فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

از زماني که با انقلاب اسلامي آشنا شد يعني در زماني که مبارزات با طاغوت بودتغيير کرد. امام و آمدنش به ايران و پخش اعلاميه هاي او و همچنين سخنراني هاي روحانيون در مساجد بود که او را تغيير داد.
ميزان فعاليت ايشان تقريباً گسترده بود , بعضي وقت ها با دوستان خود در جايي جمع مي شدند و به نشر و توزيع اعلاميه ها ي امام مي پرداختند.
از طرف يکي از روحانيون به عنوان سردسته گروهي بود که سعي مي کردند مردم را با امام آشنا کنند و آنان را با نوع فعاليت و کارشان آشنا مي ساختند و بر عليه رژيم پهلوي مردم را تحريک مي کردند و اين گونه سعي نمودند خدمتي به جامعه خود بکنند.
فردي بود به طوري که روحانيون که در مساجد براي پيروزي انقلاب اسلامي فعاليت مي کردند او را به عنوان سر گروه شورش مردم عليه رژيم پهلوي قرار داده بودند.درنشر و توزيع اعلاميه ها فعاليت خاصي داشت . بعد از پيروزي انقلاب مدتي به سمت سرپرست زندان منصوب شد.
موضع گيري شديدي در مقابل گروهک ها و غيره داشت به طوري که همراه با دوستان متدين خود در مقابل هر حرکت کوچک عکس العملي فوق العاده بزرگ نشان مي دادند.
انقلاب اثر خاصي در روحيه شهيد گذاشته بود به طوري که با پيروزي انقلاب اسلامي تا مدتي به خانه نمي آمد. البته نه اينکه اصلاً نمي آمد بلکه هرچند وقت يک بار مي آمد و هربار که مي آمد تغييرات خاصي در او ديده مي شد و کار و حرکات جديدي از او مي ديديم. هنوز چيزي از انقلاب نگذشته بود که جنگ شروع شد و او که مدتي بود که در کميته مبارزه با مواد مخدر فعاليت مي کرد و شديداً درگير کار خود بود به اجبار پدر مدتي از کار خود کناره گيري کرد تا خانواده خود را از اهواز به شهرستان اراک منتقل کند و تا آمدن پدرش پيش آنها بماند. البته در آنجا بيکار ننشست و در منطقه اي که جنگزدگان زندگي مي کردند يک پايگاه بسيج بود که در آنجا شروع به فعاليت کرد .بعد از چندي در شرکت هپکو مشغول به کار شد و قسمت شد که با يک خانواده متدين اراکي وصلت کند و نتيجه اين ازدواج دو فرزند به نام فاطمه و حسين شد .
بعد از مدتي که از طرف شرکت به جبهه اعزام شد .مدت اعزام براي همه کارکنان شرکت چهل و پنج روز بود ,عبدالحسن اولين کسي بود که براي اعزام نام نويسي کرد.
اينجانب که پدر شهيد مي باشم و نسبت به اخلاق فرزندم بيشتر از هرکس ديگري آشنايي دارم مي دانم که فرزندم از همان دوران کودکي اخلاق و روحيه اش با ساير برادرانش فرق مي کرد, به طوري که وقتي بنده نماز مي خواندم مي ديدم چگونه به من خيره مي شود و سعي مي کرد حرکات مرا حفظ کند. بعد خودش مي رفت وضو مي گرفت و حرکات مرا تکرار مي کرد و دست هاي کوچکش را دراز مي کرد و چيزهاي نامفهومي را زيرلب زمزمه مي کرد. در زماني که بيش از يازده سال بيشتر سن نداشت او را همراه مادر بزرگش براي مدت دو ماه به زيارت مرقد مطهر امام حسين (ع) فرستادم بعد از بازگشت به قدري خوشش آمده بود که اصرار داشت سال هاي بعد نيز به همراه مادر بزرگ برود .
خاطرات از آن شهيد بسيار زياد است به طوري که اگر بخواهم آنها را يادداشت کنم شايد به اندازه کتابي شود.
انگيزه او از رفتن به جبهه مقابل با دشمنان اسلام و مسلمين و جلوگيري از تجاوز دشمن به ميهن عزيز خود و همچنين اداء دين خود به اسلام بود.
دو سال پشت سر هم يک بار چهل و پنج روز بار ديگر سه ماه هر دفعه به شش ماه تمديد شد و همين طور حدود دو سال مرتب ماموريت خود را تمديد مي کرد. از شرکت هپکو واقع در اراک اعزام شد. آخرين عملياتي که در آن شرکت کرد والفجر ده بود که در منطقه حلبچه بود.
در مدت حضور خود در جبهه هيچ وقت برايمان سمت خود را عنوان نکرد و هميشه خود را يک بسيجي ساده مي دانست. بعد از شهادتش بنده اين را فهميدم که ايشان به سمت فرماندهي يگان دريايي لشکر 42 قدر بوده.
از شجاعت و اطاعت از فرماندهي و مسائل امنيتي و غيره چيزي نمي دانم ,فقط مي دانم که خيلي کم حرف بود و از کارهاي خوبي که در جبهه انجام مي داد اصلاً چيزي بر زبان نمي آورد. اگر هم بنده سعي مي کردم چيزهايي از جبهه برايم بگويد هميشه از شجاعت و تيزهوشي دوستان خود مي گفت در مورد خودش فقط اين را عنوان مي کرد که من فقط يک بسيجي ساده هستم وبس.
احترام به خصوصي نسبت به من و مادرش داشت اصلاً اجازه نمي داد کوچکترين ناراحتي پيدا کنيم .
هميشه از نظر مادي به ما کمک مي کرد به طوري که وقتي حقوق دريافت مي کرد مقداري از آن را هرچند وقت يک بار براي ما از طريق پست مي فرستاد. در مورد رفت وآمد با فاميل ودوستان هم بايد بگويم که مرتب به همه سر مي زد و ديد و بازديد از ديگران را وظيفه خود مي دانست.
اگر براي کسي مشکلي پيش مي آمد واقعاً به نحو جدي در کنارش مي ماند و او را کمک مي کرد و در شرايط سخت و نااميد کننده در کنار هرکس مي ماند و او را ياري مي کرد. در مورد گذشت و ايثار هم واقعاً فرد باگذشتي بود.
در مورد نمازش مي دانم که خيلي طولاني بود و با خلوص تمام با خداوند راز و نياز مي کرد. و بيشتر دور از چشم ديگران نماز مي خواند.
هميشه سعي مي کرد مشکلاتش را به نحو شايسته اي حل کند و اگر قادر به حل مشکل نبود سعي مي کرد از برادران روحاني و متدين کمک بگيرد.
علاقه اي خاص نسبت به امام خميني (ره) داشت و آرزوي ديدار و ملاقات با او را داشت که متاسفانه موفق به اين ديدار نشد در همه زمينه ها از مقام ولايت فقيه تبعيت مي کرد. امر به معروف و نهي از منکر که وظيفه هر مسلماني است را هميشه انجام مي داد و جزء تکاليف واجب و شرعي خود مي دانست.
علاقه ي زيادي به تحصيلات و کسب درجات عاليه داشت ولي به علت شرايط خاصي از ادامه تحصيل بازماند. از منظر ورزشي هم مدتي مربي فوتبال محلات بود و تقريباً بيشتر وقت ها ورزش انفرادي را ترجيح مي داد.
آخرين ديدار با شهيد درست يک هفته قبل از شهادت بود در آن روز حالش زياد خوب نبود و تب شديدي هم داشت, انگار مي دانست زياد در اين دنيا نخواهد ماند. زياد در مورد فرزندانش صحبت مي کرد و مي گفت: پدر دوست دارم اگر اتفاقي برايم بيفتد شما مسئوليت فرزندانم را برعهده بگيريد و دوست دارم که فرزنداني صالح و پاک و با تربيت اسلامي تحويل جامعه بدهي تا خدمتي هرچند کوچک براي ميهن و مردم مسلمان خود انجام دهند.
به گفته يکي از همرزمان خود نحوه شهادتش به اين ترتيب بود که گروهي از رزمندگان در حال فيلم برداري بودند (جهت تهيه گزارش) که هواپيماي عراقي منطقه را مورد حمله قرار داده و شهيد در حال پاسخگويي به سوالات بود که مورد اصابت قرار مي گيرد و حدود پنج ساعت بعد از انتقال به درجه رفيع شهادت نائل مي گردد.
خانواده شهيد با صبر و شکيبايي در مقابل اين خبر ايستادگي کردند. و بنده که پدر شهيد مي باشم افتخار مي کنم که توانسته ام دين خودم را هرچند ناچيز به اسلام ادا کرده باشم و اميدوارم در مقابل پروردگارم و همچنين حسين الشهيد (ع) و امت اسلامي شرمنده نباشم.
به نقل از پدر شهيد






خاطرات
همسر شهيد:
خوش اخلاقي و خوش رفتاري ايشان را نسبت به خانواده و آشنايان او مي توان مد نظر داشت. هيچ گاه در طول اين عمر کوتاهي که داشت کسي را از خودش نرنجاند و با کوچک و بزرگ مهربان و خوش رفتاري مي نمود. هميشه در سلام کردن به کوچکت تر از خودش پيشي مي گرفت و در هر حال که بودند احوال و سراغ فاميل و آشنا و غريبه را مي پرسيدند.
از جمله خصوصيات ايشان اين بود که به محروم تر از خودش خيلي کمک و همياري مي نمود , تا جايي که از دستش برمي آمد.
هرگاه که خانواده اي را مي ديد که در سال نو نمي توانند لباس و پوشاک تهيه کنند به آنها کمک مي کرد. البته به دور از چشم خانواده اش چون نمي خواست که آنها بدانند و به کسي که کمک مي کرد، منتي گذاشته باشد و بعدها خود آن خانواده از او تعريف و سپاسگزاري مي کردند در حالي که خود ما خبر از هيچ چيز نداشتيم. مثلاً کساني را سراغ دارم که داشتن يخچال يا پنکه يا داشتن تلويزيون و نقاشي داخل ساختمان خانه شان را مديون ايشان بودند و هميشه و تا حال هم از او قدرداني مي کنند بخشش ايشان خيلي زياد بود.
از ديگر خصوصيات اخلاقي ايشان اين بود که وقتي سر مسئله اي با همسرش بحث مي شد با اين که مي توانست با سخنان همسرش به خشم بيايد خشم خودش را فرو مي خورد و يا اين که از خانه بيرون مي زد تا مبادا کارشان به دعوا بکشد و هميشه سنگ زير مي شد و مسئله را خاتمه مي داد. با اين که شهيد دو فرزند دختر و پسر داشتند هميشه سعي مي کردند که و واقعاً دخترشان را بيشتر از پسرشان دوست بدارند و احترام مي گذاشتند و مي گفتند : نبايد او را کمتر از پسر گرفت و همان طور که پيامبر فرمود فاطمه پاره تن من است من نيز فاطمه ام را دوست دارم چون نام ديگر دخترش (زهرا) فاطمه است و در خانه او را فاطمه صدا مي زنيم.
از ديگر خصوصيات بارز شهيد ترک نکردن روزه و نمازش و دعاي سر نماز بود و هميشه مي گفت که چيزي که براي انسان مي ماند همين نماز و روزه است, چرا که به جز اين ها نمي توان به بهشت جاويدان وارد شد. هميشه به همسرش در مورد حجاب و رعايت آن در آينده براي دخترش تاکيد فراوان داشتند و به دخترهاي فاميل مخصوصاً خواهرهاي خانمش هم سفارش بسيار مي کردند.
صبر و حوصله ايشان در انجام هر کاري بسيار زياد بود و زماني که شهيدي را مي آوردند هميشه مي گفت: خداوند به خانواده شهيد مخصوصاً مادرش صبر بدهد چون از دست دادن جوان داغ بسيار سنگيني است.
به پدر و مادرش خيلي احترام مي گذاشت و به ديگران هم تاکيد فراوان مي کرد.
اگر بخواهم از خصوصيات اخلاقي ايشان بگويم بايستي يک دفتر خاطرات از ايشان تهيه کنم چرا که با از دست دادن ايشان کوچک و بزرگ و خرد و کلان در عزاي ايشان مي گريستند و حالا هم با اين که در جمع ما نيست ما هيچ وقت خوبي هاي او را فراموش نمي کنيم و به ياد او هستيم هرچند که او زنده است ولي در بين ما نيست.

خواهر همسر شهيد:
دو سال بود که در سپاه با پسر عمويم رابطه دوستانه اي داشتند بعد از آن شهيد با آشنا شدن خانواده ما به آشنايي پسر عمويم به خواستگاري خواهرم آمدند و در آن زمان که شهيد به خانواده ما وارد شدند مي گفتند که در شهرستان اراک کسي را ندارند و تنها هستم و نمي خواهم که متکي به پدر و مادر خودم که در اهواز هستند ,باشم .
پدرم و همچنين خواهرم وقتي آن سادگي و صميميتي را که در چهره مظلومانه ايشان ديدند موافقت نمودند و چند روز بعد با عقد و عروسي ساده اي که بود جشن را برپا کردند آن هم زماني که شهيد آه در بساط نداشتند و کم کم زندگي خوبي را با تلاش و کوشش فراوان فراهم نمودند.
بعد از يک سال ايشان صاحب يک دختر به نام زهرا شدند که وي را از صميم قلب دوست داشتند و هميشه به همسرش نيز توصيه مي کرد که او را در نبودش اذيت نکند و از او خوب مواظبت کند چرا که هميشه مي گفت زهراي من از طرف خداوند يک رحمت است و بايد او را دوست داشت بعد از مدتي که گذشت نمي دانم که چطور شد و به شرکت هپکو رفت . بعد از چند سال که ايشان در کارخانه بودند به عنوان بسيجي يک ماموريت 40 روزه خدمت به جبهه رفتند. چهل روز گذشت و ما گفتيم چهل روز که تمام شده چرا نمي آيي وي در نامه اي تاکيد کردند که من سه ماه خواهم ماند دوباره بعد از اين سه ماه در نامه اي ديگر که براي او نوشتيم و از ديگر همسنگرانش که پرسيديم گفتند شما چه ساده هستيد آقاي چناني اين طوره که خودش مي گويد قرار است دو سال در جبهه بماند چون مسئوليت داشت.







آثار باقي مانده از شهيد
بسمه تعالي
سلام عليکم خدمت همسر گرامي
با درود به رهبر کبير انقلاب امام خميني و با درود به تمامي شهدا و با سلام به خانواده هاي شهدا و اسيران و مجروحين جنگ تحميلي.
همسر گرامي اگر از حال اينجانب خواسته باشي الحمدلله خوبم و هيچ گونه ناراحتي و کسالتي ندارم به جز دوري روي شما و همين طور فاطمه خانم دختر عزيزم. از اينکه تلفن نزدم چون درمنطقه اي هستم که دور از تلفن است ولي خيلي دوست دارم از وضع شما و فاطمه آگاه باشم .وضع مالي و معنوي اگر چيزي لازم داريد برايم بنويس که تهيه کنم که انشاءالله همه چيز هست. در ضمن خيلي مواظب فاطمه باش که بيرون از خانه نرود. اينجا که هستم همه بچه ها آشنا هستند. و در اينجا مسئوليتي گردنم هست که نمي توانم به شهر بروم. ولي هر کجا هستم به ياد شما هستم. در ضمن چون آدرس برادر اصغر شهيدي را ندارم لذا نامه ننوشتم در نامه اي که برايم مي فرستي سعي کن آدرس کامل برادر شهيدي را برايم بفرستي. آدرس من اهواز ـ صندوق پستي 6/1817 برسد . به دست عبدالحسن چناني جواب نامه فوري داده شود. والسلام علي من اتبع الهداء .

بسمه تعالي
با سلام و با درود به رهبر انقلاب امام خميني و با درود و سلام به تمامي شهيدان و با سلام به خانواده هاي شهدا و اسيران و مجروحين و رزمندگان اسلام .
سلام عليکم خدمت همسرم و دخترم فاطمه انشاءالله که حالتان خوب باشد و در پناه خداوند مهربان از تمام بلاها دور باشيد.
همسرم اگر از حال اينجانب خواسته باشي الحمدلله خوبم و هيچ گونه ناراحتي و کسالتي ندارم .عصمت خانم برايم ناراحت و نگران نباش .من در خسرو آباد آبادان هستم . چون مسئول حفاظت آنجا هستم نمي توانم به اهواز بيايم که به شما تلفن کنم. ولي سعي مي کنم که به منزل برادر شفيعي تلفن بزنم. حال فاطمه چطور است؟ برايم بنويس سراغ مرا مي گيرد يا نه سعي کن اين احساس را نکند. ديگر عرضي ندارم به جز دوري شما جواب را فوري فوري بنويسيد. سلام مرا به تمام دوستان و آشنايان برسانيد. اکبرآقا و اهل بيت، کاظم همسايه و اهل بيت، جعفر آقا و اهل بيت، موفق و مويد باشيد. 



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مرکزي ,
برچسب ها : چناني صالحي , عبدالحسين ,
بازدید : 97
[ 1392/05/15 ] [ 1392/05/15 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,204 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,711,305 نفر
بازدید این ماه : 2,948 نفر
بازدید ماه قبل : 5,488 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک