فرهنگی هنری اجتماعی
فرهنگی هنری اجتماعی
قالب وبلاگ
ارتباط با مدیر
نظر سنجی
چه موضوعاتی مورد پسند شما هست ؟
جستجو

تبلیغات

هفتم ديماه 1316 در شهرستان نهاوند طلوع کرد. تحصيلات ابتدايي تا دبيرستان را در زادگاهش گذراند وبا شرکت در آزمون سراسري در دانشگاه اصفهان پذيرفته شد .
با قرآن و مفاهيم ديني و معارف الهي انس داشت و در طول دوران حياتش قدمي از مسير حق و عدالت جدا نشد . با وجود مشکلات و عقب ماندگي‌هاي موجود در دوران پهلوي ,به تحصيل علم و دانش پرداخت و با موفقيت کامل به اخذ مدرک کارشناسي نائل شد,اين درحالي بود که درآن دوران تعداد افراد ي که را درشهرهايي مثل نهاوند تحصيلات عالي  داشتند ,خيلي کم بود وبيشتر مردم با داشتن مشکلات اقتصادي توان پرداختن به درس را نداشتند.
در سال 1349 از اصفهان به زادگاهش مراجعت کرد و در دبيرستان کورش(سابق) تدريس فقه را برعهده گرفت .همزمان با تدريس با راه اندازي انجمن ضد بهائيت به مقابله با افکار التقاطي بهائيان که باحمايتهاي حکومت شاه انجام مي شد,پرداخت.
سازمان امنيت شاه مدت‌هاي زيادي اورا تحت نظر قرار داد، اما به‌خاطر زيرکي محمد طالبيان ,آنها موفقيت چنداني به دست نياوردند. مدتي بعد با توسعه ي فعاليتهاي انقلابي خود,به گروه انقلابي" ابوذر"که از مبارزان بزرگي تشکيل شده بود ,پيوست ومبارزات زيادي برعليه حکومت جبار شاه انجام داد.
مدتي بعد تعدادي از همرزمان محمد دستگير شدند و6نفر از نزديکترين دوستانش را اعدام کردند.او کسي نبود که با اين مشکلات دست از مبارزات خود بردارد. سال 1352 به‌دست نيروهاي امنيتي شاه دستگير شد و بعد از شش ماه شکنجه ,به تحمل15 سال زندان محکوم شد.
از آن موقع تا پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357در زندان‌هاي مخوف طاغوت زنداني بو وبا انواع شکنجه هاي ماموران ساواک که از سوي مستشاران آمريکايي و اسرائيلي آموزش داده مي شد,مورد شکنجه هاي قرون وسطايي و وحشيانه قرار گرفت.
 با سرنگوني حکومت شاه وآغاز دوران حکومت اسلامي او از زندان آزاد شد و مسئوليت‌هاي متعددي در آموزش و پرورش , وزارت کشوروسازمانهاي ديگر به عهده گرفت.
بعد از شروع جنگ تحميلي بي هيچ ترديدي از مسئوليت خود استعفا داد وراهي جبهه شد تا به مقابله با دشمن بپردازد. در جبهه‌هاي جنگ و مناطق عمليات عاشقانه حضور يافت وتا آخرين روزهاي جنگ با  وجود سن بالا ,با قبول مسئوليتهايي مبارزه اي را که از سالها قبل آغاز کرده بود ودر نهايت به ديدار خدا منتهي مي شد ,ادامه داد.
جنگ تمام شده بود ومحمدطالبيان ناراحت از اينکه پس از سالها مبارزه و شکنجه ,توفيق شهادت را ندارد.
سال 1370سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تصميم گرفت به پايگاه منافقين کوردر منطقه عمومي خانقين حمله کند وبا انهدام اين پايگاه ,ضدانقلابيون مستقر در آن را نيز به هلاکت رسانده يامتواري سازد تامردم ساکن در مناطق مرزي از شرارتهاي آنها در امان باشند.محمدطالبيان با اصرار فراوان توانست با نيروهاي انجام دهنده اين عمليات همراه شود.او در حين انجام اين عمليات در دوازدهم فروردين 1370توسط منافقين به شهادت رسيد.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهيد





وصيتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم
يرفع الله الذين آمنو منكم و الذين اوتو العلم درجات
خداوند منزه را از هر جهت  ستايش مي نمايم كه به ما توفيق اسلام را مرحمت فرمود و ما را در زماني قرار داد كه رهبري آگاه از نسل پاك زهراي اطهر(س) رهبري انقلاب و رئيس جمهور دانشمند از نسل پاك زهرا(س)  و اغلب وزرا كه از دودمان پيامبر گراميمان هستند.
در اين فضا از تو عاجزانه درخواست مي‌نمايم كه شيريني محبت خودت را به ما بچشان و ما را به مقام قرب خودت انس ده و به ما توفيق بده كه لحظه‌اي از تو رويگردان نباشيم و ما را براي عشق و محبت خودت خالص گردان و اخلاص در عمل مرحمت فرما تا در علم و تقوا اسوه گرديم و در اخلاص و ايمان و عمل و جهاد و تفكر براي بشريت الهام‌بخش و در اين راه ما را يار و ياور باش گرچه ما لايق نيستيم يا درست تر بگويم «لايق نيستم تا لايق جانان شوم» زيرا در اين راه بايد جمله جان شويم, جمله عشق شويم، جمله ايثار گرديم، جمله شور و شوق گرديم تا لايق سرباز امام زمان(عج) بودن را دريافت كنيم.
 اكنون كه مورد تعرض دشمن قرار گرفته‌ايم بايستي از جان مايه بگذاريم، از وقتمان از امكاناتمان تا انشاء‌الله در جبهه حق عليه باطل پيروز گرديم. البته اين وظيفه شركت در جبهه جنگ يك وظيفه اسلامي است و كسيكه در جبهه شركت نكند با نوعي از نفاق از دنيا خواهد رفت. علاوه بر اين امام عزيزمان بر همه واجب كرد كه در جبهه بروند تا اين عنصر فسادي كه جانش به گلو گاه رسيده را زودتر شاهد مردنش باشيم. هرچند با مردن صدام تكليف ما تمام نمي‌شود چون ما در قبال تمام مستضعفين جهان مسئوليت داريم و اكنون پس از آزاد شدن عراق انشاء‌الله بايستي به جبهه فلسطين رفت و اسرائيل غاصب را به سختي سركوب و از آن سرزمين بيرون راند و به خاطر داشتن چنين فكري خداوند متعال را بايد سپاس گفت.
و ما تقاتلون في سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الوالدان الذين يقولون ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك ولياً و اجعل لنا من لدنك نصيراً. 
پس ما به اين علت كه در جهان استضعاف هست مسئوليت داريم كه آنها را كمك كنيم. دست انتقام خداوند از آستين ما بيرون آيد و دشمنان بشريت را مجازات كند, انشاء الله. اينك اينجانب محمد طالبيان بنده خدا و معتقد به يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر كه آخرين آنها حضرت محمد(ص) است و معتقد به امامت حضرت علي(ع) و يازده فرزند بزرگوارش و معتقد به معاد و عدل‌الهي و اين كه امام دوازدهم حضرت حجت‌بن‌الحسن(ع) كسي است كه بايد قسط و عدل را در جهان حكم فرما كند و ما بايد زمينه‌ساز حكومت جهاني آن امام باشيم و معتقد به ولايت فقيه و مقلد امام عزيز حضرت امام خميني.
همگي برادران و خواهران و فرزندان و همشهريان و همه امت حزب الله را به پيروي صميمانه و متعهدانه از بيانات امام عزيزمان سفارش مي‌كنم آنها را به نماز و روزه و جهاد و خمس و زكات و امربه معروف و نهي از منكر و فرا گرفتن مسائل مذهبي توصيه مي‌كنم. بنده براي لبيك گفتن به پيام پيامبر گونه امام به قصد پيروزي انشاء‌اللله.
 به اين سفر آمده‌ام و اگر لياقت شهادت و قبول حضرت حق را پيدا كنم ,انشاء‌الله از وزارت خود خواهشمندم اينجانب را حتماً در جوار امام رضا(ع) دفن نمائيد و نماينده حضرت امام مسئوليت شرعي اين مهم را به عهده دارد زيرا اين بنده خيلي به حضرت امام رضا(ع) عشق مي‌ورزم و حاضر بودم هميشه در جوار آن حضرت باشم و از ثلث مالم بهاي اين قبر را بپردازيد و بقيه ثلث را در كارهاي مفيد مثل كمك به جبهه و به خانوادهاي مستمند كمك كردن و هر كار خير ديگري مي‌توانيد به مصرف برسانيد بحمدالله و المنه نماز و روزه ، خمس و زكاتي بر عهده‌ام نيست و از حضرت باريتعالي اميدوارم به حق چهارده معصوم عبادات ناقابلم را قبول و از عذاب خودش ما را خود نگهداري فرمايد.
خدايا خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
از همگي التماس دعا دارم.پنجشنبه 18/2/65 مطابق 28 شعبان ، محمد طالبيان


بسم الله الرحمن الرحيم
قال رسول الله (ص ) على مع الحق والحق مع العلى - پيامبر بزرگوار اسلام  فرمود, على  با حق است وحق با على است .
بعد از اعتقاد به خدا وپيامبر و معاد بالاترين مساله اعتقاد به ولايت وامامت امام عادلى چون اوست كه جانشين به حق پيامبر بزرگوار اسلام (ص ) است .
ماشيعيان افتخار مى كنيم كه معتقد به عدل الهى و جانشينى ائمه اثنى عشر هستيم كه طبق گفته پيامبر (ص ) قرآن وعترت وقرآن وائمه اثنى عشر و جداى قائل نيستيم و معتقديم كه اين از هم ، هيچ وقت جدا نخواهد شد . ما افتخار مى كنيم مفسرين واقعى قرآن يعنى ائمه اثنى عشر معتقديم . امامانى كه در راه مبارزه با ظلم از هيچ كوششى دريغ نفرموده و همه اين امامان معصوم به شهادت رسيده اند .
بنابراين مبارزه با ظلم ودفاع از مظلوم را بر خود فرض مي دانيم وطبق فرمايش ائمه معصومين هر كسى بشنود كه مظلومى از او داد خواهى مى كند وبه او توجه نكند مسلمان نيست و اكنون انسانها  از عراق در دست منافقين و بعثى ها اسير هستند .
و اينان بر كوچك و بزرگ وزن ومرد مسلمين رحم نمى كنند تا جايى كه زن منافقى با تانك روى مردم مسلمان مى رود و اكنون به قرار اطلاع ستون نظامى منافقين با حمايت تانكهاى بعثى هاى عراقى  به سوى خسروى در حركت هستند اينان كه معتقد به خدا و پيامبر و ولايت امام به حق يعنى على (ع ) و اولاد معصوم او نيستند از هيچ جنايتى فرو گذار نيستند. بنابراين اكنون كه به خواست خدا  براى جلوگيرى از اين جانيان و مزدوران استعمار عازم نبرد در مرز خسروى هستيم ,با اتكا به قدرت لايزال خداوندى براى دفاع از مستضعفين و دفاع از اسلام عزيز ودفاع از مملكت اسلامى خودمان و نواميس  مملكت امام زمان با خوشحالى از شهادت در راه خدا واميد اين كه اين حركت ما مورد توجه ائمه معصومين خصوصا امام زمان (ع ) واقع گردد وصيت خويش را چنين مى نگارم .
1- بعد از شهادت اينجانب محمد طالبيان فرزند مرحوم حسينعلى قرضهاى اينجانب را ادا نماييد كه عبارتنداز :
الف - طلب همسرم خانم نصرتى از اينجانب مهريه اى دارند .
ب- فرزند على طالبيان مبلغ 2500 دو هزار وپانصد تومان .
ج- يك هزار تومان رفع مظالم به مستضعفين پرداخت كنيد .
د- شلوارهاى اضافه اينجانب را به بهزيستى بدهيد تا به مستضعفين بدهد .
ه- لباسهاى اضافى را به مسضعفين بدهيد .
و- عباى اينجانب را به يك نفر مومن بدهيد تا از آن استفاده كند .
ز- مبلغ يك هزار تومان خمس و سهم امام عليه السلام پرداخت نماييد .
- يك هفته نماز و روزه برايم يا بخريد يا خودتان بجا آوريد
- نگذاريد خانمم خانه اش از هم بپاشد .
هر جا صلاح دانستيد مرا دفن كنيد و چنانچه آن پارچه اى كه چهل نفر امضاء آورده اند برايم همراه من در قبر بگذاريد چون اغلب آنها به شهادت رسيده اند بايد خداوند به خاطر آنها مرا عذاب ننمايد .
5- از تمام همشهريان عزيز خود مى خواهم مرا به خاطر خداوند عفو نمايند .
6- به وضع زندگى مادرم توجه كنيد كه ناراحت نشود .
7- در صورت شهادت فورا به خانواده ام نگوييد تا عيد آنها بخوشى بگذرد .
و در صورت امكان مرا در روز 21 رمضان دفن نماييد .
8- هر مخارجى كه مى خواهيد بكنيد از ثلث مال خودم باشد و در صورت امكان كمتر از ثلث خرج كنيد .
9- از ثلث مالم مبلغى خرج عزاى ابا عبدالله الحسين (ع ) نماييد .
10- به آقاى شهبازى در تربيت معلم بگوييد كه نمره كلاس ابوذر و عمار در ميان همان جايى كه تحقيق آنهاست وجود دارد و نمره تحقيق دانشجويان را خودشان به نمره آنها اضافه بنماييد .
11- از كسيكه ورقه هاى كلاس هاى دبيرستان شهدا را تصحيح كرده تشكر كنيد .
و حتى المقدور او را خوشحال نماييد .
12- به فرزندانم محبت كنيد همچنين به همسرم . و نگذاريد كه به آنها سخت بگذرد . در پايان از همگى حلاليت مى طلبم و اميدوارم مرا به بزرگى خودتان به خاطر خداوند عفو كنيد از همگى التماس دعا دارم بخصوص از برادران زيارت عاشورا و برادران مومن مسجدى وبه همه تاكيد مى كنم به عبادت اهميت بيشترى بدهيد به خصوص نمازهايتان را سعى كنيد به جماعت اقامه كنيد . طالبيان

بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم اجعلنى من جندك فان جندك هم الغالبون و اجعلنى من حربك فان حزبك هم المفلحون .واجعلنى من اوليائك فان اوليائك لاخوف عليهم ولا هم يحزنون .
با اعتقاد كامل به يكتايى خداوند بزرگ وچشم اميد بر فضل و كرمش و شرمسارى از گناهانى كه از روى نادانى مرتكب شده ام و اعتقاد به يكصد و بيست وچهار هزار پيامبران الهى واينكه پيامبر ما خاتم پيامبران است و اعتقاد به ملائكه و كتب وحى و همچنين به امامت حضرت على (ع ) ويازده فرزند بزرگوارش كه اوصيا پيامبر ميباشند وحضرت مهدى (ع ) آخرين امام معصوم است كه با قيامش ظلمها و جورها از بين خواهد رفت .
وما در زمان غيبت بايد با خود سازى و بكار بردن دستورات دين زمينه ساز قيام آن امام معصوم باشيم وامام خمينى نايب آن حضرت و ولى فقيه در اين زمان است كه اطاعت از او اطاعت از حضرت مهدى (ع ) است .
خيلى خوشحالم كه در سپاه حضرت مهدى (عج ) شركت و اميدوارم اين همراهى با سپاه اسلام مورد قبول حضرت بار تعالى و مورد نظر حضرت صاحب الزمان (ع ) باشد و با اين دلايل راهى جبهه شدم .
1- از ابتداى خلقت انسان جنگ بين حق وباطل وجود داشته و زمانى دشمن خارجى بوده و زمانى دشمن درونى و خانگى و جنگ عقل با شهوت و شيطان و مظاهر شيطانى و نفس اماره و جنگ خلاصه،  هميشه با بشريت همراه است و پيروزى عقل بر نفس اماره همان جهاد اكبر است و پيروزى در اين جهاد احتياج به ممارست و تمرين در جهاد اصغر و شركت در جبهه دارد .
2- جنگ با دشمن خارجى حتى بين مللى كه مسلمان نيستند وجود داشته كه اين ملتها براى دفاع از شرف و ناموس وسرزمين خود گاهى زمانى طولانى با متجاوزين در جنگ بوده اند مثلا ژاپن 135 سال ويتنام 30 سال و فلسطين اكنون بيش از چهل سال است كه براى آزادى سرزمين خود مى جنگد .
3- جنگ عقيده كه مهمتر از جنگ براى سرزمين است وچون جنگ ما اكنون جنگ  عقيده است . استكبار جهانى بطور وسيع براى شكست ما سرمايه گذارى كرده در اين جنگ شخص آسان از امكانات مالى گذشته حتى از جان خود وفرزندانش ميگذرد و استكبار جهانى انشاءالله با شكست قطعى روبرو خواهد شد و اكنون جنگ ما با عراق جنگ دو ملت نيست بلكه جنگ بين اسلام و استكبار جهانى است كه با پيروزى در اين جنگ نه تنها عراق را از دست كفر صدامى نجات مى دهيم بلكه استكبار شرق و غرب بخصوص شيطان بزرگ انشاءالله شكست خواهد خورد وشر اينان را از سر مستضعفين جهان كوتاه خواهيم كرد . با استمداد از نيروى الله و حول وقوه او .
4- اين انقلاب زمينه رشد وتكامل را براى ملت ما ومستضعفين جهان مهيا نموده واستكبار براى جلوگيرى از آن عراق را وادار كرد كه با ما وارد جنگ شود وشما در جريان بودو ارتش عراق با 14 لشكر مكانيز ه زرهى وارد عمل شدند  سربازان خود بعنوان مجوس ونامسلمان معرفى  كردند و در اين تهاجم هر كس را در سر راه خود ديدند كشتند و خانه ها را خراب كردند و امكانات منازل را براى ساختن سنگر و استحكامات  خود بكار گرفتند و از شيوه هاى كثيف اسرائيلى هم استفاده كرده و حتى از بى ناموسى نسبت به خواهران مسلمان و هموطن ما خود دارى نكردند و دانشجويان خط امام را زنده زنده آتش زدند و عده اى از آنها را زير زنجيرهاى تانك انداختند و بعد با كشاندن جنگ به شهرها حتى به كودكان شير خوار هم رحم ننمودند حال مى شود سكوت كرد وانتقام اين عزيزان را از اين دژخيمان نگرفت روز قيامت چه جوابى داريم .
5- صدام به بهانه اى قرار داد الجزيره را پاره كرد وپس از شش ماه خودش گفت ما دوهدف داشتيم اول تجزيه ايران دوم از بين بردن انقلاب اسلامى و بعد طارق عزيز عنوان كرد قضيه زمين پوششى بود براى حمله به ايران  -
آنها قصد داشتند اسلام را كه عامل انقلاب در ايران بود از بين ببرند .
6- ما كه عشق زيارت كربلا را داريم اگر زمانى مشرف شديم آيا امام حسين (ع ) دست رد به سينه ما نخواهد زد كه تو براى اسلام چه كار كرده اى من خودم و فرزندان و برادران و اصحابم را ندا كردم حتى اسارت خانواده ام را براى اسلام پذيرا شدم .
7- چون استكبار از اسلام سيلى خورده خداى نكرده اگر سستى كنيم وآنها پيروز شوند اول اسلام را از بين خواهند برد بعد ناموس و مملكت ما را و در صورتيكه ما پيروز شويم ملتهاى مستضعف تمام بند هاى اسارت را پاره خواهند كرد .
8- از لحاظ اقتصادى پيروزى ما در جهان اثر خواهد كرد و جز اقتصادى دنيا را بنفع جهان سوم تغيير خواهد داد .
9- چون دنياى استكبار ى سعى كرده اند ملتها ى جهان سوم را ضعيف از نظر فرهنگى و هوشى و فكرمعرفى  كنند اين پيروزى باعث مى شود كه مستضعفين شخصيت از دست رفته خود را باز يابند و از لحاظ فرهنگى و سياسى و اجتماعى و اخلاقى پيشرفت كنند .
10- رهبران كمونيست جهان و صهيونيسم و امانيسم غرب كه با تكيه بر علم بر سر مذهبى ها در جهان مى كوبيدند و دين را افيون  توده ها مى ناميدند با پيروزى ما در جنگ و اينكه جهان ميداند غرب و شرق از لحاظ كمك اطلاعاتى و تسليحاتى سعى در پيروز كردن عراق داشتند اگر انشاء الله شكست بخورد به ارزش دين وايمان و اقف شده وگرايش به اسلام و معنويت را بدنبال خواهد داشت .
12- چون در اين جنگ از وسايل شيميايى و بمب افكن هاى مدرن رومى و فرانسوى وشرق وغرب استفاده شده با پيروزى ما بى اعتمادى به اين سلاحها پيش خواهد آمد و همچنين زمينه شكوفايى استعداد هاى ما در زمينه علمى و صنعتى خواهد شد .
13- ما با الهام گيرى از اصحاب امام حسين (ع ) تا زنده هستيم نخواهيم گذاشت از بستگان امام و مسئولين مملكت درجنگ شركت نمايند .
با علم وآگاهى كه بر ايمان شكست وجود ندارد چون يا پيروز شويم وشر جنايتكاران را از سر راه مسلمين بر ميداريم يا شهادت كه هر دو پيروزى  است .
14-هنوز دشمن متجاوز قسمتى از مملكت ما را از جمله نفت شهر وخسروى و....
در تصرف دارد و بايستى با آزادى اين سرزمينها وآزاد كردن كربلا وآزادى اسراى عزيزمان براى آزادى قدس حركت كنيم انشاءالله .
15- اطاعت از امام خمينى واجب است وايشان هم تكليف ما را مشخص نموده  حال اميدوارم چنانچه شهادت نصيبم گرديد خداوند به شايستگى قبول فرمايد واما پيامم به همسرم و مادر وبرادران و خواهران و فرزندان و همكارانم اين است كه از يارى امام عزيز حضرت امام خمينى بهر وسيله ممكن خودارى ننماييد .
2- در جهاد و جهاد اكبر و خود سازى كوشا باشيد چون جهان مادى گذرا است .
3- با استقامت و صبر خود به دهان ضد انقلاب مشت بزنيد واگر خواستيد گريه كنيد براى شهداى كربلا گريه كنيد كه ما بيك تار موى آنها هم طراز نيستيم .
4- در مراسمى كه تشكيل ميدهيد گريه و زارى ننماييد و چون كوه پا برجا باشيد .
5- از مال خودم ثلث يكصد هزار تومان معين كردم كه از آن در جوار مرقد مطهر امام رضا (ع ) برايم خريدارى و در حرم مرا دفن نماييد .
وهمسر مهربانم كه خيلى به گردن من حق دارد تا زمانيكه خودش بخواهد  ميتواند در خانه خودش زندگى كند وآشيانه وكاشانه او را به هم نريزيد تا به تربيت دختركم مريم بپردازد واحساس از دست دادن شوهر ننمايد .
6- از همين يكصد هزار تومان 10 هزار تومان به عنوان رد مظالم و10 هزار تومان به عنوان خمس و سهم امام عليه السلام و دوهزار تومان صرف مراسم سوگوارى امام حسين (ع ) و روضه خوانى و دوهزار تومان هم به سپاه پاسداران نهاوند دهيد تا براى رزمندگان كتاب تهيه كند وكتابهاى خودم را به كتابخانه مساجد و مدارس و كتابخانه عمومى نهاوند بدهيد پس از تصفيه كتابهاى خراب آن و ما ترك را طبق قوانين ارث تقسيم و سعى كنيد به دخترانم ظلم نشود .
7- در نماز و روزه و دعا و زيارت كوشا باشيد و به ديگران بدى نكنيد و غيبت ننماييد و از اسراف بپرهيزيد و در مخارج صرفه جو باشيد حتى در مراسم شب هفت و غيره و از مادر وبرادران و خواهران وكليه فاميل و همشهريان حلال خواهى كنيد.
8- در جهاد پيشقدم باشيد وقرآن زياد بخوانيد و نماز شب را فراموش نكنيد . ودر شب اول دفن خواهش مى كنم از نماز وحشت برايم خود دارى نكنيد .
وصيت نامه محمد طالبيان        تاريخ 10/12/65





خاطرات
جواد منصوري :
سازمان معتقد بود كه هر كس مبارزه كند و ضد امپرياليسم باشد " مترقي و پيشرو " است و هر كس مخالف شوروي و وحدت نيروها در مقابله با امپرياليزم باشد " مرتجع " است . سازمان تمامي روحانيون و بازاريان (به استثناء افراد معدودي كه افكار سازمان را بي چون و چرا و كوركورانه پذيرفته ، تكرار و اجرا مي كردند) را " ضد ماركسيست ، مرتجع و راست " قلمداد مي كرد .
به همين دليل مطالعه كتاب هاي مرحوم علامه طباطبايي ، شهيد مطهري ، سيد قطب ، شهيد صدر و مرحوم دكتر شريعتي و بسياري ديگر از بزرگان اسلام را تحريم و ممنوع كرده بود .
مجاهدين خلق ، موافقين و مخالفين
ورود من به بند محكومين در شرايطي بود كته سياست رژيم نسبت به زندانيان سياسي بسيار خشن تر و جو سياسي داخل زندان نيز بسيار حساس و سنگين بود . تعدادي از روحانيون از جمله مرحوم علوي طالقاني (پسر خواهر مرحوم آيت الله طالقاني) ، آقاي انواري و تعدادي ديگر مخالف سازمان و تعدادي نيز از جمله مرحوم رباني شيرازي (1) تا حدودي حامي آنها بودند . اگر چه تقريباً تمامي طرفداران پس از سال 53 به تدريج به مخالفين پيوستند .
تعدادي از دوستان قديمي زندان مخالف آنان و تعداد ديگري طرفدار آنان بودند . به اين ترتيب شرايط و وضعيت بسيار دشواري براي من فراهم شده بود . زيرا از يك طرف نسبت به ماهيت فكري و سياسي سازمان شناخت داشتم و از طرف ديگر شاهد انحراف تعداد زيادي از جوانان توسط آنان بودم . از سويي جو سياسي زندان تقريباً در اختيار آنان بود و از سوي ديگر شاهد انحراف تعدادي از دوستان حزب الله و مبارزين قديمي بودم .
اعضاي سازمان سعي در جذب من داشتند ، زيرا با توجه به سوابق و شهرت مقاومت يك و نيم ساله من در مراحل مختلف نمي توانستند به راحتي از مارك ها و برچسب هاي رايج عليه من استفاده كنند و چون تنها فرد بازمانده از اعضاي شوراي مركزي حزب الله (عليرضا سپاسي آشتياني به باند تقي شهرام پيوسته ، محمد مفيدي اعدام شده ، عباس آقا زماني فرار كرده و احمد احمد نيز در خارج از زندان به مخالفين سازمان پيوسته بود) بودم ، آنها مي خواستند با جذب من كليه اعضاي حزب الله نيز جذب سازمان شوند .
پس از تفكر و تأمل بسيار و بررسي دقيق اوضاع و احوال به اين نتيجهت رسيدم كه ارتباط ، دوستي ، تبادل نظر و اطلاعات و اخبار را با هر دو جريان داشته باشم . اعضاي سازمان از اين نظر و تصميم چندان راضي نبودند ، زيرا اين روش مغاير با خط مشي آنان مبني بر منزوي كردن و قطع ارتباط و دوستي و حتي قطع سلام و عليك (و به اصطلاح بايكوت) بود .
برقراري ارتباط و دوستي با ديگران (به خصوص كساني كه داراي مارك مرتجع ، راست و ... بودند) را به منزله دشمني با سازمان ، انقلاب و اسلام مي دانستند . مع ذلك در مورد من (و شايد چند نفر ديگر) ترجيح دادند كه مخالفتي نداشته باشند ، زيرا در غير اين صورت امكان پيوستن من به مخالفين و جذب تعداد قابل توجهي از هواداران و بعضاً اعضاء بود و سازمان نمي خواست به اين طريق ضربه اي متحمل شود .
پس از چند روز بحث و گفتگو سرانجام سازمان پرويز يعقوبي يكي از افراد با سابقه در نهضت آزادي و نيز از اعضاي اوليه سازمان را به عنوان رابط با من انتخاب كرد . گرچه يعقوبي از اطلاعات وسيع سياسي برخوردار بود ، ولي از نظر آگاهي ها و اطلاعات اسلامي در حدي نبود كه بتواند فرد مناسبي براي من باشد . لذا محمد محمدي كه از كادرهاي سطح بالاي سياسي و عقيدتي سازمان بود براي بحث و گفتگوي اعتقادي و به اصطلاح ايدئولوژيك با من انتخاب شد .
به اين ترتيب مدتي با اين دو نفر در ارتباط بودم . البته هميشه مشكل اختلاف نظر و سؤال هاي بدون پاسخ و قانع كننده وجود داشت . پرويز يعقوبي اخبار و مسائل مربوط به مبارزه در خارج از زندان ، بعضي مطالب و مسائل داخل زندان و نيز تاريخچه سازمان و گروه هاي مبارز ديگر را مي گفت و محمد محمدي بحث هاي آموزشي و ايدئولوژيك را از ديدگاه سازمان بيان مي كرد . به اين ترتيب تلاش مي كردند به نوعي مرا قانع و به تدريج از اعضاي مطمئن و كاملاً مورد اعتماد سازمان كنند .
مواضع ماركسيستي مجاهدين خلق
موضوع اعتماد و همبستگي با ماركسيست ها و به اصطلاح وحدت استراتژيكي با آنان ، يكي از بحث هايي بود كه بين ما زياد مطرح مي شد . با توجه به تجربه زندان قبل و نيز آگاهي از جريانات نهضت مشروطيت و مبارزات ميرزا كوچك خان و جريانات سال هاي 1320 تا 1332 و بعد از آن ، براي من (و براي كليه كساني كه با دقت و واقع بيني و صادقانه قضايا را پيگيري و تحليل مي كردند) اثبات شده بود كه ماركسيست ها چه به دلايل اعتقادي و چه به دليل وابستگي به شوروي در يك نهضت اصيل اسلامي قابل قبول و مورد اعتماد نيستند .
سازمان با اصرار عجيبي در جهت تطهير و توجيه آنان تلاش مي كرد و حتي در مواردي نسبت به تحريف و تغيير تاريخ و تضعيف حركت هاي اسلامي و شخصيت هاي انقلابي مسلمان مبادرت و براي اثبات ضرورت وحدت استراتژيكي با ماركسيست ها و پذيرش ماركسيسم به عنوان مكتبي علمي و انقلابي تحليل هايي ارائه مي كرد .
به تدريج اين تفكر كه چه دليلي بر التقاط ايدئولوژي ماركسيسم و اسلام وجود دارد بين اعضاي سازمان گسترش يافت ، لذا تعدادي ماركسيسم را محور ايدئولوژي و استراتژي مبارزه قرار دادند و گروهي ديگر اسلام را انتخاب كردند . اين جريان از اواخر سال 1352 شروع شد و در سال 1353 در زندان و خارج از آن شكل گرفت ، بنابراين دو جريان انشعابي در سازمان به وجود آمد .
اين دو جريان و تقابل آنان با يكديگر در زندان هاي مشهد و شيراز به شكلي علني آغاز شد . متأسفانه افرادي در داخل زندان به دليل بي اطلاعي از جريانات و مسائل خارج از زندان و جناياتي كه جناح ماركسيست مرتكب شده بود ، بيشتر به سمت ماركسيسم گرايش و سوق پيدا كردند .
در زندان هاي تهران به دليل حضور مؤثر روحانيون و افراد با سابقه و با تجربه ، اين پديده به شكل ديگري اتفاق افتاد كه در حوادث سال 1354 نوشته خواهد شد .
كاهش ارتباط با مجاهدين خلق
همان طور كه اشاره شد ، يعقوبي و محمدي رابط من با سازمان بودند ، سه نفر هم تعيين شده بودند تا رابط آنان با سازمان باشم ، اكبر مختارزاده از اعضاي حزب الله ، محمد طالبيان از اعضاي گروه اباذر و از دبيران نهاوند و محمد صادق سجادي .
در اواخر سال 1353 پس از طرح برخي اشكالات و انحرافات سازمان و عدم پاسخگويي مناسب به تدريج ارتباط با سازمان را كم كردم . با توسعه ارتباط با سايرين توانستم تعداد زيادي از افراد را روشن و آگاه نمايم .
به طوري كه در اواسط سال 54 تقريباً تعداد مخالفين سازمان با تعداد طرفداران برابري مي كرد ، در اواخر سال 54 تعداد مخالفين بيشتر و عملاً اعضا و طرفداران سازمان در اقليت قرار گرفتند . البته حوادث سال 54 نيز در اين تغيير تأثير بسيار زيادي داشت .
بررسي عملكرد سازمان مجاهدين
پس از انتقال تعدادي از رهبران سازمان به زندان اوين ، محمود عطائي عملاً گرداننده طرفداران و خط دهنده به آنان در بندهاي 4 و 5 و 6 شد . وي فردي كم سواد و بدون تجربه مبارزاتي و مطيع بي چون و چراي سازمان بود ، به طوري كه حتي جرأت فكر پيرامون مباحث و مسائل را نداشت و صرفاً احساسات و شعارها حاكم بر او بود .
در اتاق 2 بند 6 كه بيشتر زندانيان قديمي و محكويت بيش از ده سال بودند ، من ، مرحوم رباني شيرازي ، صفر قهرماني (از اعضاي فرقه دموكراتيك آذربايجان كه تقريباً 31 سال زنداني بود) ، علي خاوري (از رهبران و نظريه پردازان با سابقه حزب توده) ، سلامت رنجبر (از گروه فلسطين) ، قاسم باقرزاده و محمود عطايي و چند نفر ديگر زنداني بوديم .
محمود عطايي با توجه به موقعيت و نفوذ اينجانب در ميان زندانيان مسلمان خط امام ، سعي مي كرد با من روابط خوبي داشته باشد و مرا متقاعد به سكوت در مقابل سازمان نمايد . لذا بحث هاي زيادي با من داشت ، اگر چه اطلاعات چنداني نداشت ، ولي نمي خواست موقعيت به دست آمده اش را به عنوان رهبر سازمان در بندهاي 4 و 5 و 6 زندان قصر از دست بدهد .
در تابستان سال 54 چند روز بيش از بيست ساعت با يكديگر راجع به قضاياي گذشته و وضعيت حال و آينده صحبت كرديم . هدف اصلي من از صحبت با او اتمام حجت و رساندن واقعيت ها و حقايق از طريق او به ديگران بود . گرچه اطمينان نسبي از بي فايده بودن بحث داشتم و حتي بعضي دوستان نظير آقاي احمد نصري ، معتقد بودند با افراد عادي و طرفداران صحبت شود ، مؤثرتر است .
به هر حال پس از مدتي مذاكره سرانجام من مطالب خود را در مورد سازمان ، افكار و عملكرد آن در دوازده محور مشخص خلاصه كردم و در اختيار او قرار دادم . در اينجا به شكل خلاصه مطالب مطرح شده با محمود عطايي در سال 54 را مي نويسم . چون بسياري از مطالب موردي و مربوط به اشخاص بود و يا اين كه جزئيات بحث را فراموش كرده ام ، لذا كليات بحث را با مختصر توضيحي مي نويسم .
اشاره:
مرحوم رباني شيرازي در سال 1350 با آشنايي از سازمان و تعدادي از اعضاي آن در زندان قزل قلعه ، از آنان تا حدودي حمايت و طرفداري كرد . ولي نظر ايشان در سال 53 پس از بحث و بررسي بيشتر نظريات ، رفتار ، اخلاق و اهداف سازمان تغيير كرد و يكي از مخالفين جدي سازمان شد . 



درباره : شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا , استان همدان ,
برچسب ها : طالبيان , محمد ,
بازدید : 99
[ 1392/05/15 ] [ 1392/05/15 ] [ هومن آذریان ]
مطالب مرتبط
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش

.: Weblog Themes By graphist :.

::

اعضاء
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟



عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
آرشيو مطالب
موضوعات
تازه های سایت
اخبار روز جهان
شهدای استانها فرماندهان ، وصیتنامه ، خاطرات ، آثار شهدا
نرم افزار های کاربردی
مستند
دانلود فیلمها و سریالهای ایرانی
انمیشین
فرهنگ جبهه
عملیات
شناسایی ها
نیروهای دشمن
نیروهای دشمن 2
شهدای جهاد سازندگی
آلبومها
برنامه رادیویی
خاطرات انقلاب
وطن
راهیان نور
موسیقی فیلم
سرود
موسیقی بی‌ کلام
فرزند شهید
صدای شهدا
شهید سید اهل قلم آوینی
مارش
مداحی
ايثارگران
خانواده شهدا
اولين هاي شهيدان دفاع مقدس
نوای جبهه
مطالب مفید فرهنگی ، هنری ، اینترنتی و ...
مذهبی
مجموعه پوسترهای شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
فاتحان قله‌های جاسوسان ( شهدای صابرین )
محمد ابراهیم همت
ادعیه و مناجات
ادیه و زیارت
دانلود کتب اسلامی
پخش زنده شبکه های تلویزیونی - سراسری
دانلود تمام آثار شهید مطهری
صرفا جهت اطلاع !!!!
جلوه های ویژه
پی دی اف آموزشی
دوره آموزشي زبان فارسي
کلیپ های با کیفیت دفاع مقدس (۱)
نرم افزارهای موبایل
گنجینه اذان
والپیپرهای اسلامی
والپیپر معمولی
بخش سیستم عامل
بازی
کلیپ
شهید حاج احمد کاظمی
دانلود مجموعه کتابهای کامپیوتر pdf
اس ام اس
اصول و فروع دین
طنز و کاریکاتور
فول آلبوم های مجاز
دیگر رسانه ها
آمار سایت
بازديدهاي امروز : 1,306 نفر
بازديدهاي ديروز : 3,591 نفر
كل بازديدها : 3,713,998 نفر
بازدید این ماه : 5,641 نفر
بازدید ماه قبل : 8,181 نفر
کل نظرات : 11 عدد
كل مطالب : 4776 عدد
كل اعضا : 2 عدد
افراد آنلاین : 3 نفر

تبادل لینک

خرید بک لینک