در سال 1338 در خانواده اي متدين در روستاي شيخ ميري در بروجرد ديده به جهان گشود. در همان روستا؛تحصيلات خود را تا مقطع راهنمايي طي کرد ودوران دبيرستان را در شهر بروجرد به تحصيل پرداخت. دوران تظاهرت قبل از انقلاب ايشان هم مانند ديگر مردم مسلمان در تظاهرت و مبارزات خياباني مشاركتي فعال و مستمر داشتند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني ، حسن گودرزي براي انجام خدمت نظام وظيفه به سربازي رفت و در لشگر 92 زرهي اهواز خدمت نمود . بعد از آن در سال 1359 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دربروجرد در آمد . آموزش نظامي را که طي کرد حمله ارتش مزدور عراق به ميهن اسلامي که با تشويق دشمنان مردم ايران به خصوص آمريکا بود،شروع شد. او به اتفاق جمعي ديگر از برادران پاسدار جهت نبرد با مزودوران بعثي عازم خرمشهر شد .در خرمشهر شجاعانه به نبرد با مزدوران بعثي پرداخت و از حيثيت و شرف ميهن اسلامي به خوبي دفاع کرد . بعد از سقوط مظلومان خرمشهر حسن گودرزي همراه فرمانده و معاون گروهي از رزمندگان لرستاني مجروح شدند.
او علاوه بر اينکه رزمنده اي شجاع بود از بينش سياسي بالايي هم بر خوردار بود.قبل از اينکه بني صدر خائن از فرماندهي کل قوا ورياست جمهوري عزل شود حسن گودرزي به خيانت پيشه بودن او پي برده بود.خودش گفته است:
موقعي كه بني صدر به بروجرد آمد چند بار تصميم گرفتم او را بكشم . فكر كردم كه اگر اين خائن وطن فروش را بكشم وي را شهيد به حساب مي آورند و مرا به عنوان منافق اعدام مي كنند و لذا از تصميم خودمنصرف شدم و دعا كردم كه خداوند او را رسوا كند.
شهيد حسن گودرزي درسال 60 ازداج نمودند دو هفته بعد از ازداوج به مدت 4 ماه به منطقه غرب اعزام شد
بعد از بازگشت از جبهه خرمشهروبهبودي نسبي در كميته مبارزه با احتكار سپاه بروجرود مشغول فعاليت هاي شبانه روزي شد .بعد از آن در قسمت مبارزه با مواد مخدربه فعاليت خود ادامه داد .
اوکه طاقت دوري از جبهه را نداشت، بعد از مدتي به اتفاق جمعي از پاسداران به منطقه كردستان اعزام شدند. دو ماه در پاكسازي مناطق مختلف كردستان از عوامل ضد انقلاب شركت داشت. بعد از مراجعت از كردستان به اتفاق برادران پاسدار و بسيجي از بروجرد عازم جبهه نبرد حق عليه باطل در جنوب ايران شد .اودر اين اعزام فرماندهي گردان ابوالفضل العباس(ع) را عهده دار بود در عمليات بيت المقدس درجبهه فكه شركت نمود . با ياري خداوندورشادتهاي مثال زدني رزمندگان اسلام اين عمليات با پيروزي كامل پايان يافت.
در اين عمليات 28نفر از رزمندگان بروجرد به درجه رفيع شهادت نائل گشتند . 709اسير از دشمن بخشي از پيروزي رزمندگان رزمندگان اسلام در اين عمليات بود.
حسن گودرزي در اين عمليات به سختي از ناحيه گردن مجروح شد و بعد از بهبودي مدتي در قسمتهاي مختلف سپاه خدمت کرد.
بعد از آن او به عضويت شوراي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بروجرد در آمد و مجددا به جبهه رفت.
وقتي او به منطقه عملياتي رسيد فرمانده گردان ثارالله در عمليات والفجر 6 در تنگه چزابه به شهادت رسيده بود.از طرف فرماندهي تيپ به حسن گودرزي ماموريت داده شد به عنوان فرمانده گردان ثارالله انجام وظيفه نمايد. اين ماموريت 9 ماه به طول انجاميد . درهفتم آذر 1363 روز چهارشنبه حسن گودرزي در جبهه جنوب از ناحيه كتف و سر مجروح شدو در حين انتقال به بيمارستان به شهادت رسيد.
منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثارگران خرم آبادومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد
وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
( اي انقلاب چه شبها كه برايت نخوابيدم)
از مومنان كساني هستند كه به پيماني كه با خدا بستند وفا كردند عده اي شهيد و عده اي در انتظار شهادت هستند و هيچ تغييري در اراده شان نيست قرآن کريم
خدايا چه شيرين است لحظه اي كه انسان به ياد تو جان ميدهد و چه گوار است آن زمان كه بنده اي در راه تو شهيد مي شود. خدايا من واقعا شرمنده هستم چرا كه عزيزان همه رفتند و من گناه كار همچنان مانده ام. خدايا تو شاهدي كه آن قدر شرمسارم كه قلم ناي نوشتن ندارد.
چه شيرين است در ايام محرم به سوي خدا شتافتن و چه خوش آيند است در ايام سوگواري اباعبدالله جان به جان آفرين تسليم كردن. خدايت من آن روز كه لباس مقدس پاسداري را پوشيدم با آنكه لياقت آنرا نداشتم اما با تو پيمان بستم كه تا آخرين نفس به امام عزيز و اسلام وفا دار بمانم و سرانجام جانم را فداي انقلاب اسلامي كنم. خدايا تو را سپاس مي گويم كه مرا در عصر انقلاب و دگرگوني آفريدي و وجود مقدس حضرت امام خميني را بر ما ارزاني داشتي. پيامي براي امت حزب الله دارم كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد و از امام عزيز دفاع كنيد .نكند به خاطر دو روز زندگي دنيائي امام را تنها بگذاريد كه در آن صورت ابا عبدالله را تنها گذاشته ايد. به روزهاي عاشوراي اباعبدالله بينديشيد كه يارانش چگونه از همديگر سبقت مي گرفتند و براي شهادت لحظه شماري مي كردند. شما به اسلام فكر كنيد و به صف طويل دشمن كه با تمام توان در مقابل اسلام ايستاده است ،بينديشيد. نكند به خاطر كمبودها دست از امام و اسلام برداريد. اگر امروز دست از ياري اسلام برداريم فردا در مقابل نسل آينده زير سئوال خواهيم رفت. بدانيد كه اگر دين خدا را ياري كنيد خدا شمار را ياري مي كند. (ان تنصرو اله ينصرا و يثبت اقدامكم) برادران عزيز جنگ لحظات حساس را مي گذراند و تنها سرنوشت جنگ در ميدان مبارزه تعيين مي شود و صلح تحميلي نمي تواند وضعيت جنگ را تعيين كند. اگر ما صلح تحميلي را قبول كنيم فردا در مقابل خانواده هاي شهدا چه جوابي خواهيم داشت و آيا اعتمادي بر صدام كافر هست كه ما صلح كنيم . صدام بر اسلام تاخته است و جواب تا تاختنش اين است كه او را چنان سيلي به قول امام عزيزمان بزنيم كه ديگر قدرت حركت نداشته باشد. ما روز اول قصد جنگ را نداشتيم و حالا كه جنگ را بر ما تحميل كرده اند تنها راه خاتمه دادن ادامه جنگ است تا از سقوط صدام،تا ابرقدرتها عبرت بگيرند و ديگر فكر حمله به ميهن اسلامي را در سر خود نپرورانند. همچنان جنگ را در راس همه امور بدانيد و جبهه را تقويت كنيد كه تقويت جبهه ها از لحاظ معنوي باعث تسريع در امر پيروزي جنگ مي شود. قرآن را مخصوصا سوره واقعه، الرحمن و يس را بخوانيد و عمل كنيد در نماز جمعه ها شركت فعال كنيد كه اين اجتماعات باعث نابودي دشمن مي گردد و براي سلامت امام عزيز و رزمندگان دعا كنيد.
اما مادرم تو فاطمه وار در شهادت من صبر كن و ديگر فرزندانت را براي جهاد مقدس در راه اسلام آماده كن. مبادا در شهادتم مويه كني كه باعث شادي دشمن مي شود. براي سلامتي امام دعا كن. برادرانم شما دست از امام عزيزبر نداريد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد و راه مرا ادامه بدهيد و به جبهه كمك كنيد كه روز حساب را در پيش داريم و مرا حلال كنيد. خواهرم تو زينب وار در شهادتم صبر پيشه كن و شكر خداي را به جاي آور كه برادرت در راه خدا شهيده شده است. همسرم خدا به تو اجر عنايت كند كه من حق همسري را نسبت به تو ادا نكردم ،مرا حلال كن و برايم دعا كن. در شهادتم صدايت را به گريه بلند نكن گريه كن اما نه بلند. مهدي فرزندم را نيكو پرورش كن و به او بگو پدرت سرباز امام خميني بود و سرانجام در اين راه شهيد شد به او بگو فرزندم راه پدرت را ادامه مي دهي و همسرم او را با احكام اسلام آشنا كن. مرا در بهشت شهدا دفن كنيد راجع به بدهكاريهايم همسرم و برادرام حميد اطلاع دارند. خانه ام براي همسر و فرزندم مهدي بماند.
خدايا طول عمر به امام عزيز عنايت فرما. خدايا رزمندگان اسلام را نصرت عطا بفرما. خدايا ظهور حضرت مهدي (عج)را تسريع فرما. حسن گودرزي
درباره :
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا ,
استان لرستان ,
برچسب ها :
گودرزي ,
حسن ,
بازدید : 212