فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

اول شهريور سال 1343 در يکي از محله هاي قديمي شهر اراک ودر خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. کودکي کنجکاو و دقيق بود. خيلي قبل تر لز اينکه به سن تکليف برسد, به نماز جماعت مي رفت و هميشه در خانه نماز مي خواند .اول که شروع به نماز خواندن کرد بلد نبود؛ کتاب نماز را باز مي کرد و از روي کتاب مي خواند. دوره راهنمايي را در مدرسه پيشرو که بعد از انقلاب به نام دکتر علي شريعتي تغيير کرد ,سپري نمود.
تازه انقلاب شده بود و مدارس شور و حال ديگري داشت مجيد نيز همراه ديگر دانش آموزان به تظاهرات مي رفت و در مبارزات مردمي برعليه شاه ستم پيشه از پيشگامان مبارزه بود . انقلاب که به پيروزي رسيد گويي خيالش آسوده شد. فرصت را مناسب ديد تا ادامه تحصيل بدهد. به دبيرستان رفت و شروع به تحصيل نمود .روزها به کلاس مي رفت و شب ها در پايگاه بود تا اگر امکان حضور در جبهه را ندارد, درپشت جبهه قدمي در راه خدمت به کشور بردارد.
بعد از مدتي درس و مدرسه را رها کرد و گفت : من احساس مي کنم که جبهه ها واجب تر از درس است .فرداي آن روز براي ثبت نام به سپاه رفت و حدود دو ماه در سپاه سربند به عنوان بسيجي خدمت کرد. در زمستان سال 1361 براي اولين بار به جبهه رفت و در عمليات والفجر مقدماتي شرکت کرد .بعد از بازگشت ازجبهه تقاضاي عضويت درسپاه کرد و دوباره به جبهه رفت .اوبه بانه رفت ودر گردان جندالله پنج ماه با دشمنان جنگيد و در عمليات والفجر چهار شرکت نمود.
بعد از بازگشت وارد سپاه اراک شد و براي گذراندن دوره ي آموزش به قم رفت .بعد از گذراندن آموزش براي ديدن آموزش در رسته ي بهداري به قزوين رفت و پس از طي نمودن اين دوره مجددا به جبهه برگشت و دو سال در بهداري منطقه سردشت به عنوان معاون بهداري خدمت کرد .به دليل مسئوليتي که داشت مدت زيادي در جبهه مي ماند ,هر نوبت حضور اودر مناطق جنگي شش الي هشت ماه طول مي کشيد تا يک بار به مرخصي مي رفت. يکي از خصوصيات بارز ش شادابي و چهره ي خندان او بود که هميشه با همه با روي باز و شاد روبرو مي شد . هيچ کس او را غمگين نديد. ا هميشه در جبهه کارهاي سخت را برعهده مي گرفت. خيلي متواضع بود و فرائض ديني را به نحوه عالي انجام مي داد .به نماز اول وقت مقيد بود و بهترين نماز را نماز اول وقت مي دانست .
در سال 1364 ازدواج کرد و بعد از بيست روز دوباره به جبهه رفت. بعد از مدتي به سپاه سربند آمد و مدت هشت ماه در مشغول خدمت بود تا اين که در سال 1365 اوايل تابستان به جبهه ي کردستان رفت و بعد از چند ماه به دليل نياز به حضورش مجدداً به سپاه سربندبازگشت. اودر سپاه سربند مسئول بهداري و معاون فرمانده سپاه بود اما دوماه بيشتر دوام نياورد و با اسرار زياد به اراک رفت و بامأموريت 45روزه به جنوب رفت ودر لشگر 42 قدر در عمليات کربلاي چهار و پنج شرکت کرد و در تاريخ 8/12/65 به درجه رفيع شهادت نائل آمد. آخرين سمت او فرمانده بهداري لشگر 42قدر بود.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران اراک ومصاحبه با دوستان وهمرزمان شهيد

 




وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليکم و رحمه الله و برکاته
در مقدمه سخن خود را آغاز مي کنم با چند کلام دعايي از دعاي روز سه شنبه:
الهم اجعلني من جندک فان جندک هم الغالبون واجعلني من حزبک فان حزبک هم المظحون و اجعلني من اوليائک فان اوليائک لاخوف عليهم و لاهم يحزنون اللهم اصلح لي ديني ...
بار الهي مرا از لشگريان خود قرار بده که لشگريان تو چيره اند و مرا از حزب خود به حساب آور که حزب تو رستگارانند. و مرا از لشگريان خود و دوستان خويش معين فرما ...
سپاس بي حد به درگاه خداي متعال که انقلاب اسلامي ايران را با امدادهاي غيبي به پيروزي معجزه آسا رسانيد و ستايش بي پايان پروردگار حکيم و عظيم را که فرزند پاک و شايسته رسول الله عخميني روح الله را هم چون ابراهيم خليل الله از آتش ستم طاغوتيان شرق و غرب نجات داد و پيروز ساخت وامام را نصرت نمود تا همچون خورشيد روشن و حيات آفرين به شبستان ظلمت نشيند.
مستضعفان و مظلومان را بيدار و زنده و ملّت طاغوت زده ايران را به امّت حزب الله دگرگون ساخت, امت حزب الله بايد اين نعمت بزرگ و رحمت عظيم و تحول الهي خود را به درگاه باريتعالي حمد گويد و شکر نمايد .
واضح است که شکر اين نعمت الهي يعني تلاش براي انجام رسالت و مسئوليت حزب الله بودن و جبهه هاي فردي و اجتماعي را در ابعاد عبادي سياسي اقتصادي نظامي و به سوي حزب الله رشد دادن نه تنها در گفتار و سخن بلکه در محتوا و عمل چه زيبا و شايسته است .
نام حزب الله دادن برامت پيامبر عظيم الاشأن اسلام و رهروان راه مقدس کتب توحيد است که پيامبر عظيم الاشأن اسلام و ابراهيم (ع) پرچم دار و محمد (ص) الگو و اسوه حرکتش و امامان (ع) پيشتازان راهش به سوي حق بوده اند.
حزب الله نامي است بسيار مقدس که شايسته ابراهيم خليل الله و موسي کليم الله و عيسي روح الله و محمد رسول الله (ص) و علي ولي الله (ع) و پيروان و رهروان آنان است .نام حزب الله را مي توان به اباعبدالله الحسين (ع) و يارانش نهاد که با حماسه آفريني آنها و با شهادت خود پيروزي خون بر شمشير را اثبات نمودند. و پر افتخارترين صحنه هاي مقاومت و ايثار و جهاد در راه خدا براي همه تاريخ به نمايش گذاردند.
حزب الله نام بقيه الله (عج) و سربازان و ياران اوست که به زودي با برقراري حکومت حزب الله قسط وعدل را در راسر گيتي جاري خواهند کرد.
حزب الله نام ياران با ايمان و مقاوم طالوت پيامبر است که براي نابودي ظالم و ستمگر زمان خود ,جالوت برخواست و با ياران اندک و اسلحه ناچيز خود سپاه به ظاهر قدرتمند و مسلح جالوت را همراه با يارانش در هم شکست .
ياران مؤمن طالوت (ع) پس از طي مسير طولاني در بيابان هاي خشک و سوزان به سرچشمه آب گوارايي رسيدند اما خداوند براي امتحان آنها دستور داد که تنها به اندازه يک مشت مي توانند آب بنوشند ,بعضي از آنها دچار ضعف و سستي شدند و نافرماني کردند (همچون دنيا طلبان خودمان که از فرمان امام سرپيچي کرده و حق ديگران را زير پا مي گذارند) اما مؤمنان راستين فرمان خدا را انجام دادند و بالاخره با ياري و ايمان و مقاومت به پيروزي رسيدند. اينان حزب الله بودند زيرا که به فرمان پيامبر و رهبر خود که پياده کننده فرمان خدا هستند عمل نمودند.
پس اين بنده حقير از شما مي خواهم طبق دعايي که از اول نوشته هايم خوانديد اگر مي خواهيم که خدا ما را از حزب خود قرار دهد بايد فرمان او را اطاعت کنيم و فرمان آن همان فرمان ولايت فقيه است.
يکي از ابعاد حزب الله که بايد به آن ايمان و اعتقاد قبلي داشته باشيم همان ولايت فقيه است.
ولايت فقيه در حقيقت ولايت امام معصوم و امام نيز ادامه ولايت رسول الله (ص) و همه و همه آنها از ولايت الله سرچشمه مي گيرند. پس از اين رو نياز به وجود يک رهبر در جامعه از بهترين و مهم ترين مسئله هر اجتماع کوچک و بزرگ است چنانچه امام علي (ع) مي فرمايد: آگاه باشيد که هر جامعه داراي رهبري است که همگي از او پيروي مي کنند و به دنبال او حرکت مي کنند.
بنابراين اولين و اساسي ترين ستون جامعه حزب الله آن است که رهبري را با معيارهاي الهي انتخاب کنند و به ياري خدا نظام اجتماعي ـ سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي جامعه خود را آن چنان که خداي متعال و پيشوايان معصوم فرموده اند: شکل دهند همان گونه که در قرآن کريم سوره نساء آيه 59 مي خوانيم...
اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامر منکم
اطاعت کنيد خدا و فرستادگانش را و نيز اطاعت کنيد از کساني که زمام امور شما در دست آنهاست.
پس بدين ترتيب ما بايد با جان و دل از ولايت فقيه پشتيباني کنيم در اين جامعه ما ولايت فقيه است که زمام امور جامعه را به دست دارد .
در اينجا مطالبي را به عرض شما برسانم که هرکس ولايت فقيه را قبول ندارد بايد يکي از اين سه نظريه را بپذيرد زيرا که خط ولايت فقيه مخالف اين سه نظريه است و هر کس يکي از اين سه نظريه را بپذيرد مخالف ولايت فقيه است و بايد او را از جامعه طرد کرد...
1ـ اسلام تنها نماز و روزه و يک سري عبارات فردي و اخلاقيات است و بس. در اسلام مسائل اجتماعي و حقوقي و قضايي و سياسي و اقتصادي نيست.
2ـ اسلام تنها براي زمان رسول الله (ص) بوده و بعد از آن رها شده و جاي قوانين آن تنها در لابلاي کتاب ها است.
3ـ قوانين اسلام بايد به دست مجريان جاهل و فاسق اجرا شود.
باز براي رد کردن اين مسئله اي که منافقين در جامعه ما تبليغ مي کنند مي گويند ولايت و علما را چه به حل کردن مشکلات مردم و مسائل مملکت چه کرده اند؛ از گفته امام زمان (عج) به خط مبارک امام در وسائل الشيعه جلد 18 باب يازده نوشته است و در آن سفارش شده است در مسائل و مشکلات زندگي ( که منظورزندگي ما در اين دنيا و در اين جامعه است) به علما و دانشمنداني که علوم ما را نقل مي کنند مراجعه کنيد زيرا که من آنها را به عنوان حجت و نماينده در ميان شما قرار دادم و خودم حجت خدا هستم .امام علي (ع) نيز مي فرمايد:
العلماء حکام علي الناس.... علماء حاکمان مردم هستند و طبق گفته ها که از امام زمان (عج) و مطلب پايين که از سخنان گوهربار علي (ع) مولاي متقيان برداشتي که مي کنم اين است که رهبريت امام خميني همان رهبريتي است که امامان ما گفته اند و امام زمان نيز گفته است که نماينده و حجت من هستند. پس ما ملت حزب الله بياييم و از گفته هاي رهبران استفاده نموده و با رهبري امام امت ريشه ظلم را برکنيم. البته نه با سلاح بلکه با ايمان همان گونه که از گفته امام روح الله رهبر حزب الله برداشت مي کنيم پيروزي ما در گرو وحدت ماست و در گرو ايمان ماست و نيز توجه به اين معنا داشته باشيد که بايد اين ايمان به خدا را حفظ کنيم و آن وحدتي که به تبع ايمان براي شما حاصل کرده است استفاده کنيد و براي نبرد با ظالم و پيوند با مظلوم به کار بريد.
امّت حزب الله طبق گفته قرآن کريم که در سوره بقره آيه 279 مي فرمايد:
نه ستم کنيد و نه ستم بپذيريد.
حزب الله نه زير بار ظلم مي رود و نه نسبت به ديگران ظلم و ستم مي کند و هر که ظلم کند دست او را قطع مي کند يا طبق آيه 279 از سوره بقره که مي فرمايد ولکم في القصاص حياه يا اولي الالباب. قصاص و انتقام از متجاوزين نشانه زنده بودن شماست اي امّت غافل و ستمگر و يا بد.
امّت حزب الله براي هدايت و ارشاد همه کفار و منافقين و فاسدين قيام کنند اما در مقابل جنايات که آنان مرتکب مي شوند هرگز سکوت نکرده بلکه با تمام قدرت از آنان انتقام گرفته و در حقيقت با قصاص خود راه ظلم و جنايت را برآنان مي بندد. همان طور که قرآن فرموده که قصاص نشانه زنده بودن ماست .
اين ها همه که گفته شد «يعني حزب الله بودن پيروي از رهبريت کردن ,پشتيبان ولايت فقيه بودن و با ايمان بودن و انتقام گير از ظالم بودن يعني قصاص کردن» با اينهاست که به استقلال واقعي خواهيم رسيد. همان طور که در سوره فتح آيه 29 مي فرمايد.
جامعه مؤمنان خود کفار و مستقل از وابستگي به ديگران است....
در آخر مطلبي با همسر خود دارم که اگر خداوند کمک نمود و فرزندي به ما داد اگر دختر بود که اخلاق و صفات زينب گونه به او بياموزد و اگر فرزند پسر بود صفات يک حزب اللهي را به او بياموزد تا اين که بتوانيم به اين گونه تربيت ها جامعه آينده اسلامي خود را به استقلال واضحي برسانيم .
از پدر و مادرم هم نيز به خاطر زحماتي که براي بنده کشيده اند تشکر مي کنم و از آنها مي خواهم که به همسرم کمک کنند و اگر خود تا آن موقع زنده بودم که با کمک همسر خود که از نظر ايمان در سطح بالايي است که اين ايمان بالاي او باعث بود که اين بنده حقير بيشتر دلبند اسلام شوم و از امّت حزب الله مي خواهم که ما بايد خودمان ريشه ظلم را کنده و از تجربه اي که در اين راه بدست مي آوريم به فرزندانمان منتقل نماييم تا که اسلام را مستقل نمايند .
اين بنده حقير که اين مطالب را مي نويسم تابستان 1365 مي باشد و مسئوليتي که در سال هاي قبل که به جبهه مي آمدم کمتر از فعلي بود چون که طبق مطالب گفته شده اين که به اصطلاح يک رهبر جامعه کوچک هستم و مسئوليت سنگين تر است و اين مطالبي که گفتم فقط جهت وظيفه بود که انشاءالله خانواده ام از اين مطالب ناچيز استفاده نموده و به فرزند و فرزندان فرزندمان انتقال دهند تا انشاءالله با رهبريت آقا امام زمان (عج) تمام جهان را فرا بگيرد.
و باز در آخر خواهشي که دارم که اگر من در اين راه از دنيا رفتم و با اين اعمال ناچيز ما فکر نمي کنم که به شهادت برسم ولي شايد از دنيا بروم مرا اگر جنازه ام دستتان رسيد در کنار ديگر شهدا دفن نماييد تا بلکه با شفاعت آن ها به بهشت بروم, خود که نامه اعمالم سياه مي باشد و اگر جنازه ام نيامد که چه بهتر جنازه ام در زير آفتاب بماند تا که با از بين رفتن جنازه ام در زير آفتاب اعمال نيک ناچيزم مورد رضاي خدا قرار گيرد و اعمال زشتم ناديده قرار گيرد .
خواهش هم که دارم از مردم هرکه پيرو خط امام نيست، دست به جنازه من نزند و در تشييع جنازه من شرکت نکند. و آخرين وصيتم اين است که از سپاه حمايت کنيد که به حق اگر سپاه نبود کشور هم نبود و چه قدر خوشحال هستم که اين سپاهي که امام مي فرمايد سپاه نورچشم من است خدمت کردم و از طريق اين سپاه توانستم خدمات ناچيزي در راه اسلام بنمايم و اين يک جاني که داشتم از طريق سپاه و طبق گفته امام دادم, انشاءالله که مورد قبول واقع شود. مجيد مقيمي

 

 

 




خاطرات
برادرشهيد:
گويي پرنده اي يک لحظه آرام نداشت . با نيروهاي واحد بهداري مثل يک برادر کوچکتر رفتار مي کرد و در تمام کارها اول خود پيشتاز مي شد . بسيار با خضوع و متواضع بود.
در شب 7/12/65 موقع عمليات به عنوان امدادگر به خط رفته بود و تا صبح زخم هاي رزمندگان را پانسمان مي کرد و به عقب مي فرستاد.
صبح يک ساعت خوابيده بود که يکي از برادران آمده بود تا اجازه بگيرد و آمبولانس را به مقر شهيد صبور ببرد, بلند شد.
برادر رحمتي مسئول پرسنلي لشگر مي گفت رفتم توي سنگر بهداري و بعد از سلام و احوال پرسي گفتم: مجيد تو برو بخواب ديشب خسته شدي. او گفت: ديگر خواب حرام است نبايد خوابيد و بعد ازهمه خداحافظي کردند و جدا شدند که حدود ساعت يازده ظهر همان روز بود که براي گرفتن وضو به همراه برادران سيد احمد حسيني، احمد ميرصادقي، احمد جوانبخش، و حاج آقا مرادي بيرون آمدند .
برادر رحمتي مي گويد که هنوز چند قدمي از او دور نشده بودم که صداي سوت خمپاره اي را شنيدم و وقتي برگشتم ديدم که آنها نداي حق را لبيک گفته اند.

 

در آخرين باري که مي خواست به جبهه برود يکي از برادران سپاه که برادر رضايي بودند به ايشان گفتند که مجيد خيلي مي خندي حتماً اين بار شهيد مي شوي و او در جواب گفت که نه بابا شهادت نصيب هرکسي نمي شود.

 

يک هفته قبل از شهادت مجيد خواب ديدم او شهيد شده. وقتي برايش تعريف کردم او در حالي که بر لب خنده داشت گفت جدي مي گي و بعد با جديت تمام ادامه داد خدا کند که راست باشد .
وقتي که براي بار آخر مي خواست به خط مقدم برود او با چند نفر از براداران جلوي ماشين بودند و من به او گفتم که مجيد بيا خداحافظي کنيم و بگذار که حداقل بوست کنم. او گفت تو که گفتي خواب ديدم که شهيد مي شوي پس موقعي که شهيد شدم مرا ببوس چون ديگر آن موقع پاک هستم . درست يک هفته بعد از آن جريان ايشان شهيد شد.
هميشه مي گفت :آنهايي که رفتند کاري حسيني کردند و آنهايي که ماندند بايد زينب وار زندگي کنند



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان مرکزي ,
برچسب ها : مقيمي , مجيد ,
بازدید : 125
[ 1392/05/15 ] [ 1392/05/15 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 122 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,712,814 نفر
بازدید این ماه : 4,457 نفر
بازدید ماه قبل : 6,997 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک