فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

سي ام آبان 1332 در شهر شيراز متولد شد . پدرش ارتشي بود . به همين دليل پنج سال پس از تولد محمود خانواده وي به منجيل منتقل شدند . يك سال بعد نيز از منجيل به رشت نقل مكان كردند . وضع مالي خانواده قلي پور متوسط بود و در يك منزل دربستي اجاره اي سكونت داشتند .
محمود يك برادر بزرگ تر از خود داشت و مادر او چون دختر نداشت برادرزاده ي خود را از كودكي در خانه بزرگ كرد و او مانند خواهري براي محمود بود . محمود در كودكي علاقه و وابستگي شديدي به مادرش داشت و اغلب در كنار مادر بود . در بسياري از امور خانه به وي كمك مي كرد و با وي به مسجد مي رفت . اين مسئله د ر رشد احساسات مذهبي محمود بسيار مؤثر بود . او ا خردسالي علاقه شديدي به مدرسه داشت .سيد موسي مير باقري مي گويد : «يك برادر بزرگ تر داشت كه وقتي به مدرسه مي رفت گريه مي كرد و مي گفت من هم مي خواهم به مدرسه بروم.» بالاخره در سال 1340 به دبستان رشيديه شهرستان رشت وارد شد و تا سال 1345 تحصيلات ابتدايي خود را به پايان رساند . در تمام مدت تحصيل تكاليف خود را به خوبي انجام مي داد . با دوستانش ارتباط عميق و صميمي داشت و بسيار تيزهوش و مؤدب بود . به بازي فوتبال علاقه بسيار داشت . در بسياري مواقع كودكان هم سن و سال به دليل علاقه اي كه به محمود داشتند از محله هاي دور به منزل آنها آمده و بازيهاي دسته جمعي مي كردند .
مادرش به خواسته ها و علايق محمود خيلي اهميت مي داد و در دوران ابتدايي براي او ابزار و  وسايل ورزش باستاني تهيه كرد . همين امر سبب علاقه وي به اين ورز ش شد و بعدها نيز بخشي از وقت فراغت خود را به ورز ش باستاني اختصاص مي داد . پس از پايان تحصيلات ابتدايي در سال 1346 وارد مدرسه راهنمايي رشيديه شد . در اين مرحله از تحصيلات نيز بسيار موفق بود .
با آغاز مبارزات مردم عليه رژيم پهلوي به صف انقلابيون پيوست و در بسياري موارد خود رهبري و تدارك تظاهرات خياباني را به عهده مي گرفت . منزل مسكوني خانواده محمود ، دو در داشت . در اوج تظاهرات مردمي ، وقتي مأمورين تظاهركنندگان را تعقيب مي كردند ، مردم از يك در به خانه آنها داخل و از در ديگر خارج مي شدند . مأمورين به دنبال مردم در به در خانه آنها مي رفتند و چون نمي دانستند كه در خروجي ديگري هم و جود دارد ،‌با خانه خالي مواجه مي شدند . يكي از دوستان وي مي گويد :
در بحبوبه انقلاب بچه هاي انقلابي تصميم گرفتند كلانتري 3 را تصرف كنند . وقتي با هم مشورت كردند به اين نتيجه رسيدند كه چون مأمور زياد است نمي توانند كلانتري بگيرند . محمود گفت : «من كاري مي كنم كلانتري را بدون تلفات بگيريم.» او با يكي از مأمورين كلانتري كه فرد بسيار ترسويي بود ، آشنايي داشت . محمود با وي صحبت كرد و گفت : «امشب عده اي مي خواهند به كلانتري حمله كنند و هر كس آنجا باشد كشته خواهد شد . چون تعداد افراد زياد است و مسلح هستند مأمورين نخواهند توانست مقاومت كنند.» مأمور مذكور به نگهبان كلانتري خبر داد و آنان همگي كلانتري را خالي كردند . به اين ترتيب به راحتي كلانتري به تصرف درآمد
محمود بلافاصله پس از پيروزي انقلاب در 22 بهمن 1357 وارد كميته انقلاب اسلامي وي از مؤسسين اين نهاد بود و مسئوليت فرماندهي عمليات كميته را به عهده داشت . حدود هشت ماه در كميته فعاليّت كرد . در نامه اي از حاج آقا احسان بخش – نماينده امام در استان گيلان و امام جمعه رشت – درباره او اينگونه گواهي شده است : «آقاي محمود قلي پور از 22 بهمن در كميته رشت با اينجانب فعاليّت داشته و جزو كادر تصميم گيري و عضو شوراي مركزي كميته بودند.»
او در طول خدمت در كميته همواره صداقت و امانت داري را حفظ مي كرد و هيچگاه از موقعيت خود سوءاستفاده نمي كرد . وقتي در كميته مسئول واحد عمليات بود دو چمدان پر از طلا ، لباس و اجناس گران قيمت به وي تحويل دادند . محمود آنها را به منزل برد و مدتي نزد مادرش به امانت گذاشت و در زمان مناسب آن را به ارگانهاي مسئول تحويل داد . محمود قلي پور پس از تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در بيست و ششم تير 1358 داوطلبانه به سپاه پاسداران پيوست . مدت يك ماه در پايگاه سعدآباد تهران زير نظر مربياني چون محسن چريك آموزش ديد . پس از اتمام آموزش در تاريخ 27 مرداد 1358 به سپاه رشت مراجعت كرد و مسئوليت گروه ضربت را به عهده گرفت . به دليل فعاليّت شديد گروههاي ضدانقلاب ، شبانه روز در محل كار خود حاضر بود و تنها هفته اي يك بار به ديدار خانواده مي رفت . محمود در آزاد سازي شهر انزلي در روزهاي اول پيروزي انقلاب كه به وسيله ي عناصر ضدانقلاب اشغال شده بود نقش مؤثري داشت . اغلب دوستان وي از افراد سپاه و بسيج بودند . با حاج آقا احسان بخش -  امام جمعه ي رشت – ارتباط نزديكي داشت . يكي از دوستان وي مي گويد :
در اولين سالگرد پيروزي انقلاب قرار بود رژه اي در ميدان شهرداري برگزار شود . همه نيروها به تفكيك در اطراف ميدان ايستاده بودند . محمود ، فرمانده ي عمليات سپاه گيلان بود . او نيروهايش را در صف منظم به ميدان آورد و خود نيز در كمال آراستگي و با قدرت بر افراد نظارت مي كرد . اصرار داشت كه سپاه اولين نيرويي باشد كه از مقابل تمثال امام خميني (ره) عبور كند . بالاخره رژه بسيار باشكوهي برگزار شد تا حدي كه مردم ، وي را بسيار تشويق كردند .
در مرداد 1358 پدرش را از دست داد و با مادرش زندگي مي كرد . او در مأموريت خود در كردستان در عمليات آزاد سازي پاوه در كنار شهيد چمران شركت داشت . مدتي هم در تداركات سپاه ناحيه گيلان مشغول خدمت بود . در آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران ، مسئول يك گروه نوزده نفري اعزامي از رشت به منطقه سر پل ذهاب در 10 مهر 13598 شد . پس از رشادت بسيار در اين منطقه توسط شوراي جنگ منطقه غرب مسئوليت سر پل ذهاب به ايشان واگذار گرديد . در اين زمان منطقه از لحاظ موقعيت و امكانات در وضعيت بدي بود به طوري كه اغلب افراد روحيه خود را از دست داده بودند . در اين تاريخ ، محمود در نامه اي به فرماندهي سپاه گيلان نوشت :
برخي از افراد در اينجا روحيه خوبي ندارند . برادراني كه با ما آمده اند از لحاظ روحيه خوب هستند ولي از شما تقاضا مي شود كه از اين به بعد هر كس را مي فرستيد از وي تعهد اخلاقي و شرعي بگيريد . چون برخي از افراد باعث تضعيف روحيه ديگران مي شوند .
محمود ، مدت دو ماه در منطقه سر پل ذهاب بود . در اين منطقه دوازده نفر از همرزمان صميمي خود از جمله مصطفي كريمي ، فتح الله قلي پور ، پور شايگان ، سيد كاظم سيادي ،‌مسعود ايزد دوست ، داريوش فرادي ، پورنقاشيان ، محمود شيخ و ... را از دست داد ، اما از سقوط پادگان ابوذر جلوگيري كرد . از 26 آذر 1359 تا 7 فروردين 1360 در واحد آموزش سپاه مشغول خدمت بود . در 8 فروردين 1360 همزمان با تشكيل ستاد فرماندهي استانهاي مازندران و گيلان در چالوس طي مأموريتي ، فرماندهي پادگان شهيد رجايي چالوس را به عهده گرفت و در مدت كوتاهي اين پادگان را سامان بخشيد . پس از مدتي به عنوان مسئول گروه ضربت عمليات ، راهي جنگلهاي آمل گرديد و در سركوبي عناصر اتحاديه كمونيستها نقش مهمي ايفا كرد . به دنبال آن به فرماندهي عمليات جنگلهاي گيلان انتخاب شد .
در سن بيست و هشت سالگي به اصرار مادرش تصميم به ازدواج گرفت . از طريق همسر دوستش – هوشياري – با خانم سريعه تميز منش آشنا شد . در سال 1360 طي مراسم ساده اي در ساختمان بسيج ازدواج كردند و خطبه عقد را حاج آقا احسان بخش جاري كرد . پس از ازدواج به مدت شش ماه در محله صندوق عدالت و سيد ابوالقاسم ، در خانه اجاره اي زندگي كردند . پس از مدتي در نزديكي مقر سپاه رشت خانه اي ساخت و به اتفاق مادر و همسرش به آنجا نقل مكان كردند . براي همسرش احترام خاصي قائل بود و رابطه ي صميمانه اي با وي داشت .
 در 11 ارديبهشت 1360 طي حكمي به سمت مسئول واحد عمليات سپاه پاسداران رشت منصوب شد . پس از ماه ها فعاليّت خستگي ناپذير در اين واحد در 6 اسفند 1360 از سمت خود استعفا داد . در متن استعفاي خود نوشت :
اينجانب مسئول عمليات رشت مي باشم ، در صورت موافقت فرماندهي مبني بر رفتن به جبهه حق عليه باطل از مسئوليت خود استعفا مي نمايم . با استعفايش موافقت نمي شود ولي او در 2 ارديبهشت 1361 موفق شد با قبول سرپرستي نوزده نفر از نيروهاي سپاه گيلان به جبهه هاي جنوب اعزام شود . در بيستم ارديبهشت همان سال در حالي كه در جبهه هاي نبرد حضور داشت دومين فرزند او به دنيا آمد . از طريق تماس تلفني از حال فرزندش آگاه شد و نام او را صديقه نهاد . در عمليات بيت المقدس ،‌ فرماندهي گردان حضرت رسول (ص)‌ را به عهده داشت . از فعاليتهاي ويژه وي حضور در منطقه "طراح و جفير" بود . در آزادسازي هويزه و جفير ، مقر فرماندهي ارتش عراق سهم به سزايي داشت .
پس از عمليات از 6 خرداد 1361 تا 18 اسفند 1363 حفاظت از نماينده امام خميني در استان گيلان و امام جمعه رشت را به عهده داشت . حاج محمود قلي پور از 19 اسفند 1363 به جبهه هاي نبرد اعزام شد و تا 4 فروردين 1364 در تداركات قرارگاه مركزي كربلا مشغول خدمت بود . در 12 ارديبهشت همان سال به معاونت عمليات لشکر قدس منصوب گرديد و شش ماه اين مسئوليت را به عهده داشت . در همين ايام طي يك عمليات ويژه از ناحيه پا مجروح شد .
حاج محمود قلي پور پس از مدتي قائم مقام ستاد لشكر قدس شد و در عمليات قدر و والفجر 9 فرماندهي عمليات لشكر قدس را به عهده داشت . از خصوصيات ويژه او مهارت در طراحي و برنامه ريزي بود . به همين دليل در عملياتهاي مهم همواره فرماندهي نيروها را با موفقيت انجام مي داد . سمت رياست ستاد لشكر هيچگاه تاثيري بر اخلاق و رفتار وي نداشت . روزي مادرش به وي گفت : «محمود جان مردم مي گويند تو فرمانده هستي.» در جواب گفت : «نه مادر ! من يك پاسدار جزء هستم.»‌
محمود علاقه خاصي به امام خميني داشت و هميشه سفارش مي كرد «مطيع امام باشيد و هيچگاه را شهدا و راه امام را فراموش نكنيد . همگام با امام باشيد كه رستگاري در همين راه است.» علاقه و توجه خاصي به نماز جمعه داشت و معتقد بود نماز جمعه يك نماز سياسي عبادي است و به دشمنان ضربه مي زند . زيارت عاشورا و دعاي توسل را بسيار مي خواند . به طور دايم در برنامه هاي قرآني و ترويج آن شركت مي كرد . با مخالفان جمهوري اسلامي به گفتگو مي نشست و در تحليل جريانهاي سياسي بسيار متبحر بود . حتي زماني كه در سپاه پستهاي مهم داشت از امكانات آن استفاده نمي كرد و با يك دستگاه موتور شخصي تردد مي كرد . در امور مختلف از نظ ديگران استفاده مي كرد و با افراد تحت امر به مشورت مي نشست و با آنها ارتباط صميمي داشت و اغلب به مسائل خصوصي آنها رسيدگي مي كرد . زماني كه از كسي عصباني مي شد فقط نگاه مي كرد و هيچگاه عصبانيت خود را با پرخاشگري بروز نمي داد . حتي در زماني كه منافقين يا گروههاي مخالف نظام را دستگير مي كرد و آنها با وي تندي مي كردند ، با آرامش برخورد مي كرد . شجاعت ، مهرباني و تواضع از خصوصيات برجسته وي بود . در مواقع بحران زا بسيار خونسرد و جدي بود و به وظيفه خود با تمام جديت عمل مي كرد . نسبت به درستي عملكرد خود شك نمي كرد . همواره آرزوي اقتدار نظام جمهوري اسلامي را داشت و آرزو مي كرد به شهادت برسد .
در فرازهايي از وصيت نامه قلي پور كه قطراتي از خونش بر آن چكيده ، آمده است :
بار خدايا ، تو را سپاس مي گويم كه در زمان نكبت بارمان پيري عظيم الشأن از ميان مردم برخاست و طاغوت را از بين برد . ما را كه فرسنگها با اسلام فاصله داشتيم به اسلام نزديك كرد و حكومت الهي را در ايران و جهان به ثبت رسانيد .
برادران و خواهران ! قدر اين نعمت را بدانيد و هميشه شكر خدا را به جا آوريد زيرا هر گاه ناشكري كنيد خداوند نعمت را از شما خواهد گرفت . حال كه مشيت الهي بر اين شد كه در راه خدا خونم بر زمين ريخته شود اميدوارم كه او قبول نمايد . اميدوارم كه خداوند از تقصيرات من بگذرد . اگر اين خونها نبود اسلام هرگز به اين حد نمي رسيد ....
حال كه تمام استكبار جهاني در غرب و شرق دست به دست هم داده اند تا به جمهوري اسلامي ضربه بزنند لازم است وحدت كلمه حفظ شود . جنگ در رأس تمام امور است . مردم قدر روحانيت و رهبر را بدانند . اميدوارم خداوند به امام سلامتي عطا فرمايد .
از تمامي مردم به عنوان فرزندي كوچك مي خواهم در جبهه ها حضور يابند ، براي رضاي خدا به جبهه رو كنيد و به فكر جنگ باشيد تا به اميد خدا پيروزي نهايي فرا برسد . از تمام برادران سپاه و مردمي كه مرا مي شناسند رضايت مي طلبم و اميدوارم اين خونها باعث جوشش بيشتر و مداوم انقلاب باشد . از حاج آقا احسان بخش به عنوان پدر شريف مي خواهم كه مواظب خانواده ام باشند تا فرزندانم افرادي صالح و مؤمن به انقلاب تربيت شوند .
حاج محمود قلي پور در 13 آبان 1364 به عنوان مسئول ستاد لشكر قدس گيلان منصوب گرديد . وي با اين مسئوليت در عمليات كربلاي 2 در منطقه حاج عمران شركت كرد . اين عمليات كه در ساعت دوازده شب 9 شهريور 1365 انجام شد گردانها ي كميل ، ميثم و حمزه سيدالشهداء (ع) از لشكر قدس همزمان با يگانهاي رزمي ديگر به سوي مواضع دشمن پيشروي كردند و در همان ساعات اوليه دشمن را در هم شكستند . رضوانخواه – فرمانده گردان كميل – براي هدايت نيروهاي خود جهت تصرف اهداف از پيش تعيين شده درخواست نيروهاي كمكي كرد در حالي كه بر اثر اصابت گلوله مجروح شده بود . رضوانخواه با وجود جراحت با اقتدار گردان خود را در ميان آتش دشمن به پيش مي برد كه بار ديگر مورد اصابت تركش قرار گرفت و به شهادت رسيد . پس از درخواست نيروي كمكي ، فرماندهي لشكر به حاج محمود قلي پور – رئيس ستاد – مأ‌موريت داد به سرعت گردان مالك اشتر را كه به عنوان گردان پشتيبان آماده بود ، به خطوط درگيري اعزام نمايد . در اين مأموريت ، حاج محمود را حاج علي گلستاني – معاون ستاد – و محمد نژاد – تعاون تداركات و لجستيك – و غلامرضا قبادي – مسئول بسيج – همراهي كردند . آنها نيروهاي كمكي را به خطوط درگيري اعزام كردند و پس از اعزام گردان محل مأموريت خود را ترك نكرده بود كه سنگرشان در قلعه رفيع كدو ، مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت . در نتيجه ، حاج محمود قلي پور به همراه همرزمانش به شهادت رسيده و پيكر آنان در اثر انفجار تكه تكه شد . حاج محمود قلي پور به هنگام شهادت ، دو فرزند به نامهاي صديقه (سه ساله) و فاطمه (دوساله)‌ داشت . وي قريب به بيست ماه در جبهه هاي نبرد حضوري فعال داشت . پيكر او را در شهرستان رشت تشييع و در گلستان شهداي تازه آباد به خاك سپردند .
منبع:" فرهنگنامه جاودانه هاي تاريخ(زندگينامه فرماندهان شهيد استان گيلان)نوشته ي،يعقوب توكلي،نشر شاهد،تهران-1382




وصيت‌نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيته مرضيه
هان اى آرامش گرفته به جانب پروردگارت بازگرد ودرآنى كه تو خوشنود از خداى خود هستى وخدايت از تو خوشنود است . قرآن کريم
با سلام به منجى عالم بشريت ونجات دهنده انسانهاى روى زمين حضرت مهدى (عج) و نايب برحقش ولى امر زمان ومرجع تقليد مسلمين جهان ايت اله العظمى الامام خمينى ونمايندگان برحق امام در سراسركشور خصوصاايت اله احسان بخش .
درد هر تير وتركش را تحمل مي كنم ولى اندوه خمينى را هرگز ، از ميان رنگها رنگ سرخ رابرگزيده‌ام واز ميان مرگها شهادت را .بار خدايا تورا سپاس ميگويم که رهبر ومربى عظيم الشان از ميان مردم برخواست وطاغوت را ازبين برد واسلام واقعى را براى امت به ارمغان آورد ومارا كه فرسنگها با اسلام فاصله داشتيم نزديك گردانيد وحكومت الهى رادر ايران وجهان به ثبت رسانيد.
 برادران وخواهران ,وا ى امت مسلمان قدردان نعمت الهى  باشيد وهميشه شكر خدا را به جاآوريم زيرا هرگاه ناشكرى كنيد وكفران نعمت نماييد خداوند تمام نعمتها رااز شما خواهد گرفت وآن روز ديگر چاره‌اى نداريم ودير است .
حال كه مشيعت الهى برآن شد كه درراه او خونم برزمين ريخته شود وشهادت درراه او نصيبم شود اميدوارم كه قطره‌اى باشم دردرياى بزرگ الهى واو قبول نمايد وخوشحالم كه پس از مدتى كاركردن درسپاه همچون بيگلوها وحق‌ورديان وبرادران خوب ديگر به لقاء الله پيوستم. اميد است كه خداوند از سر تقصيرات نااگاهانه من بگذرد واين خون باعث پاكيزگى گناهان شود . اگر اين خونها نبود هرگز اسلام به اين حد نمى‌رسيد واين خونهاست كه باعث تقويت اسلام وتداوم انقلاب اسلامى است .
سخنى كوتاه با امت حزب الله ، حال كه تمام استكبار جهانى از شرق تاغرب جنايتكار دست به دست هم داده‌اند كه تا ضربه‌هاى خود را به اسلام بزنند لازم است كه وحدت كلمه رادر تمام سطوح حفظ بكنند وافرادى كه باعث به هم زدن اين وحدت درامت حزب الله مى‌شوند را از خود طرد نمايد زيرا كه اكنون اسلام وانقلاب اسلامى به فرمايش رهبر انقلاب نياز به وحدت دارد وهميشه به غير از مسئله جنگ كه  در صدر تمام امور قرار دارد بايد هرچه زودتر به پيروزى نهايى به اتمام برسد ,به مسائل ديگر نپردازند وشيطان را از خود دورکنند. حال كه سعادت زيارت حضرت ابا عبد الله حسين دردنيا نصيبم نشد اميدوارم كه افرادى پس از پيروزى به كربلا مى‌روند ياد شهدا رابنماييد واز طرف آنها نائب الزياره باشند زيراكه اين خونها باعث رسيدن آنها به كربلا شد.
 امت حزب الله ؛روحانيت در خط امام وآنهايي كه صادقانه در اين انقلاب كار مينمايند را در نظر داشته باشند ؛خصوصا نمايند ه محترم حضرت امام در استان گيلان كه من به شخصه بسيار زياد علاقمند ايشان ميباشم واميدوارم كه خداوند به حضرت امام وتمام پيروان امام وايشان سلامتى عنايت بفرمايد زيرا كه ايشان خدمت زيادى به اين مردم محروم نمودند وخود را وقف جمهورى اسلامى نمودند . حال كه نياز جنگ به شما امت حزب الله مى‌باشد تا كار جنگ يكسره نشود از شما به عنوان فرزند كوچك مي خواهم كه در جبهه حضور پيدا نماييد وبراى رضاى خدا وثبات اسلام روى به جبهه‌ها بياوريد وكمتر دراين برهه به فكر مشكلات زندگى باشيد زيرا كه هرگزچنين موقعيتى به دستتان نخواهد آمد وفردا دير است .
سخنى بابرادران سپاهى ، اميد است كه بيشتر از اين در رابطه با جنگ فعال باشند وبه مسئولين سپاه فشار آورند تا انها رابه جبهه بفرستند زيرا آن نظرى كه حضرت امام به سپاه دارند ,ووقتى فرمودند كه اگر سپاه نبود كشور هم نبود؛ شما با حضور دائم خود در جبهه ها اين را به اثبات برسانيد كه از قبل بيشتر به فكر جنگ باشيد تاخداوند توفيق پيروزى نهايى را به اين امت نشان دهد .
در خاتمه از تمام برادران سپاه ومردم كه مرا مي شناختند رضايت مي طلبم واميدوارم كه اين خونها باعث جوشش بيشتر تداوم انقلاب باشد. از  حاج اقا احسان بخش به عنوان پدرى شريف مى‌خواهم كه مواظب خانواده‌ام باشد تافرزندانم افرادى صالح ومومن به انقلاب بار آيند واز محضر ايشان مي خواهم كه اگر احيانا در تمام طول مدتى كه مرا شناختند خطايى ديدند به بزرگوارى خودشان ببخشند.
 وكيل اين جانب دررابطه خانه وغيره برادر عزيزم على هوشيارى مي باشد در خاتمه خانه‌ام را به نام فرزندانم صديقه وفاطمه نماييد وتا زمانى كه مادرم زنده‌است يك اطاق از آن خانه متعلق به ايشان ميباشد واميد است كه برادرم هوشيارى به مادرم خوب برسد . خداوند به امام امت سلامتى وبه رزمندگان اسلام پيروزى نهايى عنايت بفرمايد .
مرگ برآمريكا وشوروى ومنافقين .  والسلام  .  محمود قلي پور ساسانسرا





خاطرات
سيد موسي قرباني :
در كودكي بسيار مؤدب و تيز هوش بود . مادرش اگر چيزي مي خواست فوراً تشخيص مي داد كه مادرش چه چيزي مي خواهد و فوراً تهيه مي كرد . چون درسش بسيار خوب بود پدرش براي تشويق او كتابهاي داستان مي خريد .
به پدرش علاقه داشت و به وي احترام مي گذاشت . اخلاق و رفتار وي سبب مي شد ، ديگران به راحتي با وي ارتباط برقرار كنند .
در سال 1349 مقطع راهنمايي را به پايان رساند و در سال 1350 به دبيرستان پور داوود رشت وارد شد و در رشته طبيعي ادامه تحصيل داد . در اوقات فراغت اغلب به كتابخانه ملي رشت مي رفت و مشغول مطالعه مي شد . موضوع مطالعات وي بيشتر كتابهاي مذهبي و ديني بود . پس از اخذ ديپلم در شهريور 1356 به خدمت سربازي رفت و در نيروي دريايي بندر انزلي گروهبان دوم وظيفه در دسته ي سررشته داري بود . در دوران سربازي بسيا رمنظم بود و با همكارانش ارتباط نزديك و صميمي داشت . در اين ايام دوستان دوره سربازي يك ناوچه به طول دو متر ساختند و به او هديه كردند . در سال 1356 خدمت خود را به پايان رساند .

سيد علي آقازاده:
در عمليات بيت المقدس در منطقه بوديم و دشمن وارد عمل شده بود . در جفير و پاسگاه شرهاني او به اتفاق هرمز بيگلو و چند تن ديگر از همرزمانش در مقابل دشمن با تمام شهامت ايستادگي كردند . در آن زمان با وجود اينكه ناراحتي شديدي در معده داشت اما تا آخرين لحظه در مقابل دشمن ايستاد.

همسرشهيد :
در تهران بودم كه تلفن زد و تأكيد زياد داشت به منزل بروم . شك كردم ، وقتي به منزل رسيدم ،‌ديدم بر اثر اصابت تركش پاي او مجروح شده و نتوانسته در خانه را باز كند . درون ماشين نشسته بود كه به منزل رسيدم . بعد از آن بيمارستان رفت و هرچه اصرار كردم همراهش به بيمارستان بروم قبول نكرد . با عمل جراحي بعضي از تركشها خارج شد اما تعدادي تركش را كه به جاهاي حساس بدنش اصابت كرده بود ، نتوانستند خارج كنند . بعد از اينكه از بيمارستان به خانه آمد دو ساعت استراحت كرد و موقع نماز به مسجد براي نماز جماعت رفت و چون تقيد زيادي به نماز جماعت داشت . بعد از آن با همان حال به جبهه رفت و به خاطر عدم رسيدگي ، جراحتهاي وي چركين شد . 



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان گيلان ,
برچسب ها : قلي پور ساسانسرا , محمود ,
بازدید : 283
[ 1392/05/13 ] [ 1392/05/13 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,441 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,715,133 نفر
بازدید این ماه : 6,776 نفر
بازدید ماه قبل : 9,316 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک