ام از روی آگاهی و احساس مسئو لیت در قبال خون شهیدان بود ودر راه خدا جهاد نموده تا دین اسلام با ریختن خونم آبیاری شود وابر قدرتها ی غرب وشرق ونوکرهای داخلی و خارجی آنها و صدام یزیدها بدانند که اسلام بزرگتر ازآن است که شما بتوانید شکست دهید .
من با لطف خداوند بزرگ توانستم عمر ناچیزم را تقدیم ادامه راه امام حسین (ع)و راه شهدا وفدای امام عزیزم و نها یتاَ راه اسلام عزیز بکنم. این راه جهاد فی سبیل الله است که از اول پیدایش اسلام با ریخته شدن خون شهیدان راه خدا ثابت مانده است .
هموطنان مبارز و انقلابیم ,ولایت فقیه استمرار راه انبیاست . اسلام پس از گذشت سالها بار دیگر جان دوباره ای گرفته است. قلب اسلام ولایت فقیه است .پس ولایت فقیه را باید سالم نگه داریم تا اسلام جانش سلامت باشد وناگفته نماند که باید جوارح یک جان را نیز سلامت نگهداشت وآن یاران با وفای امام امت هستند .
گوش به توطئه های مشرکین ومنا فقین ندهید ویاران امام را که در خط امام نیز می باشند ,باهمه وجود و قدرت حمایت کنید که وظیفه شرعی نیز می باشد. برادران وخواهران شهید پرور علی آباد ,محیط شما که از دو قشر شاهرودی وکتولی تشکیل شده است که باعث رشد هر گونه اختلاف و تفرقه می باشد.باید نهایت سعی وکوشش کنید که جلوی هر گونه سمپاشی چه از طرف دوست نادان ویا از طرف دشمنان اسلام گرفته شود .همیشه اختلاف در این منطقه از ناحیه سرمایه دارهای بی خبر از خداو توسط عده ای از دوستان نادان انجام می گرفت ودر آینده خواهد گرفت .
مبادا به خاطر سرمایه دارهای از خدا بی خبر و گروههای منحرف وکسانی که در رژیم پهلوی حامی ودعا گوی خاندان کثیف پهلوی بودند ,با یکدیگراختلاف پیدا کنید. َ
امروز به خاطر اینکه در جامعه اسلام نفو ذ کنند و کارهای مسلمانان را در دست بگیر ند بین شما اختلاف می اندازند و شما را هم به جان یکدیکر می اندازند .
به قول معروف:
تفرقه بینداز و حکومت کن ؛باشند.
شما وحدت خود را حفظ کنید واحترام به یکد یگر را داشته با شید که پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ع ) فرمودند تمام مسلمانان با هم برادر دینی می باشند. اگر به جمله پیامبر گوش نکنید و فریب این از خدا بی خبر ها را بخورید فردای قیامت پیامبر جلوی شما را خواهند گرفت . آنها که به برادران مسلمان خود بد می گویند ,بدانید که از یاران شیطان می باشند .
و قاتلو اوالیا شیطان ان کید شیطان کان ضعیفا
پس با یاران شیطا ن پیکار کنید, هما نا نیز نگ شیطان ضعیف است.
خدا وند بر تر ی انسانها را بر همد یگر در یک چیز می داند, آن هم : اکرمکم عندالله اتقیکم .
به درستی که گرامی تر ین شما نزد خداوند ,با تقواتر ین شما ست.
به شمابرادران و خواهران شهید پرور علی آباد تو صیه می کنم که از فکر وراه وروش
بر دباری واخلاق مرد بزرگ الهی, امام جمعه محترم علی آباد برادر عزیزم حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالهادی حسینی شاهرودی نوه محترم مرجع تقلید شیعیان مر حوم آیت الله العظمی حسینی شاهرودی استفاده کنید. به خداسوگنداز زمانی که برادران ما وارد علی آباد شدند سعی و کوشش نمودند که اختلافات اینجا را از بین ببر ند و جای آن یک جامعه اسلامی پرورش دهند که به حمدالله موفق هم شدند واین موضوع را تمام برادران روحانی , سپا هی ودیگر ارگانها می دانند که چقدر بین شما اختلاف بود وحاظر نبودید در کنار یکدیگر با شید وهر دسته دسته دیگری را طرد می کرد ولی با عنا یت خدا وند وفعالیت امام جمعه محترم این اختلافات بر کنار شد .
برادران روحانی وسپاهی ودیگر ار گانهای این منطقه همه با هم در کنار هم مشغول خدمت وانجام و ظیفه شدند که خداوند همه را موفق بدارد .بنده مد تی را که در پایگاه علی آباد بودم و خداوند افتخار خدمتگزاری به دین اسلام و امت شهید پرور این منطقه را در خدمت امام جمعه محترم را به من داد وبا اینکه خداوند این توفیق را نصیب بنده کردند که حدود سه , چهار بار در جوار امام جمعه محترم علی آباد به ماًمور یتهای راه دور رفتم, به خدا قسم اخلاص در کار, تقوی ,صبر وبردباری ,علم واخلاق اسلامی اش, هر کسی را جذب می نمود. خداوندا این نعمت وجود امام جمعه محترم علی آباد را برای ادامه زندگی وپرورش وتر بیت جامعه اسلامی این منطقه نگهداری فرمایند .
شما برادران وخواهران نهایت احترام به نمایند گان محترم امام و امام جمعه ها داشته باشید و سخن این بزرگواران را خوب گوش کنید وسرمشق زندگی روزمره خود قرار دهید که همه در این دنیا وهم درروز قیامت سرفراز خواهیدبود .
برادران پاسدار:
ما که رفتیم وراه حسین (ع) را در پیش گرفتیم و یک مسًولیت بسیا رسنگین بر دوش شما برادران گذاردیم که شما با صبوری خود, انشا الله مشکلات را حل نمایدکه چشم میلیونها مسلمان جهان به این انقلاب اسلامی دوخته شده است .به پیامهای امام خوب توجه نمایید و یک لحظه از عمل بدان غفلت نورزید که اگر خدای ناکرده منحرف شوید ,بدانید که نیست ونابود خواهید شد .
در همین جا از کلیه برادران پاسدار مخصوصاً برادران شواری فرماند هی پایگاه علی آباداز مو قع تاسپس ستاد کمیته وسپاه پاسداران علی آباد تشکر وسپا سگزاری می کنم . بر خورد سا لم وعلی وار شما برادران تاًثیر آنچنانی بر من گذاشته و موجب گردید بیشتر فعالیت کنم واصولاً بر خورد شما برادران شورای فرماندهی محترم لشکرویژه 25 کربلا آنچنان تاًثیر بر من گذاشته ,که اگر شب وروز خدمت میکردم باز می گفتم هنوز نمی توانم جبران نعمتهای خداوند وخدمات صادقانه شما برادران را انجام دهم.
خانواده محترم ضمن قدر دانی و سپاس از فرد فرد شما که ادامه دهند راه امام حسین(ع) و امام عزیز می با شید و با این کار مکتبی شما روح مراآسایش می دهید.
پد ر و مادر بزرگوار فقط تقاضای بخشش در مقابل رنجهای متحمل شده برای من در دوران طفولیت می نما یم واز برادر وخواهران عزیز م تقاضای صبر و بر دباری مینما یم.
از همسر م متشکرم که انشاالله فرزندانم را طوری تربیت کند که راه اسلام و امام عزیز را در پیش گیرند ودر خدمت به اسلام کوشا باشند .
بدانید که فقط مکتب اسلام است که انسان را به خدا نزدیک ومتکامل می ساز دوبه راه انسا ن بود ن وانسان زیستن پیش می برد.
فرزندان عزیزم ,مکتب اسلام و این آب وخاک بر گردن من و شما هاحق بزر گی دارد ,در حق آنهاکوشش کنید ونگذاید به دست اجنبیان ودوستان نادان دستاوردهای انقلاب را از بین ببرد. رهبر عزیز,امام امت ,خمینی کبیر راتنهانگذارید وهمیشه از او ویاران با و فای او تبعیت کنید.اسلحه ام را زمین نگذار ید وراهم را ادامه دهید که اطمینان دارم که ادامه خواهید داد .وشما ای منافقین, ای لیبرالها ,ملی گراها , ای فئو د الهای کثیف وضد انقلاب وشماای کسانی که به اسم امام زمان می خواهید این انقلاب اسلامی ورهبریت ولایت فقیه را شکست دهید ,پس از پیروزی انقلاب اسلامی فقط اسم وشهرت و نام سازمانشان را به عنوان کیش شخصیت به ید ک می کشید .از شما ها می پر سم آیا برای رضای خدایک شب برای این خلق خدا پاسداری داده اید .به عنوان برادر دلم می سوزد که یک مشت جوان پا ک وصادق که رهبرشان آمریکا ست,شما را منحرف می کنند .ای برادرو خوا هر مسلمان, چقدر می خواهی کانالیزه و سیستما تیک باشی تا کی وا گن قطار می خواهی با شی. به خود آی که خود انسانی مستقل وبا اراده هستی. از امت شهید پرور وخانواده خود تقاضای بخشش وگذشت دارم ,چنانچه از بند ه ناراضی می با شید.
ای مهربان خدا به رهبر عزیزمان, امام خمینی طول عمر, به پاسداران و ارتش مان ایمان ,به امت اسلامی ما آگاهی وبه روحانیت ما احساس مسوًلیت ببخش .
خدایا, اطاعت از امام خمینی ,اطاعت از تو ست پس این ملت اسلامی رادر پیروی ازرهنمودهای آن بز رگوار که مو جب رضای تو ست موفق بگردان.
ای قادر متعال, انقلاب اسلامی را تا پیروزی نها ئی که حکومت عدل امام مهدی (عج ) است در پناه خود حفظ فرما .
خدایا تنها تو می توانی, پس این انقلاب اسلامی , این کشور جمهوری اسلامی را از هجوم دشمنان خارجی و توطئه چینان داخلی مصون و محفوظ بدار .
پرور دگارا آنهائی که با رهبر انقلاب اسلامی و امت اسلامی عهد بسته بودند که به اسلام و برای ملت اسلام خدمت نمایند و حال آنکه عهد را شکسته و خیانت کرده اند, نابودشان بدار .
خداوندا : از تو می خواهم که راه مرا جز راه خودت و انبیاء و امامان قرار ندهی .
خدایا : من یک سپاهی اسلام بودم که تو شاهد و ناظر بودی که وابسته به هیچ گروه و احزاب نبودم و امیدوارم گروها و اجزاب استفاده گروهی نکنند.
آمین یا رب العالمین خدا یا خدا یا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
احمد شکی






خاطرات
فاطمه صديقي, همسر شهيد:
ماه رمضان سال 1362 بود. به اتفاق احمد رفته بوديم زيارت امام علي بن موسي الرضا (ع) . قبل از نماز صبح احمد مرا صدا زد. وقتي از خواب بيدار شدم اورا ديدم كه چهره اش نوراني است. با لبخندي كه به لب داشت بدون مقدمه رو كرد به من و گفت: «فاطمه! من تا دو سال ديگه مهمان شما هستم.» من كه هنوز خواب آلود بودم، با تعجب گفتم: «منظورت چيه! اين چه حرفيه كه مي زني؟!»
گفت: «جدي مي گم، ديشب يكي از شهداي محله را در خواب ديدم كه به من گفت: «احمد! تا دو سال آينده پيش ما هستي.» با ناراحتي گفتم: «احمد بعد از مدتي آمديم , زيارت آقا، اين چه حرفيه مي زني؟» لبخندي زد و گفت:‌ «خواستم به تو گفته باشم تا آمادگي داشته باشي.» وقتي خبر شهادت احمد را به من دادند , دو سال از آن صبح مي گذشت . جملاتش را چند بار از ذهنم گذراندم. مي بايست صبور باشم. چون شكيبایي ، سفارش هميشگي او به من بود . از اين كه مرگش آگاهانه بود، خوشحال بودم.
ان شاءالله ما بتوانيم، هم در اين دنيا و هم در آن دنيا،‌با شهدا محشور شويم.

ابراهيم احساني:
به محض ورود به اهواز ، قبل از هر چيز سراغ پايگاه شهيد بهشتي را گرفتم . به جهت مهارت در امور فني به ويژه تاسيسات بسيار تمايل به فعاليت در اين امور داشتم . دوستان كارگزيني هم محبت كردند و متناسب با اين مهارت ، نامه معرفي را برايم صادر كردند . گرسنگي امانم نمي داد . با خودم گفتم تا روشن شدن وضعيت ، بي خيال گرسنگي . آدرس ساختمان ها را نداشتم ، تا اين كه يكي از بچه ها كه به سرگرداني ام پي برده بود به طرفم آمد و نامه را از من گرفت و بلافاصله با انگشتانش ساختماني را نشانم داد . مسير اشاره اش را در پيش گرفتم تا اين كه لحظه اي بعد به مقصد رسيدم . به برادري در آن جا گفتم : بخش تاسيسات ؟ و او در جواب گفت : اشتباه آمده اي برادر اين جا تسليحاته . با تعجب نگاهي به نامه انداختم و فوراً به حقيقت پي بردم . با دلخوري به كارگزيني برگشتم . گويا دوستان كارگزيني به جهت شباهت لفظي ميان تاسيسات و تسليحات دچار اشتباه شده بودند . دقايقي بعد با تصحيح اشتباه ، مشكل حل شد و بنده به بخش خدمات معرفي شدم . با حضور در بخش مورد نظر ، جز عده اي برادر سرباز كسي را مشاهده نكردم . روزهاي اول حضورم ، سربازها رفتار دلچسبي با بنده نداشتند ، شايد عمده دليلش احساس غريبي بود كه با يك تازه وارد داشتند . روزهاي اول به دليل بي تجربگي و همچنين ازدحام بيش از حد صف هاي ناهار وشام ، هميشه با در بسته آشپزخانه روبرو مي شدم ، براي همين مي بايست از جيب مبارك براي شكمم هزينه كنم . نبود كار خدماتي باعث مي شد كه ساعاتي از روز را صرف گشتن محوطه اطراف پايگاه كنم . يكي از همين روزها بود كه قيافه آشنايي مرا به خودش جلب كرد ، نزديك تر كه رفتم يكي از مسوولين لشكر را كه از هم شهري هاي بهشهريم بود ديدم . خيلي خوشحال شدم . بعد از يك چاق سلامتي مفصل ، از وضعيتم برايش گفتم . از گرسنگي ، از بي كاري و ... ايشان بلافاصله مرا به اتاقش راهنمايي كرد و پذيرايي مفصلي از من به عمل آورد . چشمانم گويا قوت گرفته بودند . حاجي پس از صرف غذا رو به من كرد و گفت : فردا كه به هفت تپه مي روم موضوع تو را با آقاي شكي در ميان مي گذارم ، ان شاء الله كه اين مشكل هم به زودي حل مي شود . خوشحال از اين ديدار به اتاق كارم برگشتم تا كمي استراحت كنم . فرداي آن روز ، سرباز رو به من كرد و با حالتي آمرانه گفت : عجله كن ، تماس گرفتند كه مشكلي براي تاسيسات شهيد رجايي پيش آمد . سراسيمه وسايل مورد نياز را گرفتم و به آن جا رفتم . بعد از ساعت ها تلاش بالاخره ، بحران مهار شد . با لباس گل آلود و وضعيتي اسف بار به محل كارم برگشتم . در حال رسيدگي به وضعم بودم كه همان سرباز با سلام و صلوات به طرفم آمد و گفت : آقاي احساني ! تا لباس هايت را در بياوري ، بروم و كنسروي براي تان گرم كنم . از احترام بي حد و اندازه اش داشتم شاخ در مي آوردم . اين رفتارش برايم معما شده بود . تا اين كه ساعتي بعد جواب معما را يافتم . قضيه از اين قرار بود كه در غيابم شهيد شكي تماس گرفت و مسووليت خدمات پايگاه را به عهده بنده گذاشت . سرباز بيچاره كه در اين روزها برخورد شايسته اي را نسبت به من نداشت در هول و هراس آن بود كه بلايي سرش نيايد . براي همين با اين كارهايش در صدد دل جويي از من بر آمده بود . با اين كه فرصت خوبي بود تا او را حسابي تنبيه كنم اما پيش خودم گفتم اين انتقام جويي تنها شعله هاي خشمم را براي لحظه اي فرو مي نشاند ،ولي اگر با او از در رفاقت بيرون بيايم حتماً شرمنده مي شود و اين كارقطعاً بار تربيتي بيشتري براي او به دنبال خواهد داشت .



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان گلستان ,
برچسب ها : شکي , احمد ,
بازدید : 268
[ 1392/05/13 ] [ 1392/05/13 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 724 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,713,416 نفر
بازدید این ماه : 5,059 نفر
بازدید ماه قبل : 7,599 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک