فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

سال 1333 در شهرستان اراک چشم به جهان گشود و در حالي که وضعيت مالي خانواده بسيار بد بود و نوميد کننده . يک بهار از عمرش نگذشته بود که پدر مريض خود را که در چندين سال متوالي در بستر بيماري بود از دست داد و ادامه زندگي اش با دو برادر و يک خواهر يتيم ديگر به دست مادرش که زني پارسا و با تقوي بود سپرده شد . مادر محمد علاوه بر خانه داري از طريق قالي بافي به طور شبانه روز تلاش مي کرد تا معيشت خانواده را تأمين نمايد .او با اين که در سنين جواني بود اما از ازدواج مجدد خودداري کرد.او با تلاشي ستودني چهارفرزندش را بزرگ کرد وبه موقعيتهاي مناسب اجتماعي رساند.
محمد را با حمايتهاي مادي ومعنوي ودر سايه تلاش مادرش به مدرسه , دبيرستان و دانشگاه راه يافت. او در آزمون سراسري شرکت کرد ودررشته زمين شناسي دانشگاه تهران قبول شد وبه تحصيل پرداخت.او بعد از ورود به دانشگاه مقلّد امام شد و به فعاليتهاي مذهبي ومبارزات انقلابي با حکومت شاه خائن روي آورد .
چندين مرتبه در اين رابطه توسط ماموران حکومتي دستگير شد ومورد شکنجه قرار گرفت. در مبارزات خياباني در شهرهاي بزرگ مثل تهران و کرج شرکت داشت . يک سال قبل از پيروزي انقلاب او کتابخانه اي را در فرديس کرج تأسيس که چند هزار نفر عضو آن هستند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ابتدا در جهاد سازندگي(سابق)مشغول خدمت شد.بعد از آن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست. و پس از مجاهدتهاي زياد در راه پيشرفت اسلام ناب محمدي در تاريخ 8/9/1360 در کربلاي بستان به شهادت رسيد.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران اراک ومصاحبه با دوستان وهمرزمان شهيد

 




وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
اي برادران، شما را از عظمت روز قيامت مي ترسانم که سرگرداني و بي تکليفي و عذاب و غضب خدا در اين روز عظيم و وحشتناک است.
خدايا در راه اسلام و در زير لواي پرچم سرخ وپر افتخار تشيع، معتقد به رسالت رسولت سيد الانبياء محمّد مصطفي (ص) و مؤمن به امامت دوازده امام که آخرين آنها مهدي موعود (عج) در پرده غيبت کبري و نائبش حضرت امام خميني و با تاسي به امام حسين (ع) سيد الشهداء ؛در کربلاي ايران وبراي اعتلاي کلمه توحيد و صدور انقلاب و نابودي کفر و الحاد و نفاق چپ و راست در داخل و خارج، قيام نمودم و شکرت که شهادت را نصيبم نمودي.
خدايا! سپاس و هزاران سپاس که در ايام محرم و صفر توفيق جهادم عنايت فرمودي. خدايا، تو عالم به حساب اموري واز اسرار درون سينه ها آگاهي و شاهدي که هر لحظه ياد تو در قلب من مي گذرد. از عشق و اميدواري واز طرفي ديگر ترس از عدالت و به حرکت در آمدن در روز قيامت که اي برادران شمارا از عظمت اين روز مي ترسانم , سرگرداني و بي تکليفي بندگان گناه کار و عذاب خدا در اين روز عظيم و وحشتناک است.
يقين بدانيد که اين انقلاب به انقلاب جهاني امام مهدي (عج) متصل خواهد شد. دل قوي داريد و بر فعاليت خود بيفزاييد و شتاب کنيد که قافله شهيدان پيام خود را نوشتند و به سوي پروردگار خويش شتافتند و عجب شيرين است لقاي خدا و عجب ننگ است قفس دنيا .
از همه دوستان و آشنايان مي خواهم مرا حلال بنمايند و حقشان را بر من حلال کنند همه تان را به خدا مي سپارم . محمد زراستوند

 

 




خاطرات
برادر شهيد:
آنچه بعد از شهادت او خاطر خانواده خصوصاً مادر را ا آرام مي کند, ياد آوري سجاياي اخلاقي و روحيات الهي ـ انساني او است . هيچ گاه در برابر ناروائي ها و تبعيضات آرام نداشت، با نيکان دوست و با افراد بد رفتار دشمن بود . جاذبه هاي عاطفي ـ انساني در او بسيار قوي و در مسير مکتب جاذبه و دافعه اش تفسير مي شد. او از ديدن محرومين همواره اندوهگين بود. در خوراک و پوشاک ميانه روي را رعايت مي کرد. در انجام عبادات جد ي بودو در هنگام خواب از بستر نرم استفاده نمي کرد.
مطالعات شهيد بسيار متنوع بود از جمله در زمينه هاي ديني , تاريخي , اجتماعي و سياسي.اکثرمطالعات او بررسي پيرامون ايدئولوژي اسلامي در مقابله ايدئولوژي حاکم بر جهان امروز و بقررسي برتري ايدئولوژي اسلامي بود. تلاش زيادي در مطالعه قرآن و حديث داشت ودر کنار علوم دانشگاهي به مطالعه و تحصيل علوم ديني نيز مي پرداخت.
دوستان شهيد نقل مي کنند در فصل تابستان به اشتران کوه مي روند و در رود خانه اي شنا مي کنند ..شهيد شنا بلد نبوده در حال غرق شدن بوده که از دوستان کمک مي طلبد و همين که طناب را مي اندازند او بلافاصله علامت مي دهد که کمک لازم نيست و دوستان متعجب از اين عمل تا اين که شهيد از غرق شدن خويش را نجات مي دهد . دوستان با عصبانيت علت اين امر را مي پرسند. او جواب مي دهد ابتدا که از شما درخواست کمک کردم ناخودآگاه بود و متوجه خدا نبودم و بي درنگ با ياد خدا و طلب کمک از او از تصميم که طلب ياري از شما بود پشيمان شدم و ديديد که خدا هم مرا نجات داد.
برخورد او با خانواده به خصوص مادرم بسيار عاطفي و خدايي بود، ناگفته نماند که برخورد او با تمام خويشان براساس رابطه آنها با خدا تفسير مي شد به اين ترتيب که هريک از اقوام که بيشتر با اسلام و خدا مأنوس بودند شهيد بيشتر با او مألوف بود و خلاصه کلام ,رابطه او با تمام اقوام خوب بود و بر تعهد ,اعتقاد و عمل آنهادر برابراسلام و انقلاب اسلامي قرار داشت.
مقلّد امام بود و چندين مرتبه در رابطه با مسائل اسلامي در دانشگاه تهران دستگير شد. از دوران کوچکي فطرتاً در خط مبارزه با نفس و حاکمان جور بود . در تمام تظاهرات بزرگ در تهران و شهرستان ها شرکت مي کرد و يک سال قبل از پيروزي انقلاب او کتابخانه تأسيس کرد. کتاب هايي از آثار وخاطرات و زندگي نامة شهدا گرد آمري کرد که آن کتابخانه قريب به 20000 عضو دارد و در شهر ک فرديس کرج و در مجموعه روابط عمومي سپاه اين شهرک به يادگار مانده است.

 

او قامت راستاي اسلام را در قامت روحانيّت اصيل به خصوص امام بزرگوار مي دانست و ولايت فقيه را در زمان حاضر جوهره اصلي اسلام مي شمرد و براي حفظ مقام شامخ ولايت در جبهه حق عليه باطل جان بر سر اين عشق باخت .
علت انتخاب سپاه براي خدمت به لحاظ مکتبي بودن آن بود و زمينه هاي مساعدي که در سپاه براي پيشرفت اسلام موجود بود . در حقيقت ايجاد سپاه پاسداران جوابي بود به خواست هاي قلبي و اعتقادي جوانان پر شوري که در طول يک نسل ايجاد چنين تشکيلاتي را در آئينه وجود خويش تصور کرده بودند و رؤيايي بود که حضرت باريتعالي در بيداري به اين عاشقان دلسوخته در همين دنيا عطا کرد . رفتن به جبهه بديهي تر از آن است که دليل بخواهد , حفظ مکتب محمد (ص) و علي (ع) ) و پاسداري از خون تمام شهيدان تاريخ از صدر اسلام تا حال در گرو رفتن به جبهه نهفته بود ,خصوصاً در اين مقطع خاص زمان به عبارت اولي جبهه مساوي با اسلام بود وبه منزله لازم و ملزوم يکديگر.

از مهم ترين مسائلي که روح شهيد را مي آزارد عدم اجراي عدل وقسط درتمام سطوح جامعه بود . اگر عدالت به معني کلمه تحقق مي يافت بديهي بود که مستضعفين به حقوق حقه خويش مي رسيدند وديگر جاي رنج و درد به آن صورت وجود نداشت .
مسئله ديگر که او را آزار مي داد وجود بعضي از منکرات که در گوشه اي از جامعه ديده مي شد .بسيار عصباني مي شد و نقطه اتکا او روي مسئله تقوي متمرکز بود، تقوي را ضامن و حافظ دستاوردهاي انقلاب و اجراي عدالت مي دانست.
در هنگام رفتن به جبهه متأسفانه کمتر کسي او را مي ديد , مي ترسيد او را از اين امر مهم بازدارند حتي به مادر که تنها مونس او بود نگفت و تنها کسي که آخرين بار او را هنگام رفتن به جبهه ديد برادرم عبدالله بود که شهيد راجب مادر بسيار به ايشان سفارش کرد.
يک هفته از شهادتش گذشته بود .هنگام نماز مغرب و عشاء بود که من مشغول گرفتن وضو براي نماز بودم . در اين حال برادرم زنگ زدند و بعد از احوالپرسي گفتند از محمد خبر نداري و من که از حدود يک ماه پيش دلم شور مي زد خواب چنين روزي را ديده بودم بلافاصله متوجه شدم .
انا لله و انا اليه راجعون و سوره الرحمن را تلاوت نمودم و بعد از انجام فريضه نماز مغرب و عشاء براي اطلاع بيشتر رهسپار اراک شدم به محض رسيدن مقابل سپاه پارچه که با خطر قرمز روي آن نوشته شده بود:
شهادت سردار رشيد سپاه اسلام محمد زراستوند بر مردم قهرمان اراک تبريک وتسليت باد.
نفس شهات خودبخود در جامعه بسيار مؤثر است .ماو خانواده واقوام هم از اين تأثير و تأثر مستثني نبوده و بحمدالله دريچه هاي رحمت الهي به برکت خون اين شهيد در خانه ما هم اثر کرده و غفلت جايش را به هوشياري داده و روحي تازه در اين خانواده دميده است.

خسرو اسدپور :
يادم هست با توجه به اين که ايشان مدير بود و بيان شيوا و اثر گذاري داشت، زماني که قصد اعزام به جبهه را نموده بود به ايشان توصيه کردم شما مسئول هستيد و نبايد به جبهه اعزام شويد. ايشان جواب دادند که ما خيلي صحبت کرديم و لذا بايد اعزام شوم و عمل کنم ديگر وقت عمل است و زماني هم که در منطقه توفيق شد که ملاقاتي با ايشان و شهيد ثامني برايم پيش آمد ديدم در جمع گروه اعزامي، ايشان به همراه دو برادر ديگر يعني شهيد ثامني و شهيد رحيم آنجفي که هر سه نفر محوريت داشتند و ديگر رزمندگان بسيار با علاقه گرد اين برادران جمع مي شدند و با کمال مهرباني نقطه نظرات و راهنمايي هاي اين عزيزان را گوش مي کردند .
در آن مقطع به رزمندگان توصيه مي کردند که خرما ميل کنيد تا اگر شهيد شديم، اجسادمان بو ندهد .

 




آثار باقي مانده از شهيد
بسم الله الرحمن الرحيم
نامه به مادرم
سلام بنده اي را که دستش از دنيا کوتاه و چشم به راه دعاي شماست بپذير. بنده اي که جز گناه و خطا و معصيت در زندگي عملي انجام نداد و بنده ايي که با وجود اين همه معصيت و گناه به درگاه خدايش اميدوار و نظر دارد .
بنده ايي که يقين به خدا و روز جزا و معاد و نبوت انبياء و پيامبر گرامي اسلام و امامت ائمه اطهار عليهم السلام و الصلوه دارد, يقين به بهشت و جهنم دارد.
از روز عذاب ترسان است و از عدالت خدا پناه برنده به فضل و رحمت خداست و از او به او پناه برده است و به وسيله او، او را شناخته و ذات مقدس او عشق به لقايش را در دلش نوراني و افروخته است .
بنده اي که امام حسين (ع) شافع روز جزايش است زيرا که در ماه حسين به ياري حسين برخاسته است، و تو اي برادر عزيز معذرت مي خواهم که نکاتي را عرض کنم زيرا که در لحظاتي که عشق به خدا و پيوستن به او در انسان اوج مي گيرد و ديدار اولياء و ائمه و شهداء او را به وجد در مي آورد حالتي دارد که توصيف پذير نيست.

 

 

برادرم:
لحظه دل بريدن از دنيا سخت است و پشت کردن به هواهاي نفساني بسيار مشکل است. برادر سفارش مي کنم تو را به تقوي، تقوايي که خدا را خدا را خدا را در همه حال حاضر و ناظر بداني، برادر سفارش مي کنم تو را به جمله ايي از امام علي (ع) که دو چيز هميشه دل را زنده نگه مي دارد
1ـ خدا 2 ـ مرگ. برادر خيلي تو را دوست دارم و خيلي آرزو دارم که تا زنده ايي در ميدان ايمان و عمل صالح تا مي تواني بتازي که فرصت تنگ است و اجل فراگير و مرگ نزديک است .
مرا ببخش و از اشتباهاتم درگذر و برايم زياد دعا کن، برادر من در نماز شبم که بعضي اوقات مي خواندم تو را دعا مي کردم و از خدا برايت طلب توفيق و رشد و دانش اسلامي مي نمودم. برادر تو را بشارت مي دهم که راهي که مي روي ختم آن به بهشت و نجات است .برادر کوشش کن و درس حوزه را عميق و دقيق بخوان که اميد رشد تو را زياد دارم و نشانه هاي آن را در وجودت يافته ام .
برادر روحانيّت هميشه حافظ اسلام و سنگربانان قرآن و شرافت و بزرگواري بوده اند برادر اميدوارم که راهت جامعه را به سوي رشد و سعادت رهبري نمايد. برادر تا مي تواني تلاش کن که در راه مردم محروم و مظلوم جامعه کاري انجام دهي .
برادرم ظلم ها و پرده دري ها و خطاها و گناهان و اشتباهاتي که انجام داده ام با طلب مغفرت و آمرزش برايم, آنها را ببخش. خدا شما را موفق و مؤيد دارد واسلام و امام عزيزمان را حفظ کند
فرج مهدي منتظر (عج) را نزديک بفرمايد و ما را جزء اصحابش و يارانش قرار دهد و خداوند قدم هاي ما را در صراط نلغزاند .دعايم کن ,دعايم دعايم اي برادر,باز هم در مورد مادرم سفارش مي کنم که آخر عمرش را با صفا و عزت و مهرباني بگذراند و شما را سفارش مي کنم به حلاليت طلبيدن از تمام خويشان و دوستانم.
محمد زراستوند



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مرکزي ,
برچسب ها : زراستوند , محمد ,
بازدید : 180
[ 1392/05/15 ] [ 1392/05/15 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 2,195 نفر
بازديدهاي ديروز : 106 نفر
كل بازديدها : 3,711,296 نفر
بازدید این ماه : 2,939 نفر
بازدید ماه قبل : 5,479 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 2 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک